Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (8 milliseconds)
English
Persian
fillet under the nose of a step
مغزی لبه یا دماغه پله
Other Matches
clock code position
سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
concave fillet weld
جوشکاری مغزی مقعر جوشکاری مغزی
downstream pier nosing
پس دماغه
capes
دماغه
cape
دماغه
mull
دماغه
promontory
دماغه
promontories
دماغه
spits
دماغه
headland
دماغه
foreland
دماغه
head land
دماغه
naze
دماغه
ness
دماغه
nosing
دماغه
noses
دماغه
nose
دماغه
headlands
دماغه
spit
دماغه
point
دماغه
fuselages
دماغه
head
دماغه
fuselage
دماغه
port
دماغه
dog-wheel
دماغه
beakiron
دماغه سندان
snouty
دماغه وار
head
انتها دماغه
beaks
توک یا دماغه
snoutish
دماغه وار
cut water
پیش دماغه
promontories
دماغه بلند
upstream nosing
پیش دماغه
cut-water
پیش دماغه
foreship
دماغه کشتی
fuselage
دماغه هواپیما
fuselages
دماغه هواپیما
nose cone
مخروط دماغه
beak
توک یا دماغه
prow
دماغه کشتی
prow
دماغه ناو
prows
دماغه کشتی
prows
دماغه ناو
cutwater
دماغه کشتی
promontory
دماغه بلند
nose
دماغه کلاهک موشک
fiddle headed
دارای دماغه طوماری
noses
دماغه کلاهک موشک
noses
دماغه جلو کشتی
drip-cap
[ابزار بند دماغه آب]
nose down
<idiom>
پایین آوردن دماغه
nose
دماغه جلو کشتی
beakiron
سندان دو کوه یادو دماغه
cacuminal
مغزی
medullary
مغزی
medullar
مغزی
medillary
مغزی
cerebric
مغزی
inanity
بی مغزی
cerebral
مغزی
filleted
مغزی
fillets
مغزی
frothiness
بی مغزی
fillet
مغزی
encephalic
مغزی
braininess
مغزی
braids
مغزی
anencephaly
بی مغزی
sententiousness
پر مغزی
cores
مغزی
nuclear
مغزی
braided
مغزی
filleting
مغزی
core
مغزی
anencephalia
بی مغزی
braid
مغزی
nose
دماغه جلویی تخته موج سواری
pitot
انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
foreland
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
noses
دماغه جلویی تخته موج سواری
coil form
مغزی پیچک
wire core
مغزی سیمی
encorticalization
مغزی شدن
cortical inhibition
بازداری مغزی
cortical deafness
کری مغزی
brain work
کار مغزی
cortical blindness
نابینایی مغزی
cortical control
کنترل مغزی
brain death
مرگ مغزی
encephalization
مغزی شدن
silliness
سبک مغزی
encephalopathy
بیماری مغزی
feeble mindedness
سبک مغزی
peduncle
پایک مغزی
glioma
غده مغزی
prosencephalic
جلو مغزی
menticide
شستشوی مغزی
jute heart
مغزی کنفی
cerebral contusion
کوفتگی مغزی
cerebral laceration
پارگی مغزی
brain center
مرکز مغزی
heart
مغزی طناب
brain lesion
ضایعه مغزی
cerebral compression
فشردگی مغزی
welt
مغزی گذاشتن
concussion
ضربه مغزی
brain concussion
ضربه مغزی
brain damage
اسیب مغزی
brain abscess
ابسه مغزی
brain waves
امواج مغزی
brain washing
شستشوی مغزی
cerebrovascular
مغزی- عروقی
mental
مغزی هوشی
hearts
مغزی طناب
idiocy
سبک مغزی
welts
مغزی گذاشتن
brain injury
اسیب مغزی
cerebro spinal
مغزی- نخاعی
cerebration
فعالیت مغزی
brain abscess
دمل مغزی
brain worker
کارگر مغزی
hawse hole
سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
nose cone
دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
obs
نشانگان اسیب مغزی
meningioma
غده پردههای مغزی
organic brain syndrome
نشانگان اسیب مغزی
acute brain syndrome
نشانگان مغزی حاد
acute brain disorder
اختلال مغزی حاد
brain injured
اسیب دیده مغزی
convex fillet weld
جوش مغزی محدب
csf
مایع مغزی- نخاعی
cerebro spinal axis
محور مغزی- نخاعی
cva
سانحه عروقی- مغزی
cerebral vascular accident
سانحه عروقی مغزی
beak-moulding
[ابزار مغزی آویزان]
cerebral electrotherapy
برق درمانی مغزی
cerebral arteriosclerosis
تصلب شرایین مغزی
wernicke's encephalopathy
بیماری مغزی ورنیکه
cerebro spinal fluid
مایع مغزی- نخاعی
encephalization quotient
بهر مغزی شدن
cerebral sclerosis
تصلب شرایین مغزی
check port/starboard
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
weak intellect
سبک مغزی خبطی کم عقلی
minimal brain damage
کمترین اسیب مغزی موثر
elizur's test for organicity
ازمون اسیب مغزی الیزور
fillet like architrave
گچ بری سرستون مغزی گون
notch
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notches
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
welt
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
cimbia
[نوار یا ابزار مغزی اطراف ستون]
cerebrospinal
مربوط به نخاع ومغز مغزی نخاعی
welts
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
imbecilely
از روی کودنی یا سبک مغزی ابلهانه
adverse yaw
شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
neuron
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
neurons
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
angle-fillet
[ابزار مغزی برای پوشاندن درزهای داخلی]
cerebrate
فعالیت مغزی را نشان دادن فکر کردن
brain death
از کار افتادن مغز و کلیهی فعالیتهای مغزی
nose gear
قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
brainwashed
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashes
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwash
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
kopfring
حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
acrostolium
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
pearl
شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
amnesia
ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی فراموشی
prefrontal
واقع در جلو استخوان پیشانی جلو مغزی
annulet
[نوار تزئینی یا ابزار مغزی دور تا دور ستون تزئینی]
non rotating wire rope
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com