Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
parameter
مقادیر ثابت درمعادلات
parameters
مقادیر ثابت درمعادلات
Other Matches
incremental computer
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
initialize
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static test
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing orders
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
critical values
مقادیر شاخص
extreme values
مقادیر انتهایی
extreme values
مقادیر کرانی
discrete values
مقادیر مجزا
multilevel
با مقادیر ممکن
characteristic values
مقادیر مشخصه
bill of quantities
فهرست مقادیر
bill of quantites
فهرست مقادیر
posology
علم مقادیر
quantity surveryor
براوردکننده مقادیر
number
مجموعه مقادیر مجاز
posology
گفتار در مقادیر داروها
quantity surveyors
براورد کننده مقادیر
numbers
مجموعه مقادیر مجاز
ranged
مجموعه مقادیر مجاز
huffman tree
درختی با کمترین مقادیر
ranges
مجموعه مقادیر مجاز
quantily surveyor
براورد کننده مقادیر
range
مجموعه مقادیر مجاز
quantity surveyor
براورد کننده مقادیر
meanest
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meaner
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
mean
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
zero
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
interpolation
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
zeroes
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
metric system
سیستم مقادیر واوزان ومقیاسات متریک
zeros
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
interpolations
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
sampled
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
spans
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spanned
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
span
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
scope
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
salami technique
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
spanning
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
instrument for absolute measurement
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
tick mark
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
references
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
standing
ثابت دستورالعمل ثابت
bar graph
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
biases
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
columnar
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
bias
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
basic
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
histogram
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
bar chart
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
basics
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
one level address
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
tristimulus values
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
specific code
کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
charts
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
actual address
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
absolute address
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
specific code
کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
nitralloy
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
number cruncher
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
Mandlebrot set
تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
fix
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
controlled environment
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
spreadsheet
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheets
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
loyal
ثابت
invariable
ثابت
specific
ثابت
specifics
ثابت
established
ثابت
steadier
ثابت تر
fix
ثابت
disputeless
ثابت
fixes
ثابت
fixed
ثابت
solids
ثابت
settled
ثابت
resolute
ثابت
changeless
ثابت
sustain
ثابت
sustained
ثابت
sustains
ثابت
leger or ledger
ثابت
constant
ثابت
constants
ثابت
immovable
ثابت
fixing
ثابت
thetical
ثابت
thetic
ثابت
inalterable
ثابت
incommutable
ثابت
equable
ثابت
stationary
ثابت
firm
ثابت
firmer
ثابت
firmest
ثابت
firms
ثابت
patting
ثابت
static
ثابت
unshaken
ثابت
patted
ثابت
pats
ثابت
pat
ثابت
indelible
ثابت
unswerving
<adj.>
ثابت
pegged
ثابت
undeviating
<adj.>
ثابت
true
ثابت
truer
ثابت
stables
ثابت
stable
ثابت
truest
ثابت
fixed bridge
پل ثابت
hard and fast
ثابت
rugged
ثابت
steadies
ثابت
steadied
ثابت
fiducial
ثابت
steady
ثابت
steadiest
ثابت
standstill
ثابت
permanent
ثابت
solid
ثابت
steadying
ثابت
fixed costs
هزینههای ثابت
fix
ثابت کردن
lastering friendship
دوستی پا بر جا یا ثابت
fixes
ثابت کردن
fixed disk
دیسک ثابت
newton constant
ثابت نیوتون
multiplying constant
مضرب ثابت
capital asset
سرمایه ثابت
boltzmann constant
ثابت بولتزمان
boltzmann constant
ثابت بولتزمن
fixed pivot
لولای ثابت
fixes
ثابت شدن
magnetic constant
ثابت مغناطیسی
premanent way
خط ثابت خط دائمی
fixed casement
قاب ثابت
fixes
ثابت ماندن
fixed davit
جرثقیل ثابت
fixed echo
اکوی ثابت
numeric constant
ثابت عددی
fixed head
با نوک ثابت
fixed light
چراغ ثابت
steadfastly
ثابت قدم
steadfast
ثابت قدم
fixed income
درامد ثابت
invariably
بطور ثابت
fixed inputs
نهادههای ثابت
standpoint
نقطه ثابت
permittivity
ثابت دی الکتریک
fixative
ثابت کننده
standpoints
نقطه ثابت
fixed inputs
منابع ثابت
fixed length
با درازای ثابت
abhide
ثابت بودن
fixed format
قابل ثابت
on costs
هزنههای ثابت
fixed ersistor
مقاومت ثابت
attenuation factor
ثابت تضعیف
attenuation constant
ثابت تضعیف
fixatives
ثابت کننده
an inflexible resolution
عزم ثابت
permanent shuttering
قالب ثابت
fixed point
با ممیز ثابت
permanent way
مسیر ثابت
fixed point
ممیز ثابت
fixed field
میدان ثابت
planck's constant
ثابت پلانک
stabilises
ثابت کردن
constant voltage
ولتاژ ثابت
formation constant
ثابت تشکیل
costant load
بار ثابت
force constant
ثابت نیرو
foothole
جای ثابت
firm offer
پیشنهاد ثابت
foixed satellite
ماهواره ثابت
curie constant
ثابت کوری
fixed property
سرمایه ثابت
frequency constant
ثابت فرکانس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com