Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
input resistance
مقاومت ورودی
Search result with all words
inductive stabilizer
مقاومت ورودی القائی
series resistance
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
series resistor
مقاومت ورودی مدار
Other Matches
varistor
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
insulation resistance
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
JK flip flop
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
dac
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel
کانال ورودی- نهر ورودی
inputted
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
input
توان ورودی ورودی
inputted
توان ورودی ورودی
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
line of resistance
خط مقاومت
renitency
مقاومت
passively
بی مقاومت
resistors
مقاومت
resistor
مقاومت
line resistance
مقاومت خط
resistance
مقاومت
resisting
مقاومت
durability
مقاومت
strength
مقاومت
strengths
مقاومت
resisted
مقاومت
resists
مقاومت
resist
مقاومت
weaker
کم مقاومت
weaknesses
کم مقاومت
weakest
کم مقاومت
total resistance
مقاومت کل
weak
کم مقاومت
high resistance
پر مقاومت
bleederresistor
مقاومت نشتی
carbon resistor
مقاومت کربنی
resistance
مقدار مقاومت
buffing resistance
مقاومت میرایی
capacitive reactance
مقاومت خازنی
buckling resistance
مقاومت کمانش
critical resistance
مقاومت بحرانی
resistance
مقاومت کردن
d.c. resistance
مقاومت اهمی
bleeder resistor
مقاومت فراری
integrate resistor
مقاومت مجتمع
dynamic strength
مقاومت دینامیکی
driving resistance
مقاومت کوبش
discharge resistance
مقاومت تخلیه
ineluctable
غیرقابل مقاومت
back resistance
مقاومت معکوس
ballast resistor
تخته مقاومت
design strength
مقاومت محاسباتی
desistance
ترک مقاومت
bending strength
مقاومت خمشی
stand
مقاومت کردن
withstands
مقاومت کردن
strength in bending
مقاومت خمشی
resistance
عایق مقاومت
creep strength
مقاومت خزشی
compression strength
مقاومت فشاری
circuit resistance
مقاومت مدار
cohesive bond
مقاومت چسبندگی
coil resistance
مقاومت بوبین
line resistance
مقاومت خطی
load resistance
مقاومت بار
low resistance
مقاومت کوچک
low resistivity
مقاومت مخصوص کم
low resistor
مقاومت کم اهم
conductor resistance
مقاومت هادی
magneto resistance
مقاومت مغناطیسی
choke impedance
مقاومت سلف
characteristic strength
مقاومت مشخصه
center of resistance
مرکز مقاومت
internal impedance
مقاومت داخلی
irresistable
مقاومت ناپذیر
internal resistance
مقاومت داخلی
overpowering
مقاومت ناپذیر
creep resistance
مقاومت خزش
shunts
مقاومت موازی
shunted
مقاومت موازی
shunt
مقاومت موازی
irresistibility
مقاومت ناپذیری
coupling resistance
مقاومت پیوست
coupling resistance
مقاومت اتصالی
main line of resistance
خط اصلی مقاومت
opposition
مقاومت تضاد
heating resistor
مقاومت حرارتی
grid resistance
مقاومت شبکه
inductive resistance
مقاومت القائی
grid bias resistance
مقاومت کاتد
generator resistance
مقاومت ژنراتور
generator impedance
مقاومت ژنراتور
frictional resistance
مقاومت سایشی
frictional resistance
مقاومت اصطکاک
forward resistance
مقاومت مستقیم
fluid resistance
مقاومت سیال
inertia force
مقاومت لختی
inductive resistance
مقاومت القایی
inductive reactance
مقاومت القائی
inductance
مقاومت سلف
impedance
مقاومت فاهری
collector resistance
مقاومت کلکتور
defiance
مقاومت اعتراض
impedance at resonance
مقاومت رزونانس
impedance at resonance
مقاومت فازی
impedance level
مقاومت موجی
impedance operator
اپراتور مقاومت
impedance triangle
مثلث مقاومت ها
infinity plug
مقاومت بینهایت
electrical resistivity
مقاومت ویژه
electrical resistivity
مقاومت الکتریکی
electrical resistance
مقاومت برقی
adjustable resistance
مقاومت متغیر
variable resistance
مقاومت متغیر
air resistance
مقاومت هوا
insulance
مقاومت ایزولاسیون
electric resistance
مقاومت الکتریکی
ego resistance
مقاومت خود
apparent resistivity
مقاومت فاهری
actual resistivity
مقاومت حقیقی
abrasion resistance
مقاومت سایشی
engine drag
مقاومت اصطکاک
flexural strength
مقاومت خمشی
fixed ersistor
مقاومت ثابت
film resistor
مقاومت غشایی
filament resistor
مقاومت رشته
filament resistor
مقاومت فیلامان
stability
استحکام مقاومت
false resistance
مقاومت کاذب
engine drag
مقاومت مالشی
withstood
مقاومت کردن
withstanding
مقاومت کردن
withstand
مقاومت کردن
appose
مقاومت کردن
stickability
قابلیت مقاومت
regulating resistance
مقاومت نافم
resistivity
مقاومت مخصوص
reluctancy
مقاومت مغناطیسی
thermistor
مقاومت گرمایی
resistance coefficient
ضریب مقاومت
tensile strength
مقاومت کششی
tensile resistance
مقاومت کششی
pull off
مقاومت کردن
strength of materials
مقاومت مصالح
reactance
مقاومت واکنشی
reactance
مقاومت کور
suppressor
مقاومت ضد تداخل
synaptic resistance
مقاومت سیناپسی
Power of resistance(endurance).
تاب مقاومت
resistance standard
مقاومت استاندارد
standard resistor
مقاومت استاندارد
wear resistance
مقاومت سایش
resistible
قابل مقاومت
to stick up
مقاومت کردن
water resistance
مقاومت در مقابل اب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com