English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
English Persian
ammunition lift capability مقدورات حمل مهمات
Other Matches
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
capabilities مقدورات
lifted مقدورات هوایی
lifting مقدورات هوایی
lifts مقدورات هوایی
capability توانایی مقدورات
lift مقدورات هوایی
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
inventory fraction نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
ordnance مهمات
ordnace مهمات
munitions مهمات
ammo مهمات
ammunition مهمات
munition مهمات
artillery ammunition مهمات توپخانه
ammunition chest جعبه مهمات
drill ammunition مهمات مشقی
armed ammunition مهمات مسلح
ammunition condition وضعیت مهمات
ammunition trains بنه مهمات
ammunition pit چاله مهمات
ammunition pit زاغه مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات
ammunition lot نوبه مهمات
ammunition handler متصدی مهمات
ammunition dump انبار مهمات
ammunition dump زاغه مهمات
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
ammunition depot انبار مهمات
ball ammunition مهمات مانوری
inert ammunition مهمات مشقی
live ammunition مهمات جنگی
munitioneer مهمات ساز
munitions of war مهمات جنگی
practice ammunition مهمات مشقی
separate ammunition مهمات مجزا
separate loading مهمات مجزا
service ammunition مهمات جنگی
inert ammunition مهمات بی اثر
igloo space زاغههای مهمات
blank ammunition مهمات مانوری
blank ammunition مهمات مشقی
caisson صندوق مهمات
caisson واگون مهمات
chemical ammunition مهمات شیمیایی
piggy back کیسه مهمات
cook off گل کردن مهمات
explosive ordnance مهمات منفجره
fixed ammunition مهمات ثابت
service ammunition مهمات رزمی
ammunition carrier خودرو مهمات کش
caves زاغه مهمات
lot نوبه مهمات
magazines انبار مهمات
inert مهمات مشقی
magazine انبار مهمات
load بارگیری مهمات
loads بارگیری مهمات
cave زاغه مهمات
tracer مهمات رسام
live مهمات جنگی
lived مهمات جنگی
ammunition carrier مهمات بیار
ammunition barricade بستههای مهمات
ammo zero مهمات تمام
tracers مهمات رسام
bunker زاغه مهمات
bunkers زاغه مهمات
armed ammunition مهمات اماده انفجار
gunrunner قاچاقچی اسلحه و مهمات
destruction area منطقه تخریب مهمات
ordnance مربوط به اسلحه و مهمات
ordnance مهمات ساز وبرگ
shell room انبار مهمات ناو
gun room مخزن مهمات درکشتی
igloo space زاغه بتونی مهمات
paracaisson گاری مهمات کش دستی
type load نوع بار مهمات
rack قفسه مهمات و وسایل
racked قفسه مهمات و وسایل
semifixed مهمات نیمه ثابت
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
racks قفسه مهمات و وسایل
prescribed load بار مهمات مجاز
wracked قفسه مهمات و وسایل
wracks قفسه مهمات و وسایل
magazine space محوطه زاغه مهمات
lot number شماره نوبه مهمات
inventory lot نوبه ذخیره مهمات
type load نوع مهمات هواپیما
ammunition credit سهمیه مهمات ذخیره
ammo plus مهمات بیش از نصف
ammunition modification بهتر سازی مهمات
arsenal انبار مهمات جنگی
ammo minus مهمات کمتر از نصف
armement مهمات کشتی جنگی
arsenals انبار مهمات جنگی
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
ammunition point نقطه اماد مهمات
ammunition depot محل نگهداری مهمات
loading بارگیری مهمات درهواپیما
ammunition depot محل تدارک مهمات
ammunition day of supply روز اماد مهمات
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
color codig علامت گذاری کردن مهمات
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
ammunition lift capability فرفیت حمل ونقل مهمات
feed belt نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
required supply rate نواخت مهمات مورد نیاز
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
dunnage روپوش مهمات ضربه گیر
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
small lot نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
ordnance service خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ammunition and toxic material open space انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
tarpaulin بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
magazine space زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
tarpaulins بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
magazine flooding system سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
depots ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
depot ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
inventory lot نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
functional condition code کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
inert ammunition مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
standard load بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
deliveries نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
delivery نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
scabbing بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
rack space محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
season cracking ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
lot integrity دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
sponson جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
wet stowage نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
rearming تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
what state در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
burning rate سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
destruction site منطقه تخریب مهمات محل تخریب
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
pallets چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
pallet چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
unexploded عمل نکرده مهمات عمل نکرده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com