Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
scale of production
مقیاس تولید
Other Matches
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
barleycorn
مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
rood
مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
centigrade temperature scale
مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
spermary
غده تولید کننده منی محل تولید منی
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
k scale
مقیاس ک
meters
مقیاس
meter
مقیاس
scaling
مقیاس
measure
مقیاس
t scale
مقیاس T
f scale
مقیاس اف
metre
مقیاس
z scale
مقیاس " زی "
metres
مقیاس
full size
بخ مقیاس یک به یک
indicator
مقیاس
nominal scale
مقیاس
scale
مقیاس
criterion
مقیاس
full-size
بخ مقیاس یک به یک
photographic scale
مقیاس عکاسی
psychological scale
مقیاس روانی
lie scale
مقیاس دروغگویی
point scale
مقیاس امتیازی
scale factor
ضریب مقیاس
linear measure
مقیاس طولی
linear scale
مقیاس خطی
map scale
مقیاس نقشه
likert scale
مقیاس لی کرت
temperature scale
مقیاس دما
loading scale
مقیاس بارگیری
guttman scale
مقیاس گاتمن
scale of preferences
مقیاس رجحانها
cumulative scale
مقیاس تراکمی
graphic
مقیاس مصور
handwriting scale
مقیاس دستخط
stanine scale
مقیاس نه بخشی
absolute temperature scale
مقیاس مطلق
transverse scale
مقیاس عرضی
range indicator
مقیاس مسافت
long measure
مقیاس طول
logarithmic scale
مقیاس لگاریتمی
tonal scale
مقیاس صوتی
absolute scale
مقیاس مطلق
graphic
نمودار مقیاس
scale up
افزایش مقیاس
scale down
کاهش مقیاس
small-scale
مقیاس کوچک
gauges
مقیاس معیار
small scale
مقیاس کوچک
percentile scale
مقیاس صدکی
degree gradution
مقیاس درجهای
large scale
در مقیاس بزرگ
large scale
مقیاس بزرگ
scalability
مقیاس پذیری
graphic scale
مقیاس مصور
scalogram
مقیاس تراکمی
derived scale
مقیاس اشتقاقی
precision scale
مقیاس دقیق
scale of preferences
مقیاس برتریها
large-scale
مقیاس بزرگ
large-scale
در مقیاس بزرگ
image scale
مقیاس تصویر
deflection scale
مقیاس سمتی
spectral scale
مقیاس طیفی
time scales
مقیاس زمانی
gauge
مقیاس معیار
time scale
مقیاس زمانی
stens
مقیاس ده بخشی
kelvin scale
مقیاس کلوین
scale factor
مقیاس گذاری
grade scale
مقیاس کلاسی
ipsative scale
مقیاس نسبی
interval scale
مقیاس فاصلهای
dial graduation
مقیاس درجهای
gauged
مقیاس معیار
yardsticks
مقیاس پیمانه
yardstick
مقیاس پیمانه
norms
مقیاس یامعیار
norm
مقیاس یامعیار
graphic scale
مقیاس خطی
elevation scale
مقیاس درجه
ell
مقیاس طول
conversion scale
مقیاس خطی
cubic measure
مقیاس مکعب
standard
نورم مقیاس
nominal scale
مقیاس اسمی
standards
نورم مقیاس
baume scale
مقیاس بومه
scale
مقیاس گذاشتن
scale
مقیاس کردن
scaling
مقیاس گذاری
scaling
مقیاس سازی
meters
مقیاس میزان
meter
مقیاس میزان
bar scale
مقیاس خطی
medium scale
در مقیاس متوسط
scaling
مقیاس کردن
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
architecht's scale
خط کش مقیاس مهندسی
scale
مقیاس نقشه
ration scale
مقیاس نسبتی
ratio schedule
مقیاس نسبتی
measure
درجه مقیاس
fahrenheit scale
مقیاس فارنهایت
numerical scale
مقیاس عددی
product scale
مقیاس فراورده
evaporimter
مقیاس تبخیر
map scale
مقیاس نقشهای
ordinal scale
مقیاس ترتیبی
age scale
مقیاس سنی
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
wechsler bellvue scale
مقیاس وکسلر- بلویو
reconstitutes
تنظیم مقیاس کردن
reconstituted
تنظیم مقیاس کردن
binet simon scale
مقیاس بینه- سیمون
large scale map
نقشه مقیاس بزرگ
proofs
مقیاس خلوص الکل
proof
مقیاس خلوص الکل
intermediate scale
نقشه مقیاس متوسط
reconstituting
تنظیم مقیاس کردن
item scaling
مقیاس یابی پرسشها
medium scale
نقشه مقیاس متوسط
guttman scalogram
مقیاس تراکمی گاتمن
deflection scale
طبله مقیاس سمت
social distance scale
مقیاس فاصله اجتماعی
mile
مقیاس سنجش مسافت
miles
مقیاس سنجش مسافت
centigrade scale
مقیاس سانتی گراد
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
rating schedule
مقیاس درجه بندی
chromatic scale
مقیاس نیم پردهای
gray scale
مقیاس سایه زنی
cadastral map
نقشه مقیاس بزرگ
economies of scale
صرفه جوئیهای مقیاس
semantic differential scale
مقیاس افتراق معنایی
mora
مقیاس وزن شعر
sight scale
مقیاس نشانه روی
small scale industry
صنعت به مقیاس کوچک
reconstitute
تنظیم مقیاس کردن
scale
میزان مقیاس درجه
linear scale
مقیاس خطی نقشه
rankin temperature scale
مقیاس دمای رانکین
arthur performance scale
مقیاس عملکردی ارتور
mach scale
مقیاس ماکیاول گرایی
absolute scale
مقیاس دمای مطلق
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
linear or long measure
اندازه یا مقیاس در درازا
rating scale
مقیاس درجه بندی
absolute temperature scale
مقیاس دمای مطلق
staves
مقیاس پنج بخشی
masculinity femininity scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
rankine temperature scale
مقیاس دمای رانکین
age equivalent scale
مقیاس معادل سنی
additive scale
مقیاس جمع پذیر
liquid measure
مقیاس حجم مایع
test scaling
مقیاس بندی ازمون
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
manifest anxiety scale
مقیاس اضطراب اشکار
x scale
مقیاس طولی عکس
thermodynamic temperature scale
مقیاس دمای ترمودینامیکی
windage scale
مقیاس تغییر سمت
stanford binet intelligence scale
مقیاس هوشی استانفورد-بینه
bayley scale of infant development
مقیاس بیلی برای رشدکودکان
increasing returns to scale
بازده فزاینده نسبت به مقیاس
incommensurably
بدون داشتن مقیاس مشترک
small scale integration
مجتمع سازی در مقیاس کوچک
taylor manifest anxiety scale
مقیاس اضطراب اشکار تیلور
bogardus social distance scale
مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com