English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
yardstick مقیاس پیمانه
yardsticks مقیاس پیمانه
Other Matches
bushels پیمانه غله ومیوه که درحدود63 لیتر است پیمانه
bushel پیمانه غله ومیوه که درحدود63 لیتر است پیمانه
nominal scale شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
barleycorn مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
rood مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
centigrade temperature scale مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
mods به پیمانه
modulus پیمانه
measure پیمانه
gauge=gage پیمانه
modulo پیمانه n
modulo به پیمانه
mod به پیمانه
measuring glass پیمانه
gauge پیمانه
module پیمانه
modules پیمانه
short measure full measure پیمانه کم
gauges پیمانه
scoop پیمانه
scooped پیمانه
scooping پیمانه
scoops پیمانه
gauged پیمانه
mete پیمانه
module اتاقک پیمانه
gauge پیمانه کردن
gage=gauge پیمانه اندازه
dry measure پیمانه خشکبار
gauges پیمانه کردن
canikin پیمانه کوچک
modules اتاقک پیمانه
decalitre پیمانه ده لیطری
cannikin پیمانه کوچک
decaliter پیمانه ده لیتری
commensurableness هم پیمانه بودن
dosing pump پمپ پیمانه
hosghead پیمانه مایعات
modulo two sum مجموع به پیمانه دو
modulo n counter شمارنده به پیمانه
modulo n check مقابله به پیمانه
load module پیمانه بارشو
modularization پیمانه بندی
measure of capacity پیمانه فرفیت
short measure full measure پیمانه تمام
gauged پیمانه کردن
kilderkin پیمانه ابجو
graduate پیمانه درجه دار
graduates پیمانه درجه دار
graduating پیمانه درجه دار
metrologist سنگ و پیمانه شناس
measure پیمانه کردن سنجیدن
it is quite another story now ان سبوبشکست وان پیمانه ریخت
chauldron پیمانه زغال برابر1296 لیتر
That jar is broken and that measure spilt . <proverb> آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.
pint پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
pints پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
commensurably چنانکه بتوان بایک پیمانه اندازه گرفت
gaduate لیسانسیه فارغ التحصیل پیمانه درجه دار
hutch نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutches نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
pottle پیمانه وزنی برابر نیم گالن رطل یکمنی
z scale مقیاس " زی "
t scale مقیاس T
scaling مقیاس
nominal scale مقیاس
f scale مقیاس اف
k scale مقیاس ک
metre مقیاس
indicator مقیاس
measure مقیاس
full-size بخ مقیاس یک به یک
scale مقیاس
criterion مقیاس
meters مقیاس
meter مقیاس
full size بخ مقیاس یک به یک
metres مقیاس
small scale مقیاس کوچک
deflection scale مقیاس سمتی
grade scale مقیاس کلاسی
photographic scale مقیاس عکاسی
small-scale مقیاس کوچک
fahrenheit scale مقیاس فارنهایت
large-scale در مقیاس بزرگ
evaporimter مقیاس تبخیر
psychological scale مقیاس روانی
scale مقیاس گذاشتن
product scale مقیاس فراورده
range indicator مقیاس مسافت
dial graduation مقیاس درجهای
large scale مقیاس بزرگ
large scale در مقیاس بزرگ
derived scale مقیاس اشتقاقی
degree gradution مقیاس درجهای
point scale مقیاس امتیازی
ell مقیاس طول
precision scale مقیاس دقیق
graphic scale مقیاس خطی
ordinal scale مقیاس ترتیبی
norms مقیاس یامعیار
medium scale در مقیاس متوسط
lie scale مقیاس دروغگویی
likert scale مقیاس لی کرت
linear measure مقیاس طولی
map scale مقیاس نقشهای
linear scale مقیاس خطی
map scale مقیاس نقشه
baume scale مقیاس بومه
loading scale مقیاس بارگیری
logarithmic scale مقیاس لگاریتمی
long measure مقیاس طول
norm مقیاس یامعیار
graphic نمودار مقیاس
guttman scale مقیاس گاتمن
numerical scale مقیاس عددی
handwriting scale مقیاس دستخط
meter مقیاس میزان
image scale مقیاس تصویر
nominal scale مقیاس اسمی
meters مقیاس میزان
interval scale مقیاس فاصلهای
ipsative scale مقیاس نسبی
measure درجه مقیاس
kelvin scale مقیاس کلوین
graphic مقیاس مصور
large-scale مقیاس بزرگ
standards نورم مقیاس
tonal scale مقیاس صوتی
time scale مقیاس زمانی
time scales مقیاس زمانی
temperature scale مقیاس دما
gauge مقیاس معیار
scale مقیاس کردن
graphic scale مقیاس مصور
absolute scale مقیاس مطلق
stanine scale مقیاس نه بخشی
absolute temperature scale مقیاس مطلق
transverse scale مقیاس عرضی
gauged مقیاس معیار
standard نورم مقیاس
scaling مقیاس گذاری
scaling مقیاس سازی
scaling مقیاس کردن
gauges مقیاس معیار
on a grand scale <adv.> در مقیاس بزرگ
stens مقیاس ده بخشی
scale مقیاس نقشه
spectral scale مقیاس طیفی
age scale مقیاس سنی
scale up افزایش مقیاس
percentile scale مقیاس صدکی
scale of preferences مقیاس برتریها
scalability مقیاس پذیری
scale of preferences مقیاس رجحانها
scale factor ضریب مقیاس
scale factor مقیاس گذاری
cubic measure مقیاس مکعب
conversion scale مقیاس خطی
ration scale مقیاس نسبتی
scale down کاهش مقیاس
scale of production مقیاس تولید
cumulative scale مقیاس تراکمی
ratio schedule مقیاس نسبتی
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
scalogram مقیاس تراکمی
elevation scale مقیاس درجه
bar scale مقیاس خطی
m f scale مقیاس نرینگی- مادینگی
masculinity femininity scale مقیاس نرینگی- مادینگی
rankine temperature scale مقیاس دمای رانکین
manifest anxiety scale مقیاس اضطراب اشکار
rating schedule مقیاس درجه بندی
rankin temperature scale مقیاس دمای رانکین
mach scale مقیاس ماکیاول گرایی
rating scale مقیاس درجه بندی
sight scale مقیاس نشانه روی
scale میزان مقیاس درجه
semantic differential scale مقیاس افتراق معنایی
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
mora مقیاس وزن شعر
social distance scale مقیاس فاصله اجتماعی
liquid measure مقیاس حجم مایع
test scaling مقیاس بندی ازمون
thermodynamic temperature scale مقیاس دمای ترمودینامیکی
wechsler bellvue scale مقیاس وکسلر- بلویو
windage scale مقیاس تغییر سمت
x scale مقیاس طولی عکس
medium scale نقشه مقیاس متوسط
small scale industry صنعت به مقیاس کوچک
deflection scale طبله مقیاس سمت
absolute temperature scale مقیاس دمای مطلق
item scaling مقیاس یابی پرسشها
additive scale مقیاس جمع پذیر
intermediate scale نقشه مقیاس متوسط
age equivalent scale مقیاس معادل سنی
arthur performance scale مقیاس عملکردی ارتور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com