English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
inedited منتشر نشده
unissued <adj.> منتشر نشده
Search result with all words
unissued shares سهام منتشر نشده
Other Matches
issuant منتشر کننده منتشر شونده
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete انجام نشده پر نشده
broadcasts منتشر
broadcast منتشر
diffuses منتشر کردن
spreader منتشر کننده
diffuses منتشر شده
to make a noise منتشر شدن
diffuse منتشر کردن
circulate منتشر شدن
circulated منتشر شدن
diffusing منتشر شده
diffusing منتشر کردن
circulates منتشر شدن
put forth منتشر کردن
diffused منتشر کردن
diffused منتشر شده
broadcast منتشر کردن
irradiate منتشر کردن
spreads منتشر کردن
irradiated منتشر کردن
irradiates منتشر کردن
spread منتشر کردن
distributed capacity فرفیت منتشر
diffusor منتشر کننده
irradiating منتشر کردن
diffuser منتشر کننده
diffuse منتشر شده
broadcasts منتشر کردن
incident light نور منتشر
give forth منتشر کردن
get abroad منتشر شدن
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
widespread شایع همه جا منتشر
reported statistics امارهای منتشر شده
widespreading شایع همه جا منتشر
republish دوباره منتشر کردن
release منتشر ساختن رهایی
propagated error اشتباه منتشر شده
pantropical منتشر درنواحی گرمسیری
spread منتشر کردن یا شدن
spreads منتشر کردن یا شدن
releases منتشر ساختن رهایی
spreads منتشر شدن انتشار
spread منتشر شدن انتشار
diffusively بطور منتشر و یا مفصل
pantropic منتشر درنواحی گرمسیری
circumfuse باطراف منتشر کردن
released منتشر ساختن رهایی
the volume that preceded جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
epizootic منتشر شونده درمیان جانوران
emitter منتشر کننده پس دهنده امواج
blowy بسهولت باطراف منتشر شونده
posthumous منتشر شده پس از مرگ نویسنده
spread [منتشر کردن مایع روی سطح]
diffused نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
get about ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
diffuse نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffusing نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffuses نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
Green Book مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
the disease threatens to sprea این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
periodicals مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
This dictionary is published(printed) in three volumes. این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
lightest دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
light دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
ecl طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
precedent نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
hematogenous از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
bug تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugs تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugging تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
propagating منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagates منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagate منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagated منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
Yellow Book مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
blue book کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
laser وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
publish طبع ونشر کردن منتشر کردن
publishes طبع ونشر کردن منتشر کردن
published طبع ونشر کردن منتشر کردن
unbowed خم نشده
uncharged پر نشده
unsaturated اشباع نشده
unsaved پس انداز نشده
unsaturate اشباع نشده
the date was not specified نشده بود
unbowed سر کوب نشده
unset ثابت نشده
unwashed شسته نشده
non switched line خط گزینه نشده
unthickened تغلیظ نشده
unstudied مطالعه نشده
unsocialized اجتماعی نشده
unsight دیده نشده
unshod نعل نشده
custom uncleared ترخیص نشده
unaccommodated فراهم نشده
unaccomplished انجام نشده
uncleared ترخیص نشده
unbacked رام نشده
tenantless اشغال نشده
roughdry اطو نشده
unpremediated تصور نشده
unexploded منفجر نشده
undisiplined تربیت نشده
inextinct نیست نشده
undirected هدایت نشده
undefined تعریف نشده
undeeded در سندقید نشده
uncoditioned شرط نشده
uncoditioned قطعی نشده
uncircumcised ختنه نشده
unsung خوانده نشده
increate افریده نشده
in sheets صحافی نشده
unpolished پرداخت نشده
intemerate بی ناموس نشده
imperforate منگنه نشده
unnormalized هنجار نشده
unspotted ننگین نشده
innascible زایده نشده
unsought کاوش نشده
unlicked لیسیده نشده
unleached سفید نشده
in quires صحافی نشده
inedited چاپ نشده
unworn کهنه نشده
unevaluated <adj.> بازرسی نشده
unexamined <adj.> ارزیابی نشده
uninspected <adj.> ارزیابی نشده
untested <adj.> ارزیابی نشده
unaudited <adj.> ممیزی نشده
unchecked <adj.> ممیزی نشده
unevaluated <adj.> ممیزی نشده
unexamined <adj.> ممیزی نشده
uninspected <adj.> ممیزی نشده
untested <adj.> ممیزی نشده
unevaluated <adj.> ارزیابی نشده
unchecked <adj.> ارزیابی نشده
unexamined <adj.> بازرسی نشده
uninspected <adj.> بازرسی نشده
untested <adj.> بازرسی نشده
unaudited <adj.> امتحان نشده
unchecked <adj.> امتحان نشده
unevaluated <adj.> امتحان نشده
unexamined <adj.> امتحان نشده
uninspected <adj.> امتحان نشده
untested <adj.> امتحان نشده
unaudited <adj.> ارزیابی نشده
unverified <adj.> تست نشده
unverified <adj.> بازرسی نشده
unverified <adj.> امتحان نشده
unverified <adj.> ارزیابی نشده
unverified <adj.> ممیزی نشده
unverified <adj.> بررسی نشده
unissued <adj.> توزیع نشده
unverified <adj.> آزمایش نشده
unverified <adj.> کنترل نشده
unverified <adj.> تایید نشده
unchecked <adj.> بازرسی نشده
unworn استعمال نشده
non-registered [not registered] <adj.> ثبت نشده
undeterred <adj.> منصرف نشده
unbleached <adj.> سفیدگری نشده
undyed <adj.> رنگرزی نشده
unaudited <adj.> آزمایش نشده
unchecked <adj.> آزمایش نشده
unevaluated <adj.> آزمایش نشده
unexamined <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> آزمایش نشده
wound less زخمی نشده
unconnected وصل نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com