English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
buffer zone منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
buffer zones منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
Other Matches
contingent zone of fire منطقه اتش احتمالی توپخانه
preventive justice قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
fore check جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
contingency عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingencies عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency option program برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
reckless of danger بی پروا ازخطر
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
surviving جان بدربردن ازخطر
survive جان بدربردن ازخطر
survived جان بدربردن ازخطر
survives جان بدربردن ازخطر
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
even tual احتمالی
conceivably <adv.> احتمالی
contingently <adv.> احتمالی
possibly <adv.> احتمالی
contingencies احتمالی
as may be the case <adv.> احتمالی
probable احتمالی
eventual احتمالی
probabilistic احتمالی
contingency احتمالی
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
probabilistic model مدل احتمالی
contenders برنده احتمالی
probability limits حدود احتمالی
probable error خطای احتمالی
probable error اشتباه احتمالی
contender برنده احتمالی
ramifications تبعات احتمالی
prospecting مشتری احتمالی
gambling خطر احتمالی
contingent profit منفعت احتمالی
contingent liability بدهی احتمالی
contingent liabilities بدهیهای احتمالی
prospect مشتری احتمالی
prospected مشتری احتمالی
probabilistic model الگوی احتمالی
probability cost بهای احتمالی
presumptive فرضی احتمالی
PE خطای احتمالی
contingency plan طرح احتمالی
probabilism احتمالی نگری
prospects مشتری احتمالی
adventure خطر احتمالی
risks خطر احتمالی
risking خطر احتمالی
acatalepsy فلسفهء احتمالی
risked خطر احتمالی
risk خطر احتمالی
adventures خطر احتمالی
contingency plan طرح عملیات احتمالی
probabilism انتخاب وجه احتمالی
radial probability density چگالی شعاعی احتمالی
break up of the a proposed marriage به هم خوردن ازدواج احتمالی
likeliest باور کردنی احتمالی
likely باور کردنی احتمالی
likly باور کردنی احتمالی
likelier باور کردنی احتمالی
vertical probable error اشتباه احتمالی قائم
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
norm point نقطه احتمالی فرود در پرش
range probable error اشتباه احتمالی برد توپ
contingent effects اثرات احتمالی انفجار هستهای
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
probable باور کردنی امر احتمالی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
dope اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
contingency retention stock اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
dopes اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
contingency support stocks اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
circular probable error دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
loading for contingencies کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
searchingly بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searched بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
armed peace حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
obstructions جلوگیری
suppression جلوگیری
stoppages جلوگیری
forbiddance جلوگیری
stoppage جلوگیری
interdiction جلوگیری
interception جلوگیری
obstruction جلوگیری
arrest سد جلوگیری
debarment جلوگیری
contraception جلوگیری
prevention جلوگیری
arrests سد جلوگیری
premunition جلوگیری
arrested سد جلوگیری
restraints جلوگیری
countercheck جلوگیری
restraint جلوگیری
hindered جلوگیری کردن
inhibition جلوگیری از بروزاحساسات
inhibitions جلوگیری از بروزاحساسات
preservative ماده جلوگیری
rule out جلوگیری کردن
restrain جلوگیری کردن از
restrains جلوگیری کردن از
suppressor جلوگیری کننده
restraining جلوگیری کردن از
hinders جلوگیری کردن
hindering جلوگیری کردن
abatement فروکش جلوگیری
prevents جلوگیری کردن از
prevents جلوگیری کردن
prevent جلوگیری کردن
preservatives ماده جلوگیری
to provide against جلوگیری کردن
accident prevention جلوگیری از سانحه
prohibit جلوگیری کردن
suppressive جلوگیری کننده
preventive جلوگیری کننده
repressed جلوگیری شده
preventive عامل جلوگیری
keeps جلوگیری کردن
prevent جلوگیری کردن از
prohibiting جلوگیری کردن
prevented جلوگیری کردن
preventing جلوگیری کردن
to keep back جلوگیری کردن از
rebuffing جلوگیری کردن
hinder جلوگیری کردن
prohibits جلوگیری کردن
rebuff جلوگیری کردن
rebuffed جلوگیری کردن
preventing جلوگیری کردن از
prevented جلوگیری کردن از
rebuffs جلوگیری کردن
keep جلوگیری کردن
repessive جلوگیری کننده
preservation محافظت جلوگیری
arrested جلوگیری کردن
arrested جلوگیری از سقوط
interdict جلوگیری ممنوعیت
arrests جلوگیری کردن
arrests جلوگیری از سقوط
checkless غیرقابل جلوگیری
preclusive جلوگیری کننده
premune ناشی از جلوگیری
prevenience منع جلوگیری
preventability قابلیت جلوگیری
interceptive جلوگیری کننده
inhibitor جلوگیری کننده
arrest جلوگیری از سقوط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com