English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
transport area منطقه حمل و نقل پرسنل
Search result with all words
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
transit area منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
Other Matches
operating strenght پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
personnel پرسنل
staffed پرسنل
staffs پرسنل
staff پرسنل
permanent party پرسنل دایمی
personnel officer افسر پرسنل
cadres پرسنل پیمانی
ship's company پرسنل ناو
trooping پرسنل دار
trooped پرسنل دار
troop پرسنل دار
crews پرسنل ناو
shipmate پرسنل هم ناو
crewed پرسنل ناو
crewing پرسنل ناو
operations personal پرسنل عملیات
cadre پرسنل پیمانی
complement پرسنل سازمانی
complemented پرسنل سازمانی
turout تجمع پرسنل
all hands کلیه پرسنل
adjutant general دایره پرسنل
intransit strenth پرسنل سیال
complementing پرسنل سازمانی
complements پرسنل سازمانی
operating personnel پرسنل فعال
crew پرسنل ناو
regulars پرسنل کادر منظم
regular پرسنل کادر منظم
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
lag rate میزان کسری پرسنل
quarters محل اسایشگاه پرسنل
ration method روش تغذیه پرسنل
nonoperating strength پرسنل غیر فعال
service number شماره خدمتی پرسنل
staff پرسنل ستاد ستادی
turout جمع شدن پرسنل
staffed پرسنل ستاد ستادی
staffs پرسنل ستاد ستادی
evacuee پرسنل تخلیه شده
carreer personnel پرسنل کادر ثابت
military pay order لیست حقوقی پرسنل
proceed time زمان انتقال پرسنل
manpower cieling سطح استعداد پرسنل
evacuees پرسنل تخلیه شده
administrative acceptees پرسنل پذیرفته شده
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
airmen پرسنل نیروی هوایی هوانورد
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
battlefield evacuation تخلیه پرسنل اسیب دیده
registrant پرسنل ثبت نام کننده
debarkation net تور پیاده شدن پرسنل
debarkation net پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
release denial جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
enlisted personnel پرسنل سرباز و درجه دار
sending state کشور اعزام کننده پرسنل
replacement factor ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
airman پرسنل نیروی هوایی هوانورد
retrofit action بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
reimbursable personnel پرسنل حقوق بگیر نظامی
safeguard مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguards مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blind بدون دید مستقیم پرسنل
safeguarding مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blinded بدون دید مستقیم پرسنل
safeguarded مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blinds بدون دید مستقیم پرسنل
conus residents پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
administrative acceptees پرسنل قبول شده از نظر اداری
air tropping ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
constructive school credit بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantined اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
escape line مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
rest and recuperation عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
stage سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
triage سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
manning the rail گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
rail loading سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
staged crews پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
bareboat charter ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
dispatch route جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
technical escort پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
staging سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
combined staff ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
service records سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
active status وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
manning table جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
complement استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
holdees پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
replacement demand نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
regional <adj.> منطقه ای
regions منطقه
separation zone منطقه حد
areas منطقه
zone منطقه
area منطقه
local <adj.> منطقه ای
belts منطقه
belted منطقه
blocks منطقه
block منطقه
districts منطقه
region منطقه
zones منطقه
district منطقه
territories منطقه
territory منطقه
locales منطقه
locale منطقه
shingles منطقه
sector منطقه
belt منطقه
sectors منطقه
blocked منطقه
location audit تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
combat zone منطقه رزم
hachuring منطقه هاشورزده
combat area منطقه رزم
destruction site منطقه تخریب
closed area منطقه بسته
closed area منطقه ممنوعه
drop zone منطقه فرود
dispersal area منطقه پراکندگی
coastal zone منطقه ساحلی
cerebral localization منطقه بندی مخ
caution area منطقه خطر
collecting point منطقه تجمع
demilitarized zone منطقه غیرنظامی
danger zone منطقه خطر
danger area منطقه خطرناک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com