Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
airport traffic area
منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
Other Matches
restricted area
منطقه منع عبور ومرور
advisory area
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
trafficability
قابلیت عبور ومرور
traffic flow
کشش عبور ومرور
controlled passing
عبور ومرور کنترل شده
bottle neck
محل تراکم عبور ومرور
highway dispatch
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
rules of road
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
regulating station
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
airfield traffic
عبور و مرور فرودگاه
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
recovery airfield
فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
taximan
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
crossing area
منطقه عبور
caution area
منطقه عبور بااحتیاط
safe conducts
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe-conducts
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe conduct
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
railway traffic
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
course light
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
special area
منطقه پرواز مخصوص
hawse hole
سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
rack railway
راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
pioneer heliport
فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
target cap
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
ratline
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
crosswalk
محل میخکوبی شده یا خط کشی شده عرض خیابان مخصوص عبور پیاده
transient forces
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
bull session
جلسه محاوره ومرور
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
trafficking
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffick
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffics
عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficked
عبو ومرور وسائط نقلیه
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
wading crossing
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
field
فرودگاه
airfields
فرودگاه
fields
فرودگاه
fielded
فرودگاه
landing field
فرودگاه
air field
فرودگاه
air strip
فرودگاه
aerodrome
فرودگاه
airdrome
فرودگاه
aerodromes
فرودگاه
airfield
فرودگاه
airstrips
فرودگاه
airstrip
فرودگاه
airports
فرودگاه
airport
فرودگاه
runway
باند فرودگاه
runways
باند فرودگاه
bingo field
فرودگاه یدکی
heliports
فرودگاه هلیکوپتر
auxiliary landing field
فرودگاه کمکی
landing
فرودگاه هواپیما
flying field
میدان فرودگاه
landings
فرودگاه هواپیما
heliport
فرودگاه هلیکوپتر
air strip
باند فرودگاه
landing place
فرودگاه اسکله
bingo field
فرودگاه اضطراری
seadrome
فرودگاه دریایی
aerodromes
فرودگاه هواپیما
skycap
باربر فرودگاه
alternate aerodrome
فرودگاه یدکی
port
فرودگاه هواپیما
departure air field
فرودگاه عزیمت
airstrip
باند فرودگاه
alternative airfield
فرودگاه فرعی
airstrips
باند فرودگاه
aerodrome
فرودگاه هواپیما
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
departure air field
فرودگاه پرواز هواپیما
Take me to the airport?
مرا به فرودگاه ببرید.
helipad
فرودگاه هلی کوپتر
landding
کرانه رسمی فرودگاه
airfield traffic
عبورو مرور در فرودگاه
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
How far is it to the airport?
تا فرودگاه چقدر راه است؟
named airport of departure
فرودگاه معین برای حرکت
taxiway
جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
What's the fare to the airport?
نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
Is there a bus to the airport?
آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a train to the airport?
آیا برای فرودگاه قطار هست؟
augmentation support set
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
gate
محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gates
محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
wind tie
پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
hard stand
بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
wheel load
فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
area of operational interest
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
ground liaison
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
right of passage
حق عبور
fording
عبور از اب
passage
حق عبور
passages
عبور
crossing
عبور
tolls
حق عبور
passages
حق عبور
tolling
حق عبور
road haulage
حق عبور
toll
حق عبور
transmittancy
عبور
transit
عبور
passage
عبور
right of way
حق عبور
alpha canis majoris
عبور
rights of way
حق عبور
transmission
عبور
passage of lines
عبور از خط
cross-Channel
عبور
transmissions
عبور
transmittance
عبور
transmittal
عبور
passes
کلمه عبور
passes
اجازه عبور
transit time
مدت عبور
transit time
زمان عبور
passes
گذر عبور
passed
عبور کردن
passed
کلمه عبور
penstock
مجرای عبور اب
pass
اجازه عبور
pass
کلمه عبور
pass
گذر عبور
pass
عبور کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com