Total search result: 159 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
view |
منظور |
viewed |
منظور |
viewing |
منظور |
views |
منظور |
intention |
منظور |
intentions |
منظور |
scope |
منظور |
purpose |
منظور |
purposes |
منظور |
sake |
منظور |
meaning |
منظور |
meanings |
منظور |
aim |
منظور |
aimed |
منظور |
aims |
منظور |
prick |
منظور |
pricked |
منظور |
pricking |
منظور |
pricks |
منظور |
to mean |
منظور [داشتن] این است |
|
|
Other Matches |
|
with the view of |
به منظور |
with the intention of |
به منظور |
objectless |
بی منظور |
purposeless |
بی منظور |
with a view to |
به منظور |
purpose of the dam |
منظور از سد |
for publicity purposes |
به منظور تبلیغ |
provided <adj.> <past-p.> |
منظور شده |
allocating |
منظور کردن |
appropriated <adj.> <past-p.> |
منظور شده |
allocate |
منظور کردن |
allocates |
منظور کردن |
objectives |
منظور ازعملیات |
intent |
معنی منظور |
to what purpose |
برای چه منظور |
laid on <past-p.> |
منظور شده |
intentions |
قصد و منظور |
objective |
هدف منظور |
objective |
منظور ازعملیات |
objectives |
هدف منظور |
get at <idiom> |
منظور داشتن |
to make allowance |
منظور کردن |
whereto |
بچه منظور |
intention |
قصد و منظور |
scope |
منظور از عملیات |
scope |
منظور مفاد |
whereunto |
بچه منظور |
to make oneself clear <idiom> |
منظور را روشن کردن |
self defeating |
علیه منظور خود |
adhoc |
تنها به این منظور |
self-defeating |
علیه منظور خود |
clearance sales |
فروش به منظور تصفیه حراج |
clearance sale |
فروش به منظور تصفیه حراج |
malingering |
تعارض به منظور فرار ازخدمت |
(can't) make head nor tail of something <idiom> |
فهمیدن ،یافتن منظور چیزی |
paper gold |
منظور حق برداشت مخصوص است |
What does it exactly mean? |
منظور از این دقیقا چه است؟ |
to mean to do something |
منظور انجام کاری را داشتن |
bridgeware |
برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها |
assessment |
تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات |
assessment |
تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات |
adjutant's call |
احضار یکانها به منظور انجام تشریفات |
assessments |
تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات |
assessments |
تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات |
declared value |
قیمت اعلام شده به منظور تعیین مالیات |
it did not meet our views |
منظور مارا انجام نداد نظرماراتامین نکرد |
mark-downs |
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن |
capitalized expense |
در ضمن اصل دارایی نیز منظور میشود |
mark-down |
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن |
scope |
طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور |
priming |
پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان |
levy a sum on a person's property |
به منظور تامین مدعی به دارایی کسی را توقیف کردن |
drain joints |
فاصله بین تنبوشههای زهکش به منظور دخول اب به تنبوشه ها |
treasury stock |
سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد |
cadastral surveys |
عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی |
radical economists |
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد |
replevin |
طرح دعوی به منظور استرداد مال توقیف شده |
bay |
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد |
bayed |
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد |
retrofit |
بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان |
baying |
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد |
bays |
حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد |
juck work |
کوبیدن میخ درکف و دیوارهای کانال به منظور ایجاد رسوب |
kuomintang |
حزب ناسیونالیست چین که در سال 1981 به منظور مبارزات ضداستعماری شد |
turnkey |
سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع |
special contracts |
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند |
combination |
توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر |
assessed value |
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود |
eudaimonism |
اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو |
eudaemonism |
اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو |
earthquake factor |
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد |
betterment |
خرجی که به منظور افزایش بازده یا تقلیل هزینه عملیات صورت بگیرد |
bagger my neihbour trade palicy |
سیاست فقیر ساختن کشورهمسایه به منظور ابادساختن کشور خود با استثماران |
superscripsit |
بسته نرم افزاری که به منظور پردازش کلمه درسیستمهای ریزکامپیوتر بکارمی رود |
reventment |
روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران |
suck wheels |
رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا |
rule of reason |
تفسیر کردن قانون به طورغیر عادلانه به منظور حفظ بعضی انحصارات غیر قانونی |
coalitions |
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک |
coalition |
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک |
constructive trust |
منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد |
system follow up |
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح |
bench check |
ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار |
subsidy |
حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها |
cybernation |
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده |
hard sectored |
دیسک لرزانی که در ان سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است |
appliance computer |
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است |
aggregate |
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند |
aggregates |
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند |
overstriking |
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان |
demagogisme |
استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی |
clipboard |
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم |
right of search |
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند |
precedent |
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود |
precedents |
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود |
clipboards |
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم |
common nuisance |
منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد |
anti collision light |
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد |
water injection |
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی |
pitot pressure |
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود |
pilot line operation |
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید |
preventive war |
نبرد پدافندی نبرد به منظور جلوگیری ازعملیات دشمن |
trend line |
یک بسط محاسبه شده از سری داده به منظور پیش بینی خط سیرهای ورای داده معلوم |
redundancies |
نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است |
redundancy |
نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است |
conflict of lows |
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است |
loss leader |
بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد |
protectionism |
دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید |
cartel |
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت |
cartels |
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت |
timing disc |
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور |
exquatur |
اجازه اقدام دادن به کنسول منظور اجازهای است که به کنسول داده میشود تا به وفایف خود عمل کند |
expansion card |
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد |
dumping |
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور |
leninism |
اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است |
variable ratio |
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند |
author language |
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف |
trapdoors |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
trapdoor |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
special purpose computer |
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص |
use and occupation |
عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند |
offensive weapon |
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند |
oem |
Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer |
bionics |
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی |
quamdiu bene se gesserit |
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد |
object code |
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود |
bill of rights |
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند |
sea power |
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است |
communications stallite corporation |
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است |
strike |
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است |
strikes |
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است |
international development association |
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است |
irredentism |
نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد |
european monetary agreement |
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین |
european unclear a energy agency |
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است |
IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
broach |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
broached |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
broaches |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
broaching |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |