Dictiornary-Farsi | مهربان دلپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 113 (7 milliseconds)

English	Persian
gracious	مهربان دلپذیر


Search result with all words

mellow	دلپذیر مهربان
mellowed	دلپذیر مهربان
mellowing	دلپذیر مهربان
mellows	دلپذیر مهربان
Other Matches

lief	دلپذیر
agreeable	دلپذیر
love some	دلپذیر
placable	دلپذیر
red-hot <adj.>	دلپذیر
juicy <adj.>	دلپذیر
amiable	دلپذیر
handsome	دلپذیر
melodious	دلپذیر
palatable	دلپذیر
delightful	دلپذیر
lovely	دلپذیر
graceful	دلپذیر
lovelier	دلپذیر
pleasantest	دلپذیر
pleasanter	دلپذیر
pleasant	دلپذیر
scrumptious	دلپذیر
loveliest	دلپذیر
adorably	بطور دلپذیر
nice	دلپذیر مطلوب
nicer	دلپذیر مطلوب
nicest	دلپذیر مطلوب
agreeably	بطور دلپذیر
euphony	صدای دلپذیر
bonny	جذاب دلپذیر
kindly	دلپذیر ملایم
melodic	دلپذیر خوش اهنگ
euphonious	خوش صدا دلپذیر
luscious	دلپذیر شهوت انگیز
euphonic	خوش صدا دلپذیر
benignant	مهربان
endearing	مهربان
couthie	مهربان
comkpliant	مهربان
heart-warming	مهربان
warmheartedness	مهربان
compassionate	مهربان
tender minded	مهربان
good hearted	مهربان
good natured	مهربان
condescending	مهربان
bighearted	مهربان
debonnaire	مهربان
accomodating	مهربان
good	مهربان
open	مهربان رک گو
benignly	مهربان
benign	مهربان
meek	مهربان
mildest	مهربان
milder	مهربان
mild	مهربان
affectionate	مهربان
blithe	مهربان
affable	مهربان
kindly	مهربان
kindhearted	مهربان
kind-hearted	مهربان
kind hearted	مهربان
opened	مهربان رک گو
opens	مهربان رک گو
well-disposed	مهربان
charitable	مهربان
affetionate	مهربان
good-natured	مهربان
gentlest	مهربان
complaisant	مهربان
gentler	مهربان
gentle	مهربان
merciful	مهربان
pretty	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettier	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettiest	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettify	بطور دلپذیر قشنگ کردن
bonhomie	خوش خلقی ورفتار دلپذیر
seemly	خوش منظر بطور دلپذیر
Mother Nature	طبیعت مهربان
well disposed	مهربان سرکیف
clement	رحیم مهربان
friendlier	مهربان موافق
softest	مهربان نازک
softer	مهربان نازک
friendlies	مهربان موافق
friendliest	مهربان موافق
friendly	مهربان موافق
humane	مهربان باشفقت
soft	مهربان نازک
placable	مطبوع مهربان
warmhearted	مهربان مهربانی
kinds	غیرنقدی مهربان
kindest	غیرنقدی مهربان
neighbourly	مهربان معاشر
kind	غیرنقدی مهربان
to be congenial to somebody [things]	برای کسی دلپذیر بودن [اشیا]
obliging	حاضر خدمات مهربان
amiable	مهربان دوست داشتنی
well disoised	خوش حالت مهربان
so let us always be kind	پیوسته مهربان باشیم
to be kind to...	مهربان بودن نسبت به ....
heart is in the right place <idiom>	قلب مهربان داشتن
caring	مهربان-خونگرم -دلسوز
he was very kind indeed	راستی چه اندازه مهربان بود
He is a man with a kind heart.	قلب مهربان ورئوفی دارد
to go easy on somebody [something]	با کسی [چیزی] مهربان [آهسته] [ملایم] رفتار کردن
Gezellig <adj.>	دنج دلپذیر راحت. اشاره ضمنی به زمانی که با عزیزان بعد از چند وقت دوری میگذرانید.
He has a harsh exterior but a kind heart.	ظاهرش خشن است ولی قلبش مهربان است
how kind he is	چقدرمهربان است چه مهربان است