English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
cycle stock موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
Other Matches
turnover تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
stockade جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockades جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
caged storage قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
warehouse stock موجودی انبار
stock موجودی انبار
stocked موجودی انبار
maximum stock حداکثر موجودی انبار
stockage وسایل موجودی در انبار
stock control کنترل موجودی انبار
safety stock موجودی ذخیره انبار
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
active stock موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
demand accommodation تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
storewide شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
warehousing نگهداری در انبار
components 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
stock certificate گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
bonded goods کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
maternal school اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
archive کپی ای که در محیط ذخیره سازی نگهداری میشود.
reference فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
pontage مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
references فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
backlogs کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlog کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
air-conditioned اتاقی که هوای آن توسط دستگاه conditioner Air خنک و خشک نگهداری میشود
data integrety ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
archive فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
refresh memory واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
piece parts قطعاتی که در تولید محصول بکاربرده میشود
static propeller thrust تراستی که توسط یک ملخ تولید میشود
delay دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delaying دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delays دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
metacompilation کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
feed stock مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
grandfather file دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود
bad debts طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
bad debt طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
season cracking ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
write حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
countervailing power مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
rope chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
grey scale سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
wrming message پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
corrective maintenance نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
cambridge equation نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
circulating چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
atari نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
stockpiling ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
Novell شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
stock موجودی موجودی کالا
stocked موجودی موجودی کالا
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
bow wave موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
generating محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
generate محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
generates محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
generated محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
stockpiles پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiling پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
maintenance تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
deletion روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
digitize تصویری که برای تولید سیگنال آنالوگی که بعد به دیجیتال تبدیل میشود و روی کامپیوتر ذخیره شود یا نمایش داده شود
crystal صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystals صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
embryophyte گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconded مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
reaganomics اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
increasing cost industry حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
matrixes چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
stock موجودی
holding موجودی
minimum stock level موجودی
repertoire موجودی
assets موجودی
storing موجودی
balance in hand موجودی
supplies موجودی
stocked موجودی
store موجودی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
stock control کنترل موجودی
inventories موجودی کالا
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
stocked به موجودی افزودن
stocked موجودی ذخیره
inventory management مدیریت موجودی
stock valuation ارزیابی موجودی
stock taking رسیدگی به موجودی
stock record سابقه موجودی
fund موجودی دارائی
stock check کنترل موجودی
stock adjustment تطبیق موجودی
excess stock موجودی مازاد
exhaust bin level فاقد موجودی
exhaust bin level اتمام موجودی
inventory موجودی کالا
reserve stock موجودی ذخیره
inventory discrepancy اختلاف موجودی
quick assets موجودی نقدشو
inventory لیست موجودی
complete inventory موجودی کامل
inventory control کنترل موجودی
safety stock موجودی تضمینی
stock adjustment تعدیل موجودی
stock accounting حسابداری موجودی
stock account حساب موجودی
idle stock موجودی بی مصرف
funded موجودی سرمایه
funded موجودی دارائی
fund موجودی سرمایه
financial assets موجودی مالی
stock audit حسابرسی موجودی
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
inventory فهرست موجودی
buffer stock موجودی احتیاطی
supplied موجودی لزوم
danger warning level حداقل موجودی
supply موجودی جایگیرموقتی
cycle stock موجودی فعال
consumable stock موجودی مصرفی
continuous inventory موجودی مستمر
supply موجودی لزوم
business inventories موجودی تجاری
active stock موجودی فعال
stock به موجودی افزودن
supplied موجودی جایگیرموقتی
supplying موجودی لزوم
valuation of stock ارزیابی موجودی
buffer stock موجودی ذخیره
surplus stock موجودی مازاد
capital stock موجودی سرمایه
stock موجودی ذخیره
supplying موجودی جایگیرموقتی
surplus stock موجودی اضافی
spermary غده تولید کننده منی محل تولید منی
raw stock موجودی مواد خام
portfolio موجودی اوراق بهادار
inventory reconciliation تطبیق اسناد موجودی
spares stock موجودی لوازم یدکی
portfolios موجودی اوراق بهادار
assets موجودی شخص ورشکسته
liability تعهد موجودی بانکی
liabilities تعهد موجودی بانکی
raw material stock موجودی مواد اولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com