Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
English
Persian
detached shock wave
موج ضربهای منفصل
Other Matches
impact ionization
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
tricrotism
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
detached
منفصل
disjunct
منفصل
off line
منفصل
disconnected
منفصل
disconnecting
منفصل کردن
disconnect
منفصل کردن
broken
منقطع منفصل
disjoin
منفصل متلاشی
severs
منفصل کردن
discontinuous
منفصل ناپیوسته
disarticulate
منفصل شدن
sever
منفصل کردن
severed
منفصل کردن
disconnectedly
بطور منفصل
severing
منفصل کردن
disconnects
منفصل کردن
castes
طبقه منفصل
acondylose
منفصل بی اتصال
acondylous
منفصل بی اتصال
free
مجاز منفصل
caste
طبقه منفصل
to get one's mittimus
منفصل شدن
to get the mitten
منفصل شدن
expulse
منفصل کردن
frees
مجاز منفصل
freeing
مجاز منفصل
accessories
نمائات منفصل
freed
مجاز منفصل
caste system
نظام طبقهای منفصل
reduced employees
کارمندان منفصل گردیده
discharges
منفصل یااخراج کردن
discharge
منفصل یااخراج کردن
dismiss
منفصل کردن یکان مرخص
dismissing
منفصل کردن یکان مرخص
dismisses
منفصل کردن یکان مرخص
cirrus
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
posttraumatic
پس ضربهای
traumatic
ضربهای
dicrotism
دو ضربهای
impluse switch
کلید ضربهای
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
impluse generator
مولد ضربهای
impluse inertia
لختی ضربهای
australian crawl
کرال دو ضربهای
impluse sender
مولد ضربهای
impluse function
تابع ضربهای
impluse distortion
اعوجاج ضربهای
impluse detector
اشکارسازجریان ضربهای
impulse turbine
توربین ضربهای
impact printer
چاپگر ضربهای
impact load
بار ضربهای
impact strength
استحکام ضربهای
impact force
نیروی ضربهای
shock excitation
تحریک ضربهای
implusive excitation
تحریک ضربهای
impluse exitation
تحریک ضربهای
impact exitation
تحریک ضربهای
impulsive force
نیروی ضربهای
impluse breakdown
شکست ضربهای
impluse contact
کنتاکت ضربهای
impluse current
جریان ضربهای
drop test
ازمایش ضربهای
impulse discharge
تخلیه ضربهای
impluse switch
تکمه ضربهای
tricrotic
نبض سه ضربهای
implusing signal
سیگنال ضربهای
ippon kumite
مبارزه تک ضربهای
shock concrete
بتن ضربهای
mach wave
موج ضربهای
whipping
حرکت ضربهای
partial products
حاصل ضربهای جز
percussion press
پرس ضربهای
percussion welding
جوشکاری ضربهای
pulsating load
بار ضربهای
sambon kumite
مبارزه سه ضربهای
strode analysis
تحلیل ضربهای
transient voltage
ولتاژ ضربهای
impluse wave
موج ضربهای
shock waves
موج ضربهای
shock wave
موج ضربهای
detonation
انفجار ضربهای
impluse voltage
فشار ضربهای
detonations
انفجار ضربهای
impluse tachometer
تاکومتر ضربهای
percussion riveter
پرچ کننده ضربهای
pulsed resistance welding
جوشکاری مقاومتی ضربهای
pusher type furnace
کوره نوع ضربهای
impluse turbine
توربین فشار ضربهای
jar ramming method
روش ضربهای قالبریزی
impluse voltage test
ازمایش فشار ضربهای
tensile impact test
ازمایش کشش ضربهای
impluse test
ازمایش فشار ضربهای
impluse voltage generation
تولید فشار ضربهای
normal shock wave
موج ضربهای عمود
impluse voltage generator
مولد فشار ضربهای
impluse voltage stress
تنش فشار ضربهای
impluse voltage cascade
ابشار فشار ضربهای
impluse withstand voltage
فشار ضربهای ایستا
impluse sound level
سطح صوت ضربهای
impluse current generator
مولد جریان ضربهای
jia ippon kumite
مبارزه ازاد تک ضربهای
mach line
موج ضربهای ضعیف
impluse circuit
مدار جریان ضربهای
impluse protective level
سطح فشار ضربهای
wavelet
موج ضربهای کوچک
impact transducer
مبدل فرایندهای ضربهای
daisy wheel printer
چاپگر اصلی ضربهای
joint
مفصل اتصال ضربهای
impluse breakdown voltage
فشار شکست ضربهای
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
impact crusher
سنگ شکن ضربهای
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
counts
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counting
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counted
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه ضربهای
tricrotic
ضربان نبض بطورسه ضربهای
impluse response
رفتار در مقابل فشار ضربهای
count
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse voltage test technipue
روش ازمایش فشار ضربهای
bank shot
ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
impluse high tension generator
مولد فشار قوی ضربهای
hig low jack
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
impluse circuit
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
sour apple
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
lilies
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
forcing shot
ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
light hit
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
lily
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
lenght
ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
big ball
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
double pinochle
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
half worcester
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
bedpost
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
do split
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
big four
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
letting
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
let
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
lets
ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
lofts
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
leg glance
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
late cut
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
keilo
ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
single
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
loft
ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
impluse voltage testing plant
ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
give a catch
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
bank shot
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
lip
ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
expelled
منفصل کردن بزور خارج کردن
expel
منفصل کردن بزور خارج کردن
dismiss
منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
expelling
منفصل کردن بزور خارج کردن
expels
منفصل کردن بزور خارج کردن
dismissing
منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
dismisses
منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
deflection
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflections
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
sidehiller
ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
force
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
jarred
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
blocking
گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
maximum asymmetric three phase
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
drag
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
dragged
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drags
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
draws
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
draw
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه
diamonds
شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
bow wave
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
odder
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
jack hammer
مته ضربهای مته چکشی
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
christmass tree
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com