Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
long off
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
Other Matches
long on
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
emplacement
موضع گرفتن
cheated
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheats
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
cheat
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
emplace
جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
disposition
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
block the plate
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
defilade
درجان پناه و موضع گرفتن پناه یافتن
podunk
شهر کوچک ودور افتاده
islets
جای پرت ودور افتاده
islet
جای پرت ودور افتاده
thinners
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinnest
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thin
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thins
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinned
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
assumed position
موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
emplacement
موضع
locations
موضع
location
موضع
spot
موضع
positioned
موضع
spots
موضع
sites
موضع
lodgment or lodge
موضع
localities
موضع
sited
موضع
attack position
موضع تک
position
موضع
site
موضع
locality
موضع
lodgment
موضع
backstop
توپزن
batsman
توپزن
batsmen
توپزن
displacement
تغییر موضع
positioned
وضعیت موضع
position
وضعیت موضع
firing position
موضع تیر
supplementary position
موضع تکمیلی
punch position
موضع منگنه
occupation of position
اشغال موضع
rendezvous area
موضع انتظار
selection of position
انتخاب موضع
lodgment
موضع گیری
localization
موضع یابی
lodgement
موضع گیری
primary position
موضع ابتدایی
supplementary position
موضع یدکی
inposition
به موضع رفتن
inposition
مستقر در موضع
the seat of pain
موضع درد
turnabout
تغییر موضع
primary position
موضع اصلی
blocking position
موضع سد کننده
active site
موضع فعال
alternate position
موضع یدکی
alternate position
موضع فرعی
delay position
موضع تاخیری
defense position
موضع پدافندی
secondary position
موضع یدکی
secondary position
موضع فرعی
assumed position
موضع فرضی
supplemental
موضع تکمیلی
covered position
موضع پوشیده
spots
لکه موضع
spot
لکه موضع
block house
موضع مستحکم
stand
مکث موضع
locality
موضع مکان
localities
موضع مکان
turnabouts
تغییر موضع
deployment
موضع صف ارایی
defense position
موضع دفاعی
battle position
موضع نبرد
stonewaller
توپزن تدافعی
controls
توپزن دقیق
controlling
توپزن دقیق
battery
توپزن و توپگیر
batteries
توپزن و توپگیر
control
توپزن دقیق
banjo hitter
توپزن ضعیف
balks
خطای توپزن
baulks
خطای توپزن
baulking
خطای توپزن
baulked
خطای توپزن
balking
خطای توپزن
balked
خطای توپزن
balk
خطای توپزن
confirmed location
موضع تایید شده
localization of function
موضع یابی کارکرد
occupation of position
اشغال موضع کردن
post-
محل ماموریت موضع
switch position
موضع رابط دفاعی
posts
محل ماموریت موضع
key position
موضع حساس و مهم
supplementary
موضع تکمیلی اضافی
post
محل ماموریت موضع
switch position
موضع دفاعی بینابین
posted
محل ماموریت موضع
dismiss
سوزاندن توپزن و اخراج او
duckings
اخراج توپزن بی امتیاز
catcher
توپگیر پشت سر توپزن
dismisses
سوزاندن توپزن و اخراج او
counts
تعداد امتیاز توپزن
on drive
ضربه بسمت توپزن
fine leg
محل پشت سر توپزن
duck
اخراج توپزن بی امتیاز
ducked
اخراج توپزن بی امتیاز
dismissing
سوزاندن توپزن و اخراج او
count
تعداد امتیاز توپزن
counted
تعداد امتیاز توپزن
counting
تعداد امتیاز توپزن
take a wicket
سوزاندن توپزن کریکت
ducks
اخراج توپزن بی امتیاز
stumping
سوزاندن توپزن کریکت
stumped
سوزاندن توپزن کریکت
stump
سوزاندن توپزن کریکت
doubled
توپزن 0001امتیازی فصل
ground
محل ایستادن توپزن
defense
دفاع توپزن از میله ها
double
توپزن 0001امتیازی فصل
stumps
سوزاندن توپزن کریکت
doubled up
توپزن 0001امتیازی فصل
dummies
دروغی تقلبی موضع فریبنده
preselect
پیش بینی موضع کردن
culminant
درمرتفع ترین موضع کامل
outfield
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
dummy
دروغی تقلبی موضع فریبنده
blooper
پرتاب اهسته توپ به توپزن
out of one's ground
تجاوز توپزن از محل ایستادن
leg hit
ضربه بسمت محدوده توپزن
ball
توپ دور از دسترس توپزن
night watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen
توپزن پایان مسابقه کریکت
down
میله افتاده واخراج توپزن
beanball
توپی که هدف ان سر توپزن باشد
complete game
یک بازی کامل از طرف توپزن
night-watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
handle the ball
دست زدن توپزن به توپ
organising
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizes
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organises
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing
مرتب کردن ارایش دادن موضع
permanent emplacement
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
displacing
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaces
جابجا شدن تغییر موضع دادن
displaced
جابجا شدن تغییر موضع دادن
organize
مرتب کردن ارایش دادن موضع
displace
جابجا شدن تغییر موضع دادن
covered position
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
foreland
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
delay position
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
fine
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
dig in
جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
sillier
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
cleanup
توپزن چهارم که معمولا قوی است
coacher
یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
comebacker
ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
throw out
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
third man
محل توپگیر دور از توپزن کریکت
yorked
توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
fined
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
opener
هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
silly
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
beans
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
skittle
سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
bean
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
silliest
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
half century
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
finest
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
olympic trench shooting
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
layig up position
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
hip shoot
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
redoubt
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
square leg
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
leg glance
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
leg side
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
send down
پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
bowled
باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
late cut
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
castle
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
inswinger
توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
castles
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
cover point
محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
pass shooting
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
innings
نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
leg break
بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
brush back
پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
leg before wicket
حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
steal
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
pitches
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
steals
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
pitch
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
leg theory
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com