Dictiornary-Farsi | موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
miss	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله


Other Matches

vertical probable error	خطای اصابت قائم گلوله
sensing	تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
line of impact	خط اصابت گلوله
hit	اصابت گلوله
hitting	اصابت گلوله
impacts	اصابت گلوله
impact	اصابت گلوله
hits	اصابت گلوله
angle of incidence	زاویه اصابت گلوله
bursts	محل اصابت گلوله
burst	محل اصابت گلوله
point of impact	محل اصابت گلوله
impact point	محل اصابت گلوله
impact area	منطقه اصابت گلوله ها
single shot hit probability	احتمال اصابت یک گلوله به هدف
patterns	نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern	نقشه طرح اصابت گلوله ها
surface of impact	سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
absolute deviation	انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
set forward	جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
range deviation	خطای بردی توپ یا گلوله
error	خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
errors	خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
trends	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot	کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball	گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet	گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive	ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
ping	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
bilateral spotting	دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
dud probability	درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
pinged	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
hit	اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting	اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits	اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
splinterproof	ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud	منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump	جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate	حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
nuclear stalemate	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
square base	کف گلوله یا قسمت ته گلوله
to go wrong	موفق نشدن
to fall through	موفق نشدن
fall short (of one's expectations) <idiom>	موفق نشدن
side spray	بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
to collapse	موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
to f. in the pan	باوجودجوشش وکوشش موفق نشدن
throw up one's hands <idiom>	توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
fails	عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fail	عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
failed	عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
ballistics of penetration	شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
angle of arrival	زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course	مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
gunshot	گلوله
glomerule	گلوله رگ
gunshots	گلوله
bullets	گلوله
shot	گلوله
shell proof	ضد گلوله
shots	گلوله
fire ball	گلوله
pellet	گلوله
cannon proof	ضد گلوله
bullet	گلوله
ball	گلوله
clues	گلوله نخ
roundest	گلوله
round	گلوله
cartridges	گلوله
projectile	گلوله
bullet-proof	ضد گلوله
globe	گلوله
cartridge	گلوله
globes	گلوله
rounds	گلوله ها
clue	گلوله نخ
line shot	گلوله در خط
shelling	گلوله توپ
cannonball	گلوله توپ
canon ball	گلوله توپ
trajectories	مسیر گلوله
trajectory	مسیر گلوله
gunshot	زخم گلوله
trajectories	خط سیر گلوله
cannon shot	گلوله توپ
bombard	گلوله باران
gunshots	زخم گلوله
bombarded	گلوله باران
bombarding	گلوله باران
trajectory	خط سیر گلوله
bombards	گلوله باران
cartouch	گلوله توپ
shell	گلوله توپ
fireball	گلوله انفجاری
conglobate	گلوله شدن
snowballs	گلوله برف
star shell	گلوله منور
shafts	خدنگ گلوله
star shell	گلوله نورافشان
shaft	خدنگ گلوله
blobs	گلوله حباب
blob	گلوله حباب
clew	گلوله نخ گره
snowballing	گلوله برف
snowballed	گلوله برف
cartouche	گلوله توپ
cease loading	گلوله را پرنکنید
center of burst	مرکزاصابت گلوله
bombardments	گلوله باران
sugarplum	گلوله نبات
clew	گلوله کردن
bombardment	گلوله باران
snowball	گلوله برف
bullet-proof	پاد گلوله
ballistic trajectory	خط سیربالیستیکی گلوله
slugs	گلوله بی شکل
cannon ball	گلوله توپ
cannon balls	گلوله توپ
shrapnel	گلوله افشان
shrapnel	گلوله انفجاری
to toll up	گلوله شدن
tracer shell	گلوله رسام
slugged	گلوله بی شکل
slug	گلوله بی شکل
shrapnel	گلوله نارنجکی
ditto	گلوله در راه
beehive	گلوله ضد نفر
missiles	گلوله موشک
missile	گلوله موشک
beehives	گلوله ضد نفر
to round up	گلوله کردن
incendiary	گلوله اتش زا
shrapnel	گلوله ضد نفر
plumb	گلوله سربی
plummet	گلوله سربی
fragmenting	بسک گلوله
fragment	بسک گلوله
shells	گلوله توپ
bulletproof	ضد یا مانع گلوله
burst center	مرکز گلوله
fireballs	گلوله انفجاری
can , not observe	گلوله ناپیدا
lost	گلوله ناپیدا
fragments	بسک گلوله
blank catridge	گلوله سلام
buckshot	گلوله سربی
base fuze	ماسوره ته گلوله
plummeted	گلوله سربی
plummeting	گلوله سربی
plummets	گلوله سربی
base spray	بسکهای ته گلوله
trial shot	گلوله ازمایشی
bullet-proof	ضد گلوله کردن
blank cartridge	فشنگ بی گلوله
cannon proof	ضد گلوله توپ
shell fragments	بسک گلوله
live round	گلوله جنگی
loading tray	سینی پر کن گلوله
shilleilagh	گلوله شلیلاق
equivalent service rounds	گلوله معادل
plumb bob	گلوله شاقول
snow ball	گلوله برف
leads	شاقول گلوله
shoot down	با گلوله کشتن
bullet	گلوله تفنگ
illumination round	گلوله منور
bullet	گلوله فشنگ
bullets	گلوله تفنگ
bullets	گلوله فشنگ
lead	شاقول گلوله
shell room	انبار گلوله
projectile flat	سکوی گلوله
shell fragments	قطعات گلوله
fixed shell	گلوله متصل
ball	گلوله کردن
ball	گلوله توپ
rotund	گلوله وار
shoots	برد گلوله
potshot	گلوله هوایی
shoots	گلوله زدن
shell proof	ضد نفوذ گلوله
shoot	برد گلوله
gilding metal	روکش گلوله
globus hystericus	گلوله هیستریایی
gas shell	گلوله دودانگیز
shrapnel shell	گلوله انفجاری
deliveries	پرتاب گلوله
deliveries	فروریختن گلوله
delivery	پرتاب گلوله
rotating band	کمربند گلوله
delivery	فروریختن گلوله
gun shot	گلوله توپ
smoke round	گلوله دودانگیز

miss