English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
shooting galleries میدان تیراندازی تمرینی
shooting gallery میدان تیراندازی تمرینی
Other Matches
the butts میدان تیراندازی
range firing تیراندازی در میدان تیر
green چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
greenest چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
firing position موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range برد تیراندازی مسافت تیراندازی
prep دو تمرینی
practice trials کوششهای تمرینی
exercise mine مین تمرینی
drill marching راهپیمایی تمرینی
practice material مواد تمرینی
sparring match مبارزه تمرینی بوکس
sparring partner یار تمرینی بوکس
interval دوهای تمرینی ارام
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
medicine ball توپ پر تمرینی مدیسین بال
false cast پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
training track مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
moot court دادگاه تمرینی دانشجویان حقوق
calisthenics ورزشهای تمرینی بدون اسباب
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
faker هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
iron boot کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
high intensity magnetic field میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
scrimmages بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmage بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
underdistance روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
course میدان تیر میدان
coursed میدان تیر میدان
courses میدان تیر میدان
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
dry run رانش ازمایشی رانش تمرینی
musketry تیراندازی
gunning تیراندازی
pops تیراندازی
popped تیراندازی
pop تیراندازی
archery تیراندازی
gunnery تیراندازی
shooting تیراندازی
shootings تیراندازی
ready position حاضربه تیراندازی
riflery تیراندازی تفنگداری
live تیراندازی جنگی
methode of fire روش تیراندازی
school shooting تیراندازی در مدرسه
scheme of fire طرح تیراندازی
fire تیراندازی کردن
lived تیراندازی جنگی
fired تیراندازی کردن
fires تیراندازی کردن
offhand تیراندازی ایستاده
verification fire تیراندازی ازمایشی
gunning تمرین تیراندازی
order of fire روش تیراندازی
combat firing تیراندازی جنگی
shoots تیراندازی کردن
fire trench سنگر تیراندازی
fire bay دهلیز تیراندازی
fire power قدرت تیراندازی
shoot تیراندازی کردن
conduct of fire هدایت تیراندازی
horseback archery تیراندازی سواره
handbow کمان تیراندازی
conduct of fire اجرای تیراندازی
automatic fire تیراندازی خودکار
firing area منطقه تیراندازی
firing table جدول تیراندازی
firing line خط شروع تیراندازی
guns تیراندازی کردن
gun تیراندازی کردن
field archery تیراندازی صحرایی
delivery error اشتباه در تیراندازی
gunnery قوانین تیراندازی
dry sum مشق تیراندازی
hasty breaching نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
range correction تصحیح برد تیراندازی
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
firing battery اتشبار تیراندازی کننده
squeeze off تیراندازی با فشار ماشه
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
field round یک دور تیراندازی صحرایی
set up اماده تیراندازی کردن
skeet انداختن تمرین تیراندازی
field roving course مسابقه تیراندازی جنگلی
time fire تیراندازی با گلوله زمانی
dwell at به تیراندازی ادامه دادن
trap shoot تیراندازی به هدفهای متحرک
archery تیراندازی با تیر و کمان
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
squatting position وضعیت چمباتمه در تیراندازی
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
main fire سیستم تیراندازی اصلی
shots گلوله تیراندازی شده
shot تیراندازی تیرانداز ماهر
passive دفاع بدون تیراندازی
passives دفاع بدون تیراندازی
shot گلوله تیراندازی شده
shot تیراندازی شده تیرخورده
pit detail کمک مربی تیراندازی
open fire شروع به تیراندازی کردن
recoils دفع ضربت تیراندازی
absolute error اشتباه مطلق تیراندازی
shots تیراندازی تیرانداز ماهر
methode of fire روش اجرای تیراندازی
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
firing line خط تیراندازی مدار اتش
shots تیراندازی شده تیرخورده
recoiling دفع ضربت تیراندازی
gun fire توپ بامدادیاشام تیراندازی
recoiled دفع ضربت تیراندازی
recoil دفع ضربت تیراندازی
skeet gun تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
target round یک دور تیراندازی با تیر وکمان
natural form وضع بدن هنگام تیراندازی
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
port حمل کردن مزغل تیراندازی
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
gun shy کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
step through method تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
point bland تیراندازی بدون نشانه روی
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
toxophily علم تیراندازی باتیر وکمان
wingshooting تیراندازی به پرنده در حال پرواز
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
target rifle تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
shooting position حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
error خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
double barreled shotgun تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
intermittent اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
sleeve هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeves هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
errors خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
shootings تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
ground fire تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
freestyle شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
shooting تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
armpit چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
trap gun تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
fire restriction محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
slow fire یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
armpits چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
springing teal تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
shoot زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
gunnery توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
roving gun توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
battle clout نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
olympic trench shooting مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
hip shoot تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
howler بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howlers بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
shoots زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
flight arrow تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
snipe از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipes از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
outshoot تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
captive firing ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
time fire مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
freestyle مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
first salvo اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
verification fire تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
subcaliber range تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
neglects این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
redeye موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
shooting line خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
neglecting این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
clout shooting تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
gunner's rule روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
target captain عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
space میدان
place میدان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com