English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
inserted grouping میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
Other Matches
area search کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
radar scan تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
intercepting search کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
area search کاوش منطقه
sector of search منطقه کاوش
surveyed بررسی کاوش منطقه
survey بررسی کاوش منطقه
surveys بررسی کاوش منطقه
radar ranging میدان رادار
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
radar clutter منطقه کور رادار
sector of search منطقه تجسس رادار
sector of search منطقه مراقبت رادار
clara منطقه رادار پاک است
radar clutter منطقه پوشیده از دید رادار
altitude hole ناحیه کور در منطقه دید رادار
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
intermediate area منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
display controlled نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
altitude slot منطقه کور در میدان دید رادارجانبی
co-ed دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co-eds دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co ed دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
target system سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadgets نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
coverage منطقه زیر دید میدان دید
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
admix مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
auto rich مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
radar return انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
radar prediction بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
blip نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
radar comouflage استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clattering تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
high intensity magnetic field میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
radar locating تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
closure minefield میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
mix مختلط
coeducational مختلط
complex مختلط
farraginous مختلط
complexes مختلط
composite مختلط
mixes مختلط
mixed مختلط
combined مختلط
mixed reinforcement تقویت مختلط
mixed یکان مختلط
mixed strategy استراتژی مختلط
mixed doubles دونفره مختلط
medley مختلط رنگارنگ
mixed system نظام مختلط
mixed economies اقتصاد مختلط
omnibus test ازمون مختلط
medleys مختلط رنگارنگ
mixed economy اقتصاد مختلط
mixed government حکومت مختلط
mixed goods کالاهای مختلط
composite squadron اسکادران مختلط
hybrid rocket راکت مختلط
coeducation اموزش مختلط
complex number اعداد مختلط
complex power توان مختلط
composite unit یکان مختلط
complex number عدد مختلط
complex admittance گذرایی مختلط
complex circuit مدار مختلط
complex impedance ناگذرایی مختلط
individual medley شنای مختلط
composite یکان مختلط
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
searches کاوش
digs کاوش
perquisition کاوش
searched کاوش
searchingly کاوش
search کاوش
probes کاوش
excavation کاوش
analysis کاوش
probed کاوش
probe کاوش
surveillance کاوش
probing کاوش
exploration کاوش
penetration کاوش
dig کاوش
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
course میدان تیر میدان
coursed میدان تیر میدان
courses میدان تیر میدان
theory of functions of a complex variable آنالیز مختلط [ریاضی]
z-plane صفحه مختلط [ریاضی]
complex number عدد مختلط [ریاضی]
medleyist شناگر شنای مختلط
Complex analysis آنالیز مختلط [ریاضی]
individual medleyist شناگر شنای مختلط
joint stock partnership شرکت مختلط سهامی
medley قطعه موسیقی مختلط
assemblage of Order ستون بندی مختلط
coeducation اموزش وپرورش مختلط
mixed policy بیمه نامه مختلط
symmetallism سیستم دو فلزی مختلط
endowment assurance بیمه عمر مختلط
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
medleys قطعه موسیقی مختلط
mixed capitalism سرمایه داری مختلط
complex plane صفحه مختلط [ریاضی]
versatile متحرک متنوع و مختلط
probed کاوش کردن
analysis تحلیل کاوش
linear probing کاوش خطی
electrical prospecting کاوش الکتریکی
delving کاوش کردن
exploratory drive سائق کاوش
scanned کاوش کردن
probes کاوش کردن
surveillance کاوش کردن
delved کاوش کردن
geophysical prospecting کاوش ژئوفیزیکی
random number seed کاوش تصادفی
exploration کاوش اکتشاف
delves کاوش کردن
scans کاوش کردن
scan کاوش کردن
delve کاوش کردن
antisubmarine search کاوش ضد زیردریایی
inexplorable کاوش ناپذیر
research کاوش پژوهیدن
researching کاوش پژوهیدن
prog کاوش کردن
prober کاوش کننده
researches کاوش پژوهیدن
researched کاوش پژوهیدن
to browse through کاوش کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com