Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
bollard
میله مهار
bollards
میله مهار
Other Matches
tenpin
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feints
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
حرکت از میله بالا به میله پایین
shaft
میله ستون میله چاه
shafts
میله ستون میله چاه
tie
متصل کردن مهار کردن مهار
ties
متصل کردن مهار کردن مهار
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
spans
مهار
spanning
مهار
make fast
مهار
spanned
مهار
span
مهار
brace
مهار
guide rope
مهار
bond
مهار
anchorage
مهار
chainage
مهار
belaying pin
مهار
bearing rein
مهار
braced
مهار
guys
مهار
guy
مهار
frenum
مهار
anchorages
مهار
unbridle
بی مهار
restraints
مهار
restraint
مهار
anchoring
مهار
control
مهار
chucking
مهار
anchors
مهار
controlling
مهار
halters
مهار
halter
مهار
controls
مهار
anchor
مهار
clamp
مهار کردن
bridled
زنجیر مهار
clamped
مهار کردن
uncontrolled
مهار نشده
clamping
مهار کردن
controlled
مهار شده
chucking
مهار کردن
chucked
مهار کردن
chuck
مهار کردن
stayed
تکیه مهار
stay
تکیه مهار
bridling
زنجیر مهار
bridling
مهار ناو
bridles
زنجیر مهار
bridles
مهار ناو
bridled
مهار ناو
bridle
زنجیر مهار
cross brace
مهار عرضی
bridle
مهار ناو
tractable
سست مهار
chucks
مهار کردن
clamps
مهار کردن
bollard
تیر مهار
prony brake
مهار پرونی
mooring swivel
مدور مهار
mooring rope
طناب مهار
mooring pendant
سیم مهار
mooring line
سیم مهار
mooring buoy
بویه مهار
martingale
مهار جلو
knee brace
مهار زانوئی
holdfast
مهار گیر
guy wire
سیم مهار
raker
تیر مهار
sag rod
مهار عرضی
angle-tie
مهار گوشه
angle-tie
مهار قطری
restrained
مهار شده
wiring harness
مهار سیم
topping lift
مهار بالایی
tie rod
میل مهار
stayband
حلقه مهار
span wire
سیم مهار
sagrod
مهار عرضی
gripping jaw
فک مهار کننده
mooring ring
حلقه مهار
foot trap
مهار توپ با کف پا
arresting sheave
پل مهار هواپیما
knee-brace
مهار زانویی
anchor pole
دیرک مهار
tawie
سست مهار
ball control
مهار توپ
electrical shant
مهار برقی
anchor rod
میل مهار
drogue
مهار چتری
daedman
مهار وزنی
aircraft arresting complex
وسایل مهار هواپیما
aircraft arrestment
عملیات مهار هواپیما
anchored filament
افروزه مهار شده
clamp
مهار گیره عقربک
clamped
مهار گیره عقربک
escalates
از مهار خارج شدن
escalated
از مهار خارج شدن
aircraft arresting hook
قلاب مهار هواپیما
clamping
مهار گیره عقربک
escalate
از مهار خارج شدن
clamps
مهار گیره عقربک
aircraft arresting
دستگاه مهار هواپیما
escalating
از مهار خارج شدن
restraining forces
نیروهای مهار کننده
clamping sleeve
مفصل مهار کننده
moorage
محل مهار کشتی
clamping fixture
گیره مهار کننده
barricade
مهار هواپیما سد جاده
restrains
نگهداشتن مهار کردن
restraining
نگهداشتن مهار کردن
restrain
نگهداشتن مهار کردن
mooring line
طناب مهار مین
barricaded
مهار هواپیما سد جاده
barricades
مهار هواپیما سد جاده
forward bow spring
طناب مهار کشتی
barricading
مهار هواپیما سد جاده
mooring swivel
خودگر مهار مین
chucking automatic
مهار کردن خودکار
buoy pendant
زنجیر مهار بویه
tie down
مهار هواپیما یا کشتی
leg trap
مهار توپ با ساق پا
ground tackle
وسیله مهار کردن قایق
dragon-piece
[مهار تیر شیروانی نبش]
afterbow
طناب مهار سینه ناو
dragging-piece
[مهار تیر شیروانی نبش]
bolster plate
صفحه برای مهار کردن
clamping jaw
فکهای مهار کننده گیره
equitation
هنر سواری و مهار اسب
arresting system payout
بازده سیستم مهار هواپیما
arresting sheave
ریل و سرسره مهار هواپیما
arresting net stanchion
قلاب تور مهار هواپیما
hook cable
کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
blocking and chocking
مهار بار روی وسیله ترابری
shifts
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shift
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
mooring
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
stanchion
مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
triple team
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
shifted
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
uncleat
بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
bindings
مهار کردن بار در روی پالت
headfast
طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
binding
مهار کردن بار در روی پالت
aircraft arresting reset unit
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
forestay
مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
smothered
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
arresting system purchase element
وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
strings attached
<idiom>
تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
smother
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
mooring line
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
lie
نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
chock
قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
lied
نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lies
نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
cabled
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
fender
بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
anchor block
بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
mandrel
میله
axles
میله
axle
میله
filaments
میله
scape
میله
shafting
میله ها
shank
میله
bacillary
میله میله
slats
میله میله
bacillar
میله میله
slats
میله
slat
میله میله
spills
میله
spilling
میله
shafts
میله
spilled
میله
shaft
میله
pipe
میله
spill
میله
mandrel or dril
میله
pin
میله
mandril
میله
pinned
میله
pinning
میله
lever
میله
piped
میله
bard
میله
levers
میله
filament
میله
bards
میله
rodless
بی میله
stilt
میله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com