Dictiornary-Farsi | ناحیه فرافکنی سوم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
tertiary projection area	ناحیه فرافکنی سوم


Search result with all words

primary projection area	ناحیه فرافکنی نخستین
Other Matches

projection	فرافکنی
projections	فرافکنی
projection maps	نقشههای فرافکنی
visual projection	فرافکنی دیداری
secondary projection area	منطقه فرافکنی ثانوی
blitter	عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
raven's controlled projection test	ازمون فرافکنی کنترل شده ریون
botany	گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
district	ناحیه
sectors	ناحیه
output area	ناحیه
zones	ناحیه
sector	ناحیه
demesne	ناحیه
reaches	ناحیه
reached	ناحیه
reach	ناحیه
situs	ناحیه
proclimax	ناحیه
ranges	ناحیه
ranged	ناحیه
range	ناحیه
subregion	ناحیه
sympatric	هم ناحیه
districts	ناحیه
reaching	ناحیه
area	ناحیه
partitions	ناحیه
partition	ناحیه
wards	ناحیه
ward	ناحیه
regions	ناحیه
region	ناحیه
areas	ناحیه
realms	ناحیه
regional <adj.>	ناحیه ای
shire	ناحیه
shires	ناحیه
realm	ناحیه
local <adj.>	ناحیه ای
zone	ناحیه
depletion zone	ناحیه تخلیه
depletion barrier	ناحیه تخلیه
gold field	ناحیه زرخیز
genital zone	ناحیه تناسلی
audio range	ناحیه صوتی
arid area	ناحیه خشک
depletion layer	ناحیه تخلیه
area search	جستجوی ناحیه
pyramidal area	ناحیه هرمی
active area	ناحیه فعال
recording eara	ناحیه ضبط
indifference zone	ناحیه خنثی
input area	ناحیه ورودی
heat affected zone	ناحیه پیوند
hypnogenic zone	ناحیه خواب زا
range of variation	ناحیه انحراف
goldfield	ناحیه زرخیز
magnetic domain	ناحیه مغناطیسی
range of variation	ناحیه تغییر
range of storke	ناحیه ضربه
range of adjustment	ناحیه تنظیم
radius of action	ناحیه رانندگی
residential area	ناحیه مسکونی
geiger muller region o. plateau	ناحیه قطع
fixed area	ناحیه ثابت
common area	ناحیه مشترک
commutation zone	ناحیه کموتاسیون
overflow area	ناحیه سرریز
output area	ناحیه خروجی
intermediate zone	ناحیه ی میانی
measuring range	ناحیه ی سنجش
critical area	ناحیه بحرانی
critical region	ناحیه بحرانی
critical region	ناحیه شاخص
forbidden zone	ناحیه ممنوع
edge zone	ناحیه لبه
baffle area	ناحیه کور
littoral	ناحیه ساحلی
boom swing	ناحیه لرزش
broca's area	ناحیه بروکا
buffer area	ناحیه میانگیر
depletion area	ناحیه تخلیه
frequency region	ناحیه فرکانس
naval district	ناحیه دریایی
oral zone	ناحیه دهانی
dead space	ناحیه کور
climatic region	ناحیه اقلیمی
motor area	ناحیه حرکتی
slum	ناحیه فقیرنشین
sectors	خط کش ریاضی ناحیه
zone of contact	ناحیه تماس
work area	ناحیه کاری
wernicke's area	ناحیه ورنیکه
two phase region	ناحیه دو فازی
touch spot	ناحیه بساوشی
district	ناحیه نظامی
zones	منطقه ناحیه
districts	ناحیه نظامی
sector	خط کش ریاضی ناحیه
zone	منطقه ناحیه
Sept	ناحیه محصو
slums	ناحیه فقیرنشین
region	ناحیه فضا
region	ناحیه نظامی
region	ناحیه عملیات
regions	ناحیه نظامی
regions	ناحیه عملیات
part	سهم ناحیه
regions	ناحیه فضا
the abdominal region	ناحیه شکم
territorialization	ایجاد ناحیه
scan area	ناحیه پیمایش
regionalism	ناحیه گرایی
silva	ناحیه جنگلی
skid row	ناحیه پست
erogenous zones	ناحیه شهوتزا
erogenous zone	ناحیه شهوتزا
Equator	ناحیه استوایی
lumbar	ناحیه کمر
storage area	ناحیه انبارش
terrain	زمین ناحیه
suppressor area	ناحیه بازدارنده
sector commander	فرمانده ناحیه
soft spot	ناحیه نشست
telephone area	ناحیه اتصال
sciatic	ناحیه چاربند
naval district	ناحیه عملیات دریایی
long wave range	ناحیه موج بلند
local area network	شبکه ناحیه محلی
interference zone	ناحیه ی تداخل امواج
regionalist	منطقهای ناحیه گرای
regionalistic	منطقهای ناحیه گرای
interference area	ناحیه ی تداخل امواج
rimland	حومه ناحیه مرکزی
to level off	مسطح شدن [ناحیه ای]
sylva	درختان جنگلی یک ناحیه
primary sensory area	ناحیه حسی نخستین
pierian	وابسته به ناحیه پیریا
palatinate	ناحیه قلمرو کنت
space charge	ناحیه بار فضا
domain	ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
reverse flow regin	ناحیه جریان معکوس
zonule	منطقه یا ناحیه کوچک
shielding region	ناحیه حفافت کننده
neck of the woods <idiom>	ناحیه یا قسمتی از کشور
poplitaeal	مربوط به ناحیه رکبی
coagulation	تجمع مواد در یک ناحیه
motor perceptual region	ناحیه حرکتی- ادراکی
to level off	یکنواخت شدن [ناحیه ای]
popliteal	مربوط به ناحیه رکبی
hot temperature zone	ناحیه بسیار گرم
papa	پاپ کشیش ناحیه
drilling range	ناحیه مته کاری
pale	ناحیه محصور قلمروحدود
paler	ناحیه محصور قلمروحدود
palest	ناحیه محصور قلمروحدود
delinquency area	ناحیه بزه خیز
coalfield	ناحیه ذغال خیز
breadbasket	معده ناحیه حاصلخیز
coalfields	ناحیه ذغال خیز
common storage area	ناحیه اشتراکی انباره
coal field	ناحیه زغال خیز
catchment area	ناحیه تحت پوشش
catchment areas	ناحیه تحت پوشش
bailiwick	ناحیه قلمرو مامور
auditory projection area	ناحیه ادراک شنیداری
climate	ناحیه اوضاع جوی
climates	ناحیه اوضاع جوی
papas	پاپ کشیش ناحیه
executive area	ناحیه هماهنگ ساز
fingerprint region	ناحیه اثر انگشتی
winging	قسمتی از یک بخش یا ناحیه
high frequency range	ناحیه ی فرکانس بالا
geiger muller region o. plateau	ناحیه گایگر مولر
zone	ناحیه دسته بندی
wing	قسمتی از یک بخش یا ناحیه
zones	ناحیه دسته بندی
forbidden energy zone	ناحیه انرژی ممنوع
domains	ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
heating zone	منطقه یا ناحیه حرارتی
crygenic region	ناحیه انجماد سنجی
sector commander	فرمانده ناحیه پدافند هوایی
outbound	عازم ناحیه دور دست
ward heeler	کارچاق کن سیاسی ناحیه بخصوصی
superintendent registrar	سرپرست ثبت احوال یک ناحیه
weaknesses	ناحیه نزدیک نوک شمشیر
infrasonic frequency range	ناحیه فرکانس مادون صوت
zoomed	بزرگ کردن یک ناحیه از متن
zoom	بزرگ کردن یک ناحیه از متن
high frequency region of a spectrum	ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
territorialization	محدود کردن بیک ناحیه
zooms	بزرگ کردن یک ناحیه از متن
rainfall area	منطقه بارش ناحیه بارندگی
vhf range	ناحیه فرکانس خیلی بالا
mine feild	ناحیه مین گذاری شده
hyperaesthesia	حخساسیت شدید در یک ناحیه بدن
exurb	ناحیه یا منطقهء خارج شهری
biota	زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
depth of hardening zone	عمق ناحیه سخت گردانی