Dictiornary-Farsi | ناحیه فرافکنی نخستین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
primary projection area	ناحیه فرافکنی نخستین


Other Matches

tertiary projection area	ناحیه فرافکنی سوم
primary sensory area	ناحیه حسی نخستین
projections	فرافکنی
projection	فرافکنی
projection maps	نقشههای فرافکنی
visual projection	فرافکنی دیداری
secondary projection area	منطقه فرافکنی ثانوی
at first a	در نخستین دید در وهله نخستین
blitter	عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
raven's controlled projection test	ازمون فرافکنی کنترل شده ریون
botany	گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه
proto	نخستین
initialing	نخستین
quadrages ima	نخستین
initialled	نخستین
our first parents adam and eva	نخستین ما
premier	نخستین
premiers	نخستین
mixers	نخستین
initial	نخستین
first detector	نخستین
initialed	نخستین
first	نخستین
mixer	نخستین
primary	نخستین
premiered	نخستین
premieres	نخستین
premiering	نخستین
primal <adj.>	نخستین
incipient	نخستین
initialling	نخستین
premiere	نخستین
initials	نخستین
initial expenses	هزینه نخستین
incunabula	نخستین دوره
by return of post	با نخستین پست
incipincy	حالت نخستین
primordial	اصل نخستین
primes	نخستین اولیه
initial stage	طبقه نخستین
menarche	نخستین قاعدگی
octateuch	نخستین عهدعتیق
primary anxiety	اضطراب نخستین
incipience	حالت نخستین
in the egg	در مرحله نخستین
his opening remarks	نخستین گفتههای وی
at first push	در نخستین وهله
first aids	کمکهای نخستین
crossover	تمرکز نخستین
at the first onset	در نخستین وهله
at the first blush	در نخستین وهله
first hand	نخستین بازی کن
first impression	برداشت نخستین
first rate	نخستین درجه
book one	جلد نخستین
primary	مقدماتی نخستین
hexateuch	نخستین توریه
primary colors	رنگهای نخستین
primary needs	نیازهای نخستین
rough coat	نخستین اندود
springer stone	نخستین رگ پاطاق
primed	نخستین اولیه
prime	نخستین اولیه
the first day	نخستین رور
the first of all	نخستین همه
the opening chapter	نخستین فصل
protomartyr	نخستین شهید
proenomen	نام نخستین
primary personality	شخصیت نخستین
primary motivation	انگیزش نخستین
primary processes	فرایندهای نخستین
primary productivity	فراوردگی نخستین
primary reinforcement	تقویت نخستین
primary treatment	تصفیه نخستین
primary treatment	پاکسازی نخستین
primary zones	نواحی نخستین
prime coat	روکش نخستین
primary group	گروه نخستین
prototypes	نخستین بشر
prototype	نمونه نخستین
as a first step <adv.>	نخستین [اولا]
prototype	نخستین بشر
initial movement	نخستین اقدام
prototypes	نمونه نخستین
primary drive	سائق نخستین
trivium	دوره نخستین
draw first blood	کسب نخستین امتیاز
recoiled	بحال نخستین برگشتن
primary reinforcer	تقویت کننده نخستین
recoil	بحال نخستین برگشتن
primordial	عنصر نخستین اساسی
recoils	بحال نخستین برگشتن
rudimentary knowledge	دانش مقدماتی یا نخستین
primary consumers	مصرف کنندگان نخستین
the first person	نخستین شخص متکلم
first fruits	نخستین دستاوردهای هر چیز
at the earliest p moment	در نخستین وهله امکان
recoiling	بحال نخستین برگشتن
protoplast	نخستین ادم افریده
break one's duck	کسب نخستین امتیاز
acrospire	نخستین جوانهء دانه
prodelision	حذف نخستین حرفCanis
primary process thinking	اندیشیدن در فرایند نخستین
fifteen	نخستین امتیاز گیم
net primary production	تولید خالص نخستین
initial inverse voltage	ولتاژ معکوس نخستین
primary amentia	نقص عقل نخستین
maiden speech	نخستین نطق شخص
foal tooth	نخستین دندان اسب
maiden speeches	نخستین نطق شخص
incipient stages	مراحل نخستین یا ابتدائی
hexateuchal	شش کتاب نخستین از تورات
gross primary product	تولید ناخالص نخستین
on the first occasion	در نخستین وهله یا فرصت
primary mental abilities	تواناییهای عقلی نخستین
initiating	نخستین قدم رابرداشتن
initiates	نخستین قدم رابرداشتن
initiated	نخستین قدم رابرداشتن
initiate	نخستین قدم رابرداشتن
firstling	نوبر نخستین نتیجه
opener	نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
relapses	مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsing	مرتد بحال نخستین برگشتن
prototype	اصل ماده نخستین افریده
original sin	نخستین گناه ادم ابوالبشر
plough monday	نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
prototypes	اصل ماده نخستین افریده
primate	راسته پستانداران نخستین پایه
relapsed	مرتد بحال نخستین برگشتن
hetaerism	ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
heptateuch	هفت کتاب نخستین توریه
fleshment	خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
primary mental deficiency	عقب ماندگی ذهنی نخستین
relapse	مرتد بحال نخستین برگشتن
retranslate	دوباره بزبان نخستین دراوردن
stars and bars	نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
imfancy	عدم بلوغ نخستین دوره رشد
premier	نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
protogenic	وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenetic	وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protasis	نخستین قسمت درام قدیم رومی
sixth man	نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
premiers	نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
first reading	طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
ground	بگل نشاندن اصول نخستین را یاددادن
premiering	نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiere	نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premieres	نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered	نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
revalorization	اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
break shot	نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
previous examination	نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
to nip or crush in the bud	در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
output area	ناحیه
situs	ناحیه
demesne	ناحیه
sympatric	هم ناحیه
subregion	ناحیه
proclimax	ناحیه
local <adj.>	ناحیه ای
regional <adj.>	ناحیه ای
ranged	ناحیه
zones	ناحیه
zone	ناحیه
realm	ناحیه
shires	ناحیه
shire	ناحیه
ranges	ناحیه
areas	ناحیه
area	ناحیه
range	ناحیه
realms	ناحیه
districts	ناحیه
district	ناحیه
sectors	ناحیه
sector	ناحیه
partitions	ناحیه
ward	ناحیه
reaching	ناحیه
region	ناحیه
regions	ناحیه
reaches	ناحیه
reached	ناحیه
reach	ناحیه
wards	ناحیه
partition	ناحیه
fresher	نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
restorationism	عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
freshers	نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
grilse	ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
hypnogenic zone	ناحیه خواب زا
district	ناحیه نظامی
region	ناحیه نظامی
output area	ناحیه خروجی
overflow area	ناحیه سرریز
input area	ناحیه ورودی
region	ناحیه عملیات
measuring range	ناحیه ی سنجش
oral zone	ناحیه دهانی
indifference zone	ناحیه خنثی