English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
Other Matches
burner cans محفظه احتراق موتورهای توربینی
attitude motor موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
charactristic lenght نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
multipropellant سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
loop sling مهار حلقوی بار بند حلقوی
crossfiring اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
loop pile پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
air impingment starter نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
stellite الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
turbocharger شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
cetane rating اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
turbosupercharger سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
best economy mixture نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
carbon seal وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
gasoline سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
terete حلقوی
annulated حلقوی
annulate حلقوی
sigmoid حلقوی
annular حلقوی
ring cartilage حلقوی
loop code کد حلقوی
orbiculate حلقوی
vortical حلقوی
convolute حلقوی
cricoid حلقوی
vortiginous حلقوی
rocket راکت
racquets راکت
racket راکت
racquet راکت
gutting زه راکت
guts زه راکت
gut زه راکت
rocketing راکت
rockets راکت
rocketed راکت
loop knot tie گره حلقوی
peristalsis حرکات حلقوی
ring nebula ابری حلقوی
ring nebula سحابی حلقوی
ring tension کشش حلقوی
ringbolt hitching خفت حلقوی
ring armature ارمیچر حلقوی
interlocking حلقوی بافتن
ringing حلقوی شدن
bustle pipe لوله حلقوی
loop antenna انتن حلقوی
ring network شبکه حلقوی
annulus حلقه حلقوی
verticillation ارایش حلقوی
ring جسم حلقوی
annular projection برامدگی حلقوی
annular jet فوران حلقوی
curl field میدان حلقوی
snap ring خار حلقوی
cup point تیزی حلقوی
annular eclipse کسوف حلقوی
loop mill rolling نوردکاری حلقوی
apple ring fender دفرای حلقوی
fairy ring قارچ حلقوی
annular burner مشعل حلقوی
ramrocket engine موتور رم راکت
racquet راکت تنیس
breeder rocket راکت زاینده
ideal rocket راکت ایده ال
asroc راکت ضد زیردریایی
ion rocket راکت یونی
hybrid rocket راکت مختلط
fire پرتاب راکت
fires پرتاب راکت
rocket fuel سوخت راکت
fired پرتاب راکت
rocket sonde راکت هواشناسی
rocket thrust تراست راکت
archers راکت صوتی
archer راکت صوتی
rocket motor موتور راکت
rocket engine موتور راکت
racket راکت تنیس
racquets راکت تنیس
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
circular shift تغییر مکان حلقوی
convoluted بهم تابیده حلقوی
induction ring heater گرمکن حلقوی القائی
atoll جزیره مرجانی حلقوی
bagel نان شیرینی حلقوی
vortex drag پسای جریانهای حلقوی
lyraring nebula ابری حلقوی شلیاق
vortices جریان حلقوی یا گردابی
waked جریانهای حلقوی بال
wake جریانهای حلقوی بال
wakes جریانهای حلقوی بال
vortex جریان حلقوی یا گردابی
vortexes جریان حلقوی یا گردابی
atolls جزیره مرجانی حلقوی
lyraring nebula سحابی حلقوی شلیاق
breeder rocket راکت سوخت ساز
press قاب راکت تنیس
paddling راکت پینگ پنگ
paddles راکت پینگ پنگ
paddled راکت پینگ پنگ
paddle راکت پینگ پنگ
forehands ضربه با روی راکت
presses قاب راکت تنیس
forehand ضربه با روی راکت
liquid rocket راکت سوخت مایع
backhand ضربه با پشت راکت
backhands ضربه با پشت راکت
toothed ring armature ارمیچر حلقوی دندانه دار
uncoil غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoils غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiled غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiling غیر حلقوی کردن یا شدن
warp-loop fringe ریشه حلقوی [در قالی همدان]
mantle ring تیر حمال حلقوی شکل
wood shot ضربه با قسمت چوبی راکت
sweet spot قسمت مرکزی راکت یا چوب
tennis grip طرز گرفتن راکت تنیس
aeolus نوعی راکت صوتی دریایی
aerobee نوعی راکت تجسسی دریایی
coil antenna انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
swings ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
squash rackets یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت
sponged لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
sponge لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
sponging لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
backhand باپشت راکت ضربت وارد کردن
swing ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
burn کارکردن موتور راکت طبق برنامه
backhands باپشت راکت ضربت وارد کردن
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
burns کارکردن موتور راکت طبق برنامه
vortex filament خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
gates فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
turborocket ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
nose cone دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
gate فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
backswing تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
oxidization احتراق
seeting on fire احتراق
deflagration احتراق
combustion احتراق
explosions احتراق
explosion احتراق
firing احتراق
inflammation احتراق
lighting احتراق
arson احتراق
ignition احتراق
burning احتراق
annular وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
slots تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slotting تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotate جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
slot تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rockets راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
opened وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
opens وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
rocket راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocketed راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocketing راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
open وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
ignition lag تاخیر احتراق
combustible احتراق پذیر
combustible قابل احتراق
internal combustion احتراق داخلی
inexplosive غیرقابل احتراق
ignition voltage ولتاژ احتراق
ignition current جریان احتراق
ignition device وسیله احتراق
ignition switch کلید احتراق
ignition spark جرقه احتراق
ignition pulse ایمپولز احتراق
ignition pulse ضربه احتراق
ignition pulse پالس احتراق
firing accessories لوازم احتراق
misfiring احتراق ناقص
igniting spark جرقه احتراق
sulfur اصل احتراق
surface burning احتراق سطحی
timing زمان احتراق
premature ignition احتراق زودرس
pre ignition زود احتراق
triple ignition احتراق سه برقی
combustion اشتعال احتراق
two spark ignition احتراق دو جرقهای
magneto ignition احتراق با مگنت
ignition اشتعال احتراق
sulphur اصل احتراق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com