English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (7 milliseconds)
English Persian
tutorial نافر درس دانشجویان
tutorials نافر درس دانشجویان
tutor نافر درس دانشجویان
tutored نافر درس دانشجویان
tutors نافر درس دانشجویان
Other Matches
observer نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
common rooms تالار دانشجویان
common room باشگاه دانشجویان
common rooms باشگاه دانشجویان
proctor بازرس دانشجویان
common room تالار دانشجویان
convocations جلسه عمومی دانشجویان
profound scholars دانشجویان بسیار دان
convocation جلسه عمومی دانشجویان
extra-mural ویژهی دانشجویان پاره وقت
moot court دادگاه تمرینی دانشجویان حقوق
convocation جشن پایان تحصیل جمعی دانشجویان
reefers لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
beholders نافر
steward نافر
observer نافر
stewards نافر
onlooker نافر
overseers نافر
overseer نافر
beholder نافر
observers نافر
by stander نافر
looker on نافر
butlers نافر
butler نافر
lookers-on نافر
looker-on نافر
trailers نافر
trailer نافر
wardens نافر
surveillant نافر
warden نافر
onlookers نافر
manciple نافر
viewers نافر
viewer نافر
supervisor نافر
supervisors نافر
intendant نافر
controller نافر
controllers نافر
bailiffs نافر
bailiff نافر
pollster نافر انتخابات
overseer نافر سرپرست
test protectors نافر ازمایشات
supervisory routine روال نافر
spectator بیننده نافر
pollsters نافر انتخابات
supervisory system سیستم نافر
supervisor request درخواست نافر
supervisor engineer مهندس نافر
supervisor call فراخوانی نافر
supervisory program برنامه نافر
progress chaser نافر پیشرفت
proctor نافر نایب
nonproductive نافر اور
majordomo نافر خوانسالار
elevated pole قطب نافر
proctor نافر امتحان
official receiver عضو نافر
bystanders بیننده نافر
bystander بیننده نافر
overseers نافر سرپرست
probation officers مامور نافر
chamberlain نافر مالی
stewards مباشر نافر
probation officer مامور نافر
warden نافر نگهبان
warden نافر بازرس
superintendents نافر مباشر
steward مباشر نافر
superintendent نافر مباشر
wardens نافر بازرس
wardens نافر نگهبان
chamberlains نافر مالی
chamberlains نافر پرده دار
chamberlain نافر پرده دار
major-domos نافر خوان سالار
controller نافر کنترل کننده
svc فراخوانی نافر یا سرپرست
word processing supervisor نافر پردازش کلمه
zenith distance فاصله ارتفاع نافر
controllers نافر کنترل کننده
sidewalk superintendent نافر عملیات ساختمانی
stewardess نافر خرج مونث
major-domo نافر خوان سالار
major domo نافر خوان سالار
juries مقامات رسمی نافر
aircontroller نافر مقدم هوایی
forward air controller نافر مقدم هوایی
zenith نقطه قائم بر نافر
jury مقامات رسمی نافر
stewardesses نافر خرج مونث
nadir پای عمود نافر خط ندیر
parallax اختلاف رویت با در نظر گرفتن محل دید نافر
visitor بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitors بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
circle of position دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
technical observer بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
locker قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
lockers قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
embarkation officer افسر مسئول بارگیری یا سوارشدن افسر نافر سوار شدن ستون
vertical circle دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
monitored رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
governed نافذ بودن نافر بودن بر
govern نافذ بودن نافر بودن بر
governs نافذ بودن نافر بودن بر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com