Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
drop letter
نامه پست شهری
Other Matches
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates
رضایت نامه شهادت نامه
affidavits
شهادت نامه قسم نامه
written agreement
موافقت نامه پیمان نامه
credential
گواهی نامه اعتبار نامه
certificate
رضایت نامه شهادت نامه
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
townspeople
شهری
citizens
شهری
urban
<adj.>
<noun>
شهری
civil
شهری
civic
شهری
municipal
شهری
city slicker
شهری
burgess
شهری
oppidan
شهری
townswoman
زن شهری
towny
شهری
townee
شهری
twonsman
شهری
citizen
شهری
local
مکانی شهری
urban rug
قالی شهری
interurban
داخل شهری
citify
شهری کردن
urbanization
شهری سازی
metropolitan
مادر شهری
locals
مکانی شهری
phiadelphian
شهری ازامریکا
urbanising
شهری کردن
town house
خانه شهری
town houses
خانه شهری
urbanizing
شهری کردن
urbanizes
شهری کردن
urbanized
شهری کردن
urbanize
شهری کردن
urbanises
شهری کردن
civil
خدمات شهری
urbanised
شهری کردن
townsfolk
مردم شهری
suburban
برون شهری
town meeting
انجمن شهری
place
میدان شهری
places
میدان شهری
urban renewal
توسعه شهری
placing
میدان شهری
extra-mural
فرا شهری
urban servitudes
خدمات شهری
urban population
جمعیت شهری
streetcars
تراموای شهری
people
تن
[جمعیت شهری]
tramcar
واگن شهری
streetcar
تراموای شهری
urban renewal
احیای شهری
trolleybus
واگن برقی شهری
to patrol a town
شهری را گشت زدن
urbanism
اعتیاد بزندگی شهری
urbanity
اعتیاد بزندگی شهری
To lay siege to a city .
شهری را محاصره کردن
civil defense
پدافند ازمناطق شهری
sienna
نام شهری در ایتالیا
trolley car
واگن برقی شهری
street car
راه اهن شهری
townswoman
دختر شهری فاحشه
intercity train
قطار بین شهری
ley den
نام شهری در هلند
ephebe
شهری که از 81 تا 02 سال داشت
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
to raze a city to the ground
شهری را با خاک یکسان کردن
liverpudlian
اهل لیورپول شهری ازانگلیس
Coventry
نام شهری است درانگلستان
mushroom city
شهری که زود ترقی میکند
post town
شهری که پستخانه مستقل دارد
to prostrate a city
شهری را با خاک یکسان کردن
toll call
مخابره تلفنی خارج شهری
intercity train
قطار بین شهری با توقف
culturing
عوارض شهری مناطق شهرنشین
cultures
عوارض شهری مناطق شهرنشین
town meeting
انجمن بلدی شورای شهری
A series of city improvement works.
یکرشته کارهای عمرانی شهری
culture
عوارض شهری مناطق شهرنشین
inverness
اینورس نام شهری دراسکاتلند
toll calls
مخابره تلفنی خارج شهری
urban
مربوط به شهر مراکز شهری
exurb
ناحیه یا منطقهء خارج شهری
laodicean
شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
urbiculture
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
county borouh
شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
Urban tissue sites
سایت های بافت فرسوده شهری
streetwise
ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
corporate town
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
dry town
شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
wilton
نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
derby
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derbies
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
domestic intercity freight traffic
حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
municipium
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
bogota
نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
murage
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
urban bundle
بقچه شهری
[این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Ushak medallion
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Reihan
ریحان
[شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Lenkoran medallion
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
epistle
نامه
post boy
نامه بر
manifest
نامه
manifested
نامه
correspoundence
نامه ها
manifesting
نامه
manifests
نامه
letters
نامه
letter
نامه
carriers
نامه بر
carrier
نامه بر
breve
نامه
epistles
نامه
Tianjan
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
epistoler
نامه نویس
corrigenda
غلط نامه
sylva
درخن نامه
swearing formula
سوگند نامه
credential
استوار نامه
decameron
داستان نامه
deed of conveyance
صلح نامه
deed of endowment
وقف نامه
genealogical tree
شجره نامه
demand note
مطالبه نامه
deed of gift
هبه نامه
gender tree
شجره نامه
formulary
دستور نامه
escape chit
امان نامه
deed of sale
بیع نامه
deed of transfer
انتقال نامه
concordat
موافقت نامه
byelaw
ایین نامه
by low
ایین نامه
billet doux
نامه عاشقانه
bill of sale
بیع نامه
bill of lading
بار نامه
bill of indicment
ادعا نامه
bill of exception
اعتراض نامه
bill of divorce
طلاق نامه
bylaw
ایین نامه
bylaws
ایین نامه
certificate of incorporation
شرکت نامه
the original letter
عین نامه
threnddy
سوگ نامه
threnod
سوگ نامه
concessionary agreement
امتیاز نامه
threnode
سوگ نامه
concession deed
امتیاز نامه
collins
نامه پر سود
circular letter
نامه اداری
tenency agreement
اجاره نامه
pigeongram
نامه کبوتر
recognizance
تعهد نامه
recognizance
التزام نامه
warrant of attorney
وکالت نامه
registered letter
نامه سفارشی
road book
راه نامه
letters of procurator
وکالت نامه
letters of administration
قیم نامه
letter writing
نامه نگاری
statement of a claim
افهار نامه
letters patent
نامه سرگشوده
letters patent
نامه سرگشاده
light list
چراغ نامه
passionary
مصیبت نامه
passionary
شهادت نامه
packet boat
کشتی نامه بر
memorandum of understanding
تفاهم نامه
pursuivant
نامه رسان
questionary
پرسش نامه
marriage contract
عقد نامه
marriage bed
عقد نامه
mailer
نامه رسان
letter writer
نامه نویس
letter writer
نامه نگاری
letter of recommendation
توصیه نامه
stemma
نسب نامه
leetter writing
نامه نگاری
surety bond
تضمین نامه
lease contract
اجاره نامه
swamped with letters
غرق نامه
swearing formula
قسم نامه
l/c
اعتبار نامه
guaranty
ضمانت نامه
by-law
ایین نامه
leter of condolenee
تعزیت نامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com