Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
English
Persian
pen name
نام مستعار نویسنده
pen-name
نام مستعار نویسنده
pen-names
نام مستعار نویسنده
Other Matches
penster
نویسنده بویژه نویسنده مزدور
nom de guerre
نام مستعار
nickname
اسم مستعار
alias
نام مستعار
incognito
بانام مستعار
nicknames
اسم مستعار
pseudonym
اسم مستعار
pseudonyms
اسم مستعار
nicknamed
اسم مستعار
aliases
نام مستعار
allonym
نام مستعار
nicknaming
اسم مستعار
incog
با نام مستعار
monicker
اسم مستعار
moniker
اسم مستعار
nom de plume
اسم مستعار نویسندگان
pseudonymous
وابسته به نام مستعار
noms de plume
اسم مستعار نویسندگان
anonymously
دارای نام مستعار تخلصی
anonymous
دارای نام مستعار تخلصی
penman
نویسنده
writer
نویسنده
writers
نویسنده
penwoman
زن نویسنده
authoress
نویسنده زن
quill driver
نویسنده
wordsmith
نویسنده
author
نویسنده
craftsman
نویسنده
craftsmen
نویسنده
composers
نویسنده
composer
نویسنده
authors
نویسنده ها
the present writer
نویسنده
scrivener
نویسنده
scribbler
نویسنده بد
writers
نویسنده ها
technical writer
نویسنده فنی
fantast
نویسنده خیالپرست
garreteer
نویسنده بی نوا
neoteric
نویسنده تازه
report writer
نویسنده گزارش
drafter
نویسنده پیام
hacks
نویسنده مزدور
hacked
نویسنده مزدور
hack
نویسنده مزدور
devils
نویسنده مزدور
devil
نویسنده مزدور
author
نویسنده موسس
nomographer
نویسنده کتاب درباره
miscellanist
نویسنده مطالب مختلف
mannerisms
سبک بخصوص نویسنده
mannerism
سبک بخصوص نویسنده
librettists
نویسنده اشعار اپرا
librettist
نویسنده اشعار اپرا
to make good as a writer
نویسنده موفقی شدن
reporter
جمله ساز نویسنده ناصادق
matthew
نویسنده انجیل متی
idem
همان نویسنده در همانجا
bel esprit
سخنران یا نویسنده باذوق
encyclopaedist
نویسنده دایره المعارف
authorial
موبوط به مصنف یا نویسنده
hagiologist
نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
auctorial
منسوب به نویسنده یا مولف
headliner
نویسنده سرمقاله روزنامه
wanted clerks
دبیر یا نویسنده لازم است
He fabcies himself as a writer (author).
به خیال خودش نویسنده است
posthumous
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
memorialist
نویسنده یاد بود یا لوحه
comedist
نویسنده نمایشهای خنده دار
city editor
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
screenwriters
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
hagiographer
نویسنده شرح حال مقدسین
phraseologist
جمله ساز نویسنده ناصادق
screenwriter
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
magazin
نویسنده مقاله برای مجله
pornographer
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
dramaturge
نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
monographist
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
tragedian
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
belletrist
نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
headings
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
think piece
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
heading
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
free lance
مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
interactive
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
ethic
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
liter any executor
کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
jude
یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
publicist
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicists
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
symbolist
نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
alias
نام مستعار نام عاریتی
aliases
نام مستعار نام عاریتی
holotype
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
copyright
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyright
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
'The Catcher in the Rye'
[by Salinger / work title]
! ناطور دشت ! یا ! ناتور دشت !
[نام رمانی اثر نویسنده آمریکایی سالینجر]
copyright
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyrights
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
contra preferentum rule
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
shareware
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
bakuninism
اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
grub
مزدور نویسنده مزدور
grubbed
مزدور نویسنده مزدور
grubs
مزدور نویسنده مزدور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com