Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
daedalus
نام معماری که ساختمان پرپیچ و خم جزیره کرت را ساخت
Other Matches
Industrialized building
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
Aztec architecture
معماری آزتکی
[مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
modillion
تزئینات معماری روی قرنیس ساختمان
articulation
[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
make
ساختمان ساخت
makes
ساختمان ساخت
clinker
آجر
[ساخت و ساختمان]
claybrick
آجر
[ساخت و ساختمان]
brick
آجر
[ساخت و ساختمان]
brick-bat
آجر
[ساخت و ساختمان]
clay brick
آجر
[ساخت و ساختمان]
fabrication
ساختمان طرز ساخت
concrete mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
cement mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
shovel
بیل
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
plumb bob
شاقول
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
plumbline
شاقول
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
plummet
شاقول
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
clay brick
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
wheel barrow
فرقون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
weheelbarrow
فرقون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
weheelbarrow
فرغون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
barrow
[wheelbarrow]
فرغون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
wheel barrow
فرغون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
claybrick
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
file structure
ساخت پرونده ساختمان فایل
barrow
[wheelbarrow]
فرقون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
brick-bat
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
brick
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
clinker
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
Hispano-Moresque
[سبک معماری ساختمان های شمال آفریقا در صده هشت تا پانزده میلادی]
caterpillar bulldozer
بولدوزر
[ساخت و ساختمان]
[وسایل نقلیه]
dozer
[colloquial]
[bulldozer]
بولدوزر
[ساخت و ساختمان]
[وسایل نقلیه]
earthmover
[bulldozer]
بولدوزر
[ساخت و ساختمان]
[وسایل نقلیه]
trowel
ماله گچ کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
ready-mix truck
تراک میکسر
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
ready-mix truck
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
تراک میکسر
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-truck mixer
تراک میکسر
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-truck mixer
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
تراک میکسر
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
mason's trowel
ماله آجر کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
bricklayer's trowel
ماله آجر کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
brick trowel
ماله آجر کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
trowel
ماله آجر کاری
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
transit-truck mixer
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
ready-mix truck
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
Manx
وابسته به جزیره انسان لهجهای که در جزیره نامبرده بدان سخن میگویند
rhodian
وابسته به جزیره rhodes اهل جزیره رودز
anglo-saxon architecture
[معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
camper level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
bubble level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
spirit level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
Historicism
[معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
late-Modern architecture
[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
building system
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
German Order
سبک معماری آلمانی
[نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
Ionic Order
[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
work in process
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
anfractuous
پرپیچ و خم
curvy
پرپیچ و خم
Visual Basic
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
switchback
پرپیچ وخم
crinkum crankum
پرپیچ وخم
meandrous
پرپیچ وخم
switchbacks
پرپیچ وخم
meandering
راه پرپیچ وخم
longueur
راه پرپیچ وخم
maze
جای پرپیچ وخم
mazes
جای پرپیچ وخم
meander
راه پرپیچ وخم
meandered
راه پرپیچ وخم
maeander
راه پرپیچ وخم
meanders
راه پرپیچ وخم
cochlea
پلکان پرپیچ وخم
labyrinth
دخمه پرپیچ وخم
labyrinths
دخمه پرپیچ وخم
squirmy
پرپیچ وتاب ولول خور
architecture proper
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
os/
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
constructional feature
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotundas
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
islands
جزیره
island
جزیره
isles
جزیره
isle
جزیره
islets
جزیره کوچک
peninsula
شبه جزیره
cay
جزیره کوچک
islanders
جزیره نشین
peninsulas
شبه جزیره
isles
جزیره کوچک
Malta
جزیره مالت
newfoundland
جزیره نیوفاوندلند
islander
جزیره نشین
chersonese
شبه جزیره
islet
جزیره کوچک
island
جزیره ساختن
coral island
جزیره مرجانی
Cyprus
جزیره قبرس
crete
جزیره کرت
reef
جزیره نما
reefs
جزیره نما
insular
وابسته به جزیره
sand bank
جزیره نما
insularity
جزیره بودن
island of reil
جزیره ریل
Haiti
جزیره هاییتی
Madagascar
جزیره مالاگازی
islands
جزیره ساختن
isle
جزیره کوچک
islaner
اهل جزیره
islaner
جزیره نشین
rialto
جزیره ریالتو در ونیز
isle
جزیره نشین کردن
peninsularity
حالت شبه جزیره
peninsulate
شبه جزیره کردن
sicilian
اهل جزیره سیسیل
insulates
بصورت جزیره دراوردن
insulating
بصورت جزیره دراوردن
isles
جزیره نشین کردن
shoaly
پر از جزیره نمایاتپههای دریایی
insulate
بصورت جزیره دراوردن
peninsular
وابسته به شبه جزیره
atolls
جزیره مرجانی حلقوی
islands
جزیره دار کردن
jutland
شبه جزیره دانمارک
icelander
اهل جزیره ایسلند
island
جزیره دار کردن
cretan
اهل جزیره کرت
crimean
اهل جزیره کریمه
cuban
اهل جزیره کوبا
eyot
جزیره کوچک در رودخانه
atoll
جزیره مرجانی حلقوی
malay peninsula
شبه جزیره مالاکا
greenlander
اهل جزیره گرینلند
minorca
جزیره مینورکا در مدیترانه
pawn island
جزیره پیادهای شطرنج
haitian
اهل جزیره هاییتی
manxman
اهل جزیره انسان
manhattan
جزیره مان هاتان
tahitian
اهل جزیره تاهیتی در جزایرپلینزی
enisle
بصورت جزیره دراوردن جداکردن
iberian
اهل شبه جزیره ایبری
floating island
جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
shelf
تپه دریایی جزیره نما
orkney lslands
جزیره اورکنی درشمال اسکاتلند
crannog
جزیره کوچک میان دریاچه
key
کی
[جزیره ای کوچک در ایالت فلوریدا]
liliputian
وابسته به جزیره خیالی لی لی پوت
Iceland
جزیره ایسلند زبان ایسلندی
maf
بیزاری مردم جزیره سیسیل ازقانون
rumpy
یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
peloponnesian
وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
corsican
اهل جزیره کورس دردریای مدیترانه
the peninsula
شبه جزیره اسپانی و پرتغال ایبری
terra firma
قطعه اصلی خطه بدون جزیره
st helena
جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
samoan
وابسته به یا اهل جزیره ساموا واقع در پلینزی
minoan
مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
the peninsular war
جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
sandbar
جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
holm
جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
building construction
معماری
architectural
معماری
architectonics
فن معماری
architecture
معماری
face work
معماری
plumb rule
خط کش معماری
atole
جزیره یا جزایر مرجانی که اطراف دریاچه را مثل کمربندی احاطه کرده باشد
paphian
وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
entablature
پیشانی در معماری
egyptian architecture
معماری مصری
environment architecture
معماری محیط
monumental architecture
معماری با عظمت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com