English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
red legs نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
Other Matches
storm warning پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
cross examination به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
astraddle با پاهای از هم گشاده
heel پاهای عقب
heels پاهای عقب
astride با پاهای گشاداز هم
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
duckfooted دارای پاهای شهن
plumiped دارای پاهای پردار
stag position وضع پاهای باز
footsore دارای پاهای زخمی
feather footed دارای پاهای پردار
rough footed دارای پاهای پردار
foot sore دارای پاهای زخمی
fin footed دارای پاهای پرده دار
stag jump پرش با پاهای باز در هوا
spindle legged دارای پاهای درازوباریک لندوک
gait طرز حرکت پاهای اسب
rough legged دارای پاهای پردار مودرچهارقلم
spindle shanked دارای پاهای دراز وباریک لندوک
gaited اسب دارای حرکت پاهای معین
hermit crabs خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
hermit crab خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
side staddle hep پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
She has long and shapely legs . ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
leg of mutton دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
jack knife خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
capriole پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
straddle seat تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
within living memory به یاد دارند
they are individ different تک تک با هم فرق دارند
it is g. believed that... عموماعقیده دارند که ....
they are at war with japan باژاپن جنگ دارند
they differ in kind جنساباهم فرق دارند
diclinous درختانی که نر وماده دارند
conifer که میوه مخروطی دارند
conifers که میوه مخروطی دارند
Walls are ears. <proverb> دیوارها گوش دارند .
They have had their differences for a long time . مدنتهااست با هم اختلاف دارند
they itch for a fight کرم جنگیدن دارند
they differ materially تفاوت کلی با هم دارند
minimus از چندتن که یک نام دارند
to yet had it طرف مثبت اکثریت را دارند
The apples are bruised . سیبها لک زده ( لکه دارند )
They all acknowledge him master . همه او را به استادی قبول دارند
active material موادی که خاصیت تجزیه دارند
The courts have unlimited jurisdiction. دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
the run of the hills is east تپه ها سوی خاورامتداد دارند
The days are getting shorter now . روزها دارند کوتاه می شوند
ledger bait که دریک جا روی نگاه دارند
they are t of their doctrines اصول خودرامحکم نگاه می دارند
to be of the mind that ... این عقیده [نظر] را دارند که ...
Iranians have a gift of tongues. ایرانیها استعداد زبان دارند
basilica کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilicas کلیساهایی که سالن دراز دارند
My hair is falling out. موهای سرم دارند میریزند.
open court دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
boxed موضوعاتی که همه در یک جعبه قرار دارند
They are famed for their courage. بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
diurnal مربوط به روز جانورانی که درروزفعالیت دارند
these two view are polesapart این نظریه یک دنیاباهم فرق دارند
You name it , they have it in thes department store. هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
enfilade [یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
rubrics خط قرمز
bloodshot قرمز
vermeil قرمز
red line خط قرمز
rubric خط قرمز
gules قرمز
reds قرمز
reddest قرمز
redder قرمز
coralline قرمز
vermillion قرمز
vinaceous قرمز
vermilion قرمز
raddle گل قرمز
ponceau قرمز
laky a قرمز
aka قرمز
redheads مو قرمز
redhead مو قرمز
cramoisy قرمز
erythroid قرمز
red <adj.> قرمز
erythrean قرمز
sanguineous قرمز
chains چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
planar اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
flat فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flattest فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
chain چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
roundup سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
suites مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
They are poles apart. یک دنیا باهم فرق دارند ( بسیار متفاوتند )
civil nuclear powers کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
utopian socialism شارل فوریه و لوئی بلان قرار دارند
roundups سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
humidor صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
history یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
histories یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
suite مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
infrared مادون قرمز
red letter با حروف قرمز
infrared زیر قرمز
encrimson قرمز کردن
red lips لبهای قرمز
infera red مادون قرمز
cochineal قرمز دانه
cochineal قرمز شراب کش
hot pepper فلفل قرمز
ripe lips لبهای قرمز
rel pole قطب قرمز
redlining خط قرمز کشیدن
gorcock با قرقره قرمز
crimson قرمز سیر
red nucleus هسته قرمز
first class brick اجر قرمز
red lead سرب قرمز
red card کارت قرمز
chlorophennol red قرمز کلروفنول
minium اکسید قرمز
murrey قرمز ارغوانی
Cayenne فلفل قرمز
nacarat قرمز روشن
neutral red قرمز خنثی
congo red قرمز کنگو
bright red قرمز روشن
minium شنجرف قرمز
methyl red قرمز متیل
red brick اجر قرمز
dressed inred قرمز پوش
phenol red قرمز فنول
kidney bean لوبیا قرمز
ladyfinger فلفل قرمز
oxide of copper توتیای قرمز
cresol red قرمز کرزول
martagon سوسن قرمز
body brick اجر قرمز
red light چراغ قرمز
crimson قرمز روناسی
staring red قرمز زننده
safflower carmine قرمز کافیشه
rufous قرمز کم رنگ
ruddy قرمز رنگ
red lights چراغ قرمز
ruffous قرمز کم رنگ
redden قرمز کردن
redden قرمز شدن
reddened قرمز کردن
reddened قرمز شدن
reddening قرمز کردن
flushing قرمز کردن
flushes قرمز کردن
infra red زیر قرمز
infra-red زیر قرمز
kidney beans لوبیا قرمز
caramel مایل به قرمز
caramels مایل به قرمز
Red chilli فلفل قرمز
gold fish ماهی قرمز
goldfish ماهی قرمز
red peppers فلفل قرمز
red pepper فلفل قرمز
hot lines تلفن قرمز
hot line تلفن قرمز
reddening قرمز شدن
scarlet قرمز لاکی
angrier قرمز شده
angriest قرمز شده
roucou قرمز بویا
angry قرمز شده
rubious قرمز یاقوتی
rubefacient قرمز کننده
rubefaction قرمز سازی
rubefy قرمز کردن
flush قرمز کردن
chilli pepper فلفل قرمز
rubescent قرمز شونده
rosily برنگ قرمز
reddens قرمز شدن
elms نارون قرمز
reddens قرمز کردن
elm نارون قرمز
scarlet قرمز جگری
ruby of arsenic زرنیخ قرمز
democratic network شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
bulk petroleum سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
All members are entitled to use the swimming pool. همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
cyberspace دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
casing جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
casings جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
He was engrossed in conversation . فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
design load حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
1 and 2 are poles apart. <idiom> ۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com