Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
lighter aboard ship
نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
Other Matches
kelson or keelson
کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
bridges
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridged
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
lighterage
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
accent mark
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
lighterage
حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
lighter aboard ship
کشتی دوبه بر
lighterage
هزینه بارگیری و باراندازی از کشتی توسط دوبه
lighter aboard ship
حمل قایق وبار آن برروی کشتی
superimposition
قرار گیری برروی چیز دیگر
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
flotsam
کالاهایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
flotsam and jetsam
کالایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
nursling
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
cash and carry
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
grandfather clocks
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clock
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
disc
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
group contracts
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
working section
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
gantline
رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
format
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
formats
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
design strength
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
deck cargo
بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
traded
حمل کالا با کشتی
shipper
فرستنده کالا با کشتی
trade
حمل کالا با کشتی
roll on roll off
سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
fruit clipper
کشتی سریع میوه بر
stowage
حق انبارداری انبار کردن کالا در کشتی
plundrage
غارت کردن کالا ازعرشه کشتی
shipments
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
shipment
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
supercargo
مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
staithe
محل تخلیه کالا ازواگن وبارگیری ان در کشتی
staith
محل تخلیه کالا ازواگن وبارگیری ان در کشتی
jettisoned
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisons
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
constant speed drive
چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
carvel
کشتی کوچک سریع السیر کرجی
immediate
دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
bare boat
قرار داد اجاره کشتی
rollover
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
interchanging
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanges
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanged
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchange
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
marine express
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
scow
دوبه
barge
دوبه
lighter
دوبه
barges
دوبه
barged
دوبه
lighters
دوبه
lighterage
دوبه
bargeman
دوبه ران
lighterage
دوبه کاری
oil flat
دوبه نفت کش
dma
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
dma
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
on
برروی
dissimulated
برروی خودنیاوردن
dissimulate
برروی خودنیاوردن
floating
متحرک برروی اب
dissimulates
برروی خودنیاوردن
dissimulating
برروی خودنیاوردن
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
snap pass
پاس سریع با پیچش سریع مچ
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
she gave me a kiss
برروی من بوسه داد
axe
اسکی برروی موج
mural
واقع برروی دیوار
axed
اسکی برروی موج
axing
اسکی برروی موج
murals
واقع برروی دیوار
scald
اثر اب جوش برروی پوست
epigeal
روینده برروی زمین روخاکی
scalding
اثر اب جوش برروی پوست
scalded
اثر اب جوش برروی پوست
scalds
اثر اب جوش برروی پوست
belly whopper
شیرجه شناگر برروی شکم
takeoff leg
پایی که فشار برروی ان است
edge set
فشار برروی لبههای اسکی
transfer berth
دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
plop
صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
plops
صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
plopping
صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
plopped
صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
stay sail
بادبان نصب شده برروی دیرک
contour strip cropping
کشت نواری برروی خطوط میزان
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
heliogravure
گراورسازی بوسیله نور برروی صفحه حساس
hauliers
حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
cabinet prejection
نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
haulier
حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
die
توپی که درحال افتادن برروی زمین است
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
hydraulic cement
سیمانی که در زیر اب میگیرد
that right inheres in him
ان حق باو تعلق میگیرد
fully paid
که حقوق خودراتمام میگیرد
airy-fairy
کسی که خود را میگیرد
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
alignment
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
sound frack
محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
it is very easily done
بسیار اسان انجام میگیرد
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
heliograph
دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
hookers
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
hooker
قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
candlelit
اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
the freak takes him
وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
lunt
کبریتی که بکندی اتش میگیرد
all in contract
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
posturing
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
fusion reactor
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
undertaker
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaking
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
bass clef
کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
quantity allowance
تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
aneroid
فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
speedy
سریع السیر سریع
speediness
سریع السیر سریع
it is ridiculously small
بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
sheet lighning
برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
quarterbacks
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterback
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
outwork
قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
indian giver
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
cross to bear/carry
<idiom>
رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
decalescence point
دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
hot test
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
governess
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
design points
ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
governesses
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
surface mount technology
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
cold rolling
عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
coma
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
perfect infinitive
مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
comas
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
geomancer
کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
writ of error
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
usage
نحوه استعمال
procedure
نحوه عمل
dealing arrangments
نحوه توزیع
delivery terms
نحوه تحویل
usages
نحوه استعمال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com