English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
palimpsest نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
Other Matches
unless otherwise prescibed [by the doctor] مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
shoots رویش انشعابی رویش شاخه
shoot رویش انشعابی رویش شاخه
destructive addition عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد
incriptional نوشتهای
ref Personal For Request نوشتهای که نیازمندیهای یک فرد را شرح میدهد
refs Personal For Request نوشتهای که نیازمندیهای یک فرد را شرح میدهد
leases نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
colony گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
copying پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copies پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
revive دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unregenerate دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
regain دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
germination رویش
excrescences رویش ناهنجار
extroversion رویش برونی
excrescence رویش ناهنجار
excrescency رویش ناهنجارنسوج
ingrowth رویش درونی
mushroom growth رویش تند
vegetive رویش کننده
intergrowth رویش توام
gigas رویش بلند تر
ovular growth رویش تخمک
growing point نقطه رویش
orthotropism رویش عمودی
herbicides مواد ضد رویش گیاه
extrovert دارای رویش برونی
extroverts دارای رویش برونی
cockle رویش زگیل مانند
herbicide مواد ضد رویش گیاه
pubescence رویش مو درپشت زهار
cockles رویش زگیل مانند
She is on familiar (intimate) terms with me. با من رویش باز است
antiplant agent عامل ضد رویش گیاهان
vegetative روینده رویش کننده
germinative وابسته به رویش تخم
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
endomorphism رویش از روپوست درون دگرگونی
hyperostosis رویش غیر طبیعی استخوان
his face is p with small pox رویش ازابله پرازچاله است
endomorphy رویش از روپوست درون دگرگونی
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
You can bank on it! <idiom> میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
You can take it to the bank. <idiom> میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
looped تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
monomorphic or phous دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
unipotent دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
I cannot look him in the face again. دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
reopening دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
prolotherapy اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
micronucleus یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
redintegrate دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
arrays می باشند
array می باشند
the like of you باشند
ontogeny رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
perscription نسخه
triplicate در سه نسخه
induplicate در دو نسخه
copying نسخه
copy نسخه
prescription نسخه
exemplar نسخه
exemplars نسخه
copies نسخه
versions نسخه
copied نسخه
version نسخه
prescriptions نسخه
shearling چیده باشند
implication B درست باشند
implications B درست باشند
inclusion B درست باشند
duplicate دو نسخه کردن
manuscript نسخه خطی
hard copy نسخه چاپی
network version نسخه شبکه
handwriting نسخه خطی
codex نسخه قدیمی
hand writing نسخه خطی
chirograph نسخه خطی
dispensers نسخه پیچ
manifold copies چند نسخه
manifold copies چندین نسخه
duplication نسخه برداری
fill نسخه پیچیدن
fills نسخه پیچیدن
prescriptions نسخه نویسی
manifoldly درچندین نسخه
prescription نسخه نویسی
face the music <idiom> پذیرش نسخه
dispenser نسخه پیچ
originals نسخه اولیه
presentation copy نسخه قدیمی
copies نسخه برداری
copied نسخه برداری
duplicating دو نسخه کردن
reduplicate نسخه دوم
backup copy نسخه پشتیبان
duplicating نسخه برداری
originals نسخه اصلی
original نسخه اولیه
original نسخه اصلی
fair copies نسخه درست
fair copy نسخه درست
copying نسخه برداری
copy نسخه برداری
replicas نسخه عین
duplicates نسخه برداری
manuscripts نسخه خطی
triplicity تهیه در سه نسخه
duplicate نسخه برداری
triplicity سه نسخه سای
release version نسخه نشر
triplication تهیه در سه نسخه
manuscript نسخه خطی
versions تفسیر نسخه
duplicates دو نسخه کردن
transcript نسخه رونوشت
transcripts نسخه رونوشت
replica نسخه عین
duplicated دو نسخه کردن
duplicated نسخه برداری
version تفسیر نسخه
sarcoid زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
to be of the opinion that ... به این عقیده باشند که ...
to be tuned in to a channel کانالی را گرفته باشند
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
dump انباشت نسخه برداری
paleograph نسخه خطی باستانی
triplication سه نسخه سای تثلیث
copying test ازمون نسخه برداری
examined copy نسخه بررسی شده
duplicators ماشین نسخه برداری
duplicator ماشین نسخه برداری
carbon copies کپی نسخه غیراصل
carbon copy کپی نسخه غیراصل
memorial نسخه استنساخ شده
memorials نسخه استنساخ شده
multiplicate چندین نسخه برداشتن از
positive نسخه اصلی عکس
run time version نسخه حین- اجرا
pirated edition نسخه سرقت شده
dynamic dump نسخه برداری پویا
prompt book نسخه سخن رسان
transcription نسخه برداری سواد
duplicating تکثیر کردن نسخه ها
transcriptions نسخه برداری سواد
pirate copy نسخه سرقت شده
first of exchange نسخه اصلی برات
hard-copy output نسخه [خروجی] چاپی
duplicates تکثیر کردن نسخه ها
triplicate در سه نسخه تهیه کردن
pirate disc نسخه سرقت شده
soft copy نسخه غیر چاپی
disk duplication نسخه برداری از دیسک
duplicate تکثیر کردن نسخه ها
to make out نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
to draw up نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
soft copy نسخه غیر ملموس
duplicated تکثیر کردن نسخه ها
disk copying نسخه برداری از دیسک
corporation که دارای شخصیت حقوقی باشند
corporations که دارای شخصیت حقوقی باشند
silver inwrought with gold سیمینهای که زردر ان کارکرده باشند
cradle scythe داسی که درچهارچوب کارگذاشته باشند
beer on draught ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
draught beer ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
they are t of their doctrines موافب اصول خودمی باشند
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
printout نسخه چاپی نتیجه نهایی
telecopying نسخه برداری از راه دور
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
duplicated نسخه دوم دو برابر المثنی
duplicate نسخه دوم دو برابر المثنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com