English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
officers call نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
Other Matches
bulletins نشریه اطلاعاتی
bulletin نشریه اطلاعاتی
top-secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
top secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
counterintelligence survey بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
baton عصای افسران
officer's mess نهارخوری افسران
opposite numbers افسران شاغل
batons عصای افسران
wardroom اطاق افسران
senior officer ارشدترین افسران
officer's mess سالن غذاخوری افسران
opposite numbers افسران مشغول به کار
shoulder mark درجه سردوشی افسران
wardroom باشگاه افسران ناو
staff افسران صاحب منصبان
staffed افسران صاحب منصبان
statem room خوابگاه افسران ناو
senior officers افسران ارشدیا بالارتبه
wardroom اطاق افسران ناو
staffs افسران صاحب منصبان
they were badly officered افسران انها خوب نبودند
ward room اطاق افسران در کشتی جنگی
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
reserved list صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
gun room اطاق افسران جزء درکشتیهای جنگی بزرگ
muster roll دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
The officers were brifed on (about) the detailes. افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
publications نشریه
publication نشریه
serials نشریه
serial نشریه
leafleted نشریه
leaflet نشریه
leafleting نشریه
pamphlet نشریه
leaflets نشریه
pamphlets نشریه
stalag بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
trifoliolate دارای سه نشریه
issues نشریه فرستادن
issued نشریه فرستادن
tracts رساله نشریه
issue نشریه فرستادن
technical bulletin نشریه فنی
training circular نشریه اموزش
tract رساله نشریه
reviews رژه نشریه
leafleting بروشور نشریه
circular بخشنامه نشریه
leaflets بروشور نشریه
circulars بخشنامه نشریه
leafleted بروشور نشریه
review رژه نشریه
periodical نشریه دورهای
periodical مجله نشریه
reviewed رژه نشریه
leaflet بروشور نشریه
reviewing رژه نشریه
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
bat allowance فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
bat money فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
pamphlets نشریه اموزش و فنی
pamphlet نشریه اموزش و فنی
desktop publishing program برنامه نشریه رومیزی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
scandal sheet نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
starting with the issue of July 1 هنگامی که با نشریه اول ژوئن شروع کنیم
olympic review نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
information bits بیتهای اطلاعاتی
agent net شبکه اطلاعاتی
information system سیستم اطلاعاتی
information banks بانکهای اطلاعاتی
agents عامل اطلاعاتی
knowledge industries صنایع اطلاعاتی
information service سرویس اطلاعاتی
data bank بانک اطلاعاتی
information service خدمت اطلاعاتی
data banks بانک اطلاعاتی
intelligence annex پیوست اطلاعاتی
intelligence summary خلاصه اطلاعاتی
knowledge work کار اطلاعاتی
information routing مسیریابی اطلاعاتی
information networks شبکههای اطلاعاتی
agent عامل اطلاعاتی
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
in on <idiom> اطلاعاتی داشتن درمورد
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
helpdesk میز کمک [اطلاعاتی]
periodic intelligence report گزارش نوبهای اطلاعاتی
double agents عامل اطلاعاتی دو جانبه
help desk میز کمک [اطلاعاتی]
dual agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
automated intelligence file پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
aisp انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
shannon اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
association in information systems انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
have something on someone <idiom> اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
inside information اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
irm Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
shirt-tail اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
the source خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
compuserve یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
ip شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
headers پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
header پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
status کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
reveals نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveal نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
status ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
aspects کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
status یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
masters اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
aspect کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
master اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
devices کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
approved data سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
provider شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
providers شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
CDs وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CD وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
headers بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
header بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
semimonthly دوهفته یکبار نشریه دو هفته یکبار
requested متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
burned کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
RIFF فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
executive information system نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
poaching دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
Internetwork Packet Exchange پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
IPX پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
freedom of information act قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
RFC متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
information science علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
command information program برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
specifics مخصوص
favourite مخصوص
franchise حق مخصوص
franc حق مخصوص
francs حق مخصوص
specific مخصوص
extra special مخصوص
franchises حق مخصوص
vest pocket مخصوص
special مخصوص
particulars مخصوص
particular مخصوص
favourites مخصوص
especial مخصوص
favorites مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
specific energy انرژی مخصوص
resistivity مقاومت مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
specific resistivity مقاومت مخصوص
chorea تشنج مخصوص
specific weight وزن مخصوص
specific search شناسایی مخصوص
special troops یکانهای مخصوص
heavy duty مخصوص کارسنگین
heavy-duty مخصوص کارسنگین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com