Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
frost work
نقشه شبنم یخ زده در روی پنجره ومانندان
Other Matches
frostwork
نقش شبنم یخ زده بر روی پنجره ومانند ان
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
etcaetera
ومانندان
et cetera
ومانندان
frass
گه موریانه ومانندان
such like
از این گونه ومانندان
gadoid
ماهی روغن ومانندان
pannage
بلوطوالش ومانندان که به گرازمیخوراند
dredges
الت تنقیه قنات ومانندان
curatorship
تصدی کتابخانه وموزه ومانندان
dredge
الت تنقیه قنات ومانندان
dredged
الت تنقیه قنات ومانندان
double lancet
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
of no scruples
عاری ازدقت زیاد دراداب ومانندان
fieldwork
کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
to d. up a liquid
مایعی را باچمچه ومانندان برداشتن یا خالی کردن
eyeleteer
الت برای چشمه دراوردن ازبرودری ومانندان
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
eyelet ring
حلقه کوچک فلزی که درسوراخ پارچه ومانندان میگذارندکه زودپاره
moleskin
جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
by the holy poker
سوگند شوخی امیزی است چون به انروزهای غریب ومانندان
brume
شبنم
dew
شبنم
frosts
شبنم
frost
شبنم
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
phlorizin
ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
frost
شبنم سرماریزه
dew fall
شبنم زدن
aggradation of permafrost
تولید مه شبنم
dewpoint
نقطه شبنم
aggradation of permafrost
تولید شبنم
drosometer
شبنم سنج
dewiest
شبنم دار
dewiness
شبنم زدگی
dewfall
ریزش شبنم
frost
شبنم منجمد
hoar frost
شبنم یخزده
honeydew
شبنم انگبینی
honey dew
شبنم انگبینی
hoarfrost
شبنم یخ زده
dewy
شبنم دار
frore
شبنم زده
dewier
شبنم دار
frosts
شبنم منجمد
dew point
نقطه شبنم
cicericacid
شبنم نخود
dew
شبنم زدن
frosts
شبنم سرماریزه
dew
شبنم باریدن
frost point
نقطه شبنم
dewdrop
چکهء شبنم
cascading windows
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
rime
بساوند شبنم یخ زده
dewfall
هنگام ریزش شبنم
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
dewpoint metering unit
واحد اندازه گیری نقطه شبنم
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
frostwork
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
window-sill
لب پنجره
winnock
پنجره
sole plate
کف پنجره
thirl
پنجره
window
پنجره
peeper
پنجره
window-sills
لب پنجره
casements
پنجره
sash
پنجره
inlier
پنجره
biforus
دو پنجره
cant bay window
کج پنجره
sashes
پنجره
biforis
دو پنجره
casement
پنجره
fender
پنجره روکش
sun blind
پرده پنجره
three panes window
پنجره سه لنگه
grille
پنجره بلندگو
text window
پنجره متن
three panes window
پنجره سه چشمه
two light frame
پنجره دو قلو
glazing bar
الت پنجره
internal window sill
کف پنجره داخلی
fire screen
پنجره بخاری
fenestration
پنجره بندی
fenestrate
پنجره دار
fenestral
پنجره دار
lantern light
پنجره فانوسی
inactive window
پنجره غیرفعال
sash
پنجره گلخانه
sash
پنجره گذاردن
lattice windows
پنجره مشبک
smith and founder
یراق در و پنجره
sky light
پنجره شیروانی
lattice window
پنجره مشبک
pivoting window
پنجره گردان
rear window
پنجره عقب
pivoting window
پنجره محوری
persian blinds
پنجره کرکرهای
fanlight
پنجره بالای در
dormer window
پنجره شیروانی
stormproof window
پنجره ضد طوفان
middle lintel in window
کمرکش پنجره
sashes
پنجره گلخانه
sashes
پنجره گذاردن
oculus
پنجره گرد
open light
پنجره واشو
oriel
پنجره بالکن
fanlights
پنجره بالای در
grilled
پنجره دار
two light frame
پنجره دوچشمه
window-panes
جام پنجره
skylights
پنجره سقفی
skylights
پنجره طاق
skylights
پنجره سقف
lattic-window
پنجره مشبک
sash window
پنجره کشویی
sash windows
پنجره کشویی
window-frames
قاب پنجره
window-frame
قاب پنجره
window frame
قاب پنجره
lantern-light
پنجره فانوسی
skylight
پنجره سقف
double window
پنجره دو جداره
fan light
پنجره بالای در
French window
پنجره لولادار
rail
وادارمیانی در و پنجره
window-pane
جام پنجره
window pane
جام پنجره
skylight
پنجره سقفی
ingo
[تو رفتگی در و پنجره]
ingoing
[تو رفتگی در و پنجره]
jalousie
پشت پنجره ای
skylight
پنجره طاق
casements
قاب پنجره
window box
قاب پنجره
bow window
پنجره قوسی
bow windows
پنجره قوسی
grater
پنجره اهنی
graters
پنجره اهنی
sills
قرنیز کف پنجره
sill
قرنیز کف پنجره
window-box
قاب پنجره
window-boxes
قاب پنجره
casements
پنجره لولادار
casement
قاب پنجره
casement
پنجره لولادار
Ipswich window
پنجره بالکن
vent wing
پنجره گردان
shutters
پنجره کرکرهای
by the window
کنار پنجره
continuous window
پنجره سراسری
clerestory
پنجره بام
case window
پنجره لولادار
case ment
پنجره پوشش
shutters
پشت پنجره
ventilation blind
پیش پنجره
window leaf
لنگه پنجره
windowing
ایجاد پنجره
windowpane
شیشه پنجره
windowpane
جام پنجره
windowsill
طاقچه پنجره
shutter
پشت پنجره
window-sill
هرهی پنجره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com