Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
English
Persian
hole
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
Other Matches
offsetting
مبدا نقطه شروع مسابقه
offset
مبدا نقطه شروع مسابقه
pairs
مسابقه قایقهای 2نفره
quadruple scylls
مسابقه قایقهای 4 نفره
yaght racing
مسابقه قایقهای بادباندار یاموتوردار
break bulk point
نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
kick over
<idiom>
موتوری که شروع به کار میکند
motorboat racing
مسابقه با قایق موتوری
powerboat racing
مسابقه با قایق موتوری
drag boat
قایق موتوری مسابقه سرعت
cigarrette
قایق مسابقه بزرگ موتوری
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
predicted log racing
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
trig
خط شروع مسابقه
scratch line
خط شروع مسابقه
hash mark
خط شروع مسابقه
flying start
شروع مسابقه اتومبیلرانی
kick off
شروع مسابقه فوتبال
origin
نقطه شروع
origins
نقطه شروع
initial point
نقطه شروع
terminus a que
نقطه شروع
waiting position
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
grids
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grid
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
get down to
<idiom>
رسیدن به نقطه شروع
initial point
نقطه شروع عملیات
trailhead
نقطه شروع مسیر
landing threshold
نقطه شروع عملیات اب خاکی
jumping off place
شروع بکاری نقطه عزیمت
entry
نقطه شروع پرش یا چرخش
daclare
حذف نام اسب پیش از شروع مسابقه
origins
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origin
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
center ice spot
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center face off spot
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
tee shot
ضربه از نقطه شروع بازی گلف
air start
طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
thresholds
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
firing area
نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
departure end
نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
threshholds
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
barriers
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
head spot
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
hole in one
گوی ضربه خورده از نقطه اغاز که به سوراخ میافتد
ended
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
end
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
staging area
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
ends
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
beginning of tape marker
علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
fairways
قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
fairway
قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
tailgate party
[American E]
پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی
[در آمریکا]
recycling
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
greenest
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
means ends analysis
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
hard sectoring
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
automotive
وسیله موتوری موتوری
boat flotilla
ناو گروه قایقهای هجومی
parachute spinnaker
بادبان سه گوش قایقهای تفریحی
yaghtman's anchor
لنگر قایقهای بادی کوچک
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
boat rendezvous area
منطقه الحاق قایقهای ناو گروه
meter rule
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
fleets
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
last chance rule
مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
marina
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
marinas
لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
set up
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
physical motor pool
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
perforation
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sights
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
start off
شروع کردن شروع شدن
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
thirl
سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate
ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinker
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
boat lanes
خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
initiation
شروع کار شروع
swage block
قالب سوراخ سوراخ
riddles
سوراخ سوراخ کردن
cancellate
سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle
سوراخ سوراخ کردن
cancellated
سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous
سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore
مرجان سوراخ سوراخ
grids
دریچه سوراخ سوراخ
grid
دریچه سوراخ سوراخ
motorboat engine
قایق موتوری
motor scooter
روروک موتوری
motor vessel
کشتی موتوری
motor pool
پارک موتوری
motorbike
دوچرخهی موتوری
motorbikes
دوچرخهی موتوری
aerodyne
هواپیمای موتوری
pooled
پارک موتوری
pool
پارک موتوری
pools
پارک موتوری
motorize
موتوری کردن
motor drive
محرکه موتوری
motor fule
سوخت موتوری
motor vehicle
خودرو موتوری
motor unit
یکان موتوری
motorization
موتوری کردن
ferrying
قایق موتوری
motorized
یکان موتوری
push bike
در برابردوچرخه موتوری
ferry
قایق موتوری
push bikes
در برابردوچرخه موتوری
ferries
قایق موتوری
ferried
قایق موتوری
motorboat
قایق موتوری
motorboats
قایق موتوری
gasboat
قایق موتوری
mopeds
دوچرخهی موتوری
moped
دوچرخهی موتوری
motorcade
کاروان موتوری
powerboat
قایق موتوری
powerboats
قایق موتوری
motorcades
کاروان موتوری
motorsports
ورزشهای با وسایل موتوری
to start a motor
موتوری را بکار انداختن
power driven vessel
یگان شناور موتوری
speedboats
قایق موتوری سرعت
powerboating
راندن قایق موتوری
outboarder
راننده قایق موتوری
panel truck
بارکش کوچک موتوری
speedboat
قایق موتوری سرعت
motor transport
حمل و نقل موتوری
motor vehicle
وسیله نقلیه موتوری
pool equipment
وسایل پارک موتوری
daycruiser
قایق موتوری کوچک
motor launch
قایق موتوری کرجی
diver
راننده قایق موتوری
parasailing
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com