Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
agent
نماینده عامل شیمیایی خرج
agents
نماینده عامل شیمیایی خرج
Other Matches
cyanogen agent
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
blood agent
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
chemical agent
عامل شیمیایی
toxic agent
عامل شیمیایی سمی
smoke agent
عامل شیمیایی دودانگیز
nerve agent
عامل شیمیایی عصبی
vesicant agent
عامل شیمیایی تاول زا
subagent
عامل دست دوم نماینده فرعی
catalytic agent
عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
catalysts
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalyst
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
commision agent
نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
surrogates
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogate
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
chemical survey
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
visiting correspondent
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
reserved character
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shells
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
class a agent officer
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
piggyback
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggybacks
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
v , series
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
EXE file
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
MS DOS
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
chemical biological and radiological
شیمیایی
chemical sense
حس شیمیایی
chemic
شیمیایی
chemical
شیمیایی
chemicals
شیمیایی
agent
نماینده
deputy
نماینده
delegate
نماینده
factor
نماینده
delegates
نماینده
delegated
نماینده
proctor
نماینده
factors
نماینده
deputies
نماینده
representative
نماینده
doers
نماینده
doer
نماینده
deligate
نماینده
mercantile agent
نماینده
indicator
نماینده
indicant
نماینده
indicatory
نماینده
representatives
نماینده
delegating
نماینده
representatives
نماینده ها
delegates
نماینده ها
depts
نماینده
dept
نماینده
attorney
نماینده
proxy
نماینده
nominee
نماینده
commissioners
نماینده
commissioner
نماینده
attorneys
نماینده
agency
نماینده
agents
نماینده
nominees
نماینده
agencies
نماینده
chemical agent
ماده شیمیایی
chemical physics
فیزیک شیمیایی
chemical analysis
تجزیه شیمیایی
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
chemical bond
پیوند شیمیایی
chemical combination
ترکیب شیمیایی
chemical compound
ترکیب شیمیایی
chemical analyse
تجزیه شیمیایی
chemical security
تامین شیمیایی
chemical reaction
واکنش شیمیایی
homolysis
تجزیه شیمیایی
galvanic cell
پیل شیمیایی
chemical reactor
واکنشگاه شیمیایی
biochemical
زیستی- شیمیایی
chemical properties
خواص شیمیایی
chemical pollution
الودگی شیمیایی
decomposition
هوازدگی شیمیایی
chemical research
پژوهش شیمیایی
electrochemical
برقی- شیمیایی
chemical shift
جابجایی شیمیایی
chemical species
گونههای شیمیایی
chemoreceptor
گیرنده شیمیایی
chemisorption
جذب شیمیایی
chemical operations
عملیات شیمیایی
chemical fuel
سوخت شیمیایی
chemical herbicide
علف کش شیمیایی
precipitate
رسوب شیمیایی
chemical industries
صنایع شیمیایی
chemical kinetics
سینتیک شیمیایی
chemical munition
سلاح شیمیایی
chemism
خاصیت شیمیایی
chemiluminescence
نورتابی شیمیایی
chemotropism
گرایش شیمیایی
chemical equivalent
هم ارز شیمیایی
cloud attack
تک با ابر شیمیایی
chemical energy
انرژی شیمیایی
chemical consolidation
تزریق شیمیایی
chemical grouting
تزریق شیمیایی
chemical survey
تجسس شیمیایی
chemical injection
تزریق شیمیایی
chemical defense
پدافند شیمیایی
precipitating
رسوب شیمیایی
chemical deposits
نهشتهای شیمیایی
chemical element
عنصر شیمیایی
precipitates
رسوب شیمیایی
chemical equilibrium
تعادل شیمیایی
precipitated
رسوب شیمیایی
chemical weathering
هوازدگی شیمیایی
narcosis
خواب شیمیایی
mulches
ماده شیمیایی
compound
ترکیب شیمیایی
fertilizer
کود شیمیایی
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
compounded
ترکیب شیمیایی
fertilizers
کود شیمیایی
quasichemical
شبه شیمیایی
compounds
ترکیب شیمیایی
mulch
ماده شیمیایی
chemical exchange
تبادل شیمیایی
man-made fiber
الیاف شیمیایی
organic compound
مواد شیمیایی
fertilisers
کود شیمیایی
by depty
بوسیله نماینده
sole agent
نماینده انحصاری
parliamentarian
نماینده مبرز
marker ship
کشتی نماینده
expessive
حاکی نماینده
election
انتخاب نماینده
stack indicator
نماینده پشته
manufacturers' agent
نماینده تولیدکننده
manufacturers' agent
نماینده سازنده
sales representative
نماینده فروش
sales agent
نماینده فروش
pathognomomical
نماینده ناخوشی
priority indicator
نماینده اولویت
pathognomic
نماینده ناخوشی
overseas agent
نماینده خارجی
consular agent
نماینده کنسولی
customs agent
نماینده گمرکی
opostolic delegate
نماینده پاپ
deputy
وکیل نماینده
deputies
وکیل نماینده
deputations
نماینده نمایندگی
representative elements
عناصر نماینده
assignee
نماینده مامور
permanent deligate
نماینده دایمی
manufacturer's agent
نماینده سازنده
envoys
مامور نماینده
representation
تمثال نماینده
representations
تمثال نماینده
Members of Parliament
نماینده مجلس
Member of Parliament
نماینده مجلس
legates
نماینده پاپ
legate
نماینده پاپ
represent
نماینده بودن
represented
نماینده بودن
insurance agent
نماینده بیمه
internunico
نماینده پاپ
deputation
نماینده نمایندگی
represents
نماینده بودن
check indicator
نماینده مقابله
jack and gill
دونامه نماینده ........
law agent
نماینده حقوقی
manufacturer's agent
نماینده تولیدکننده
law agent
نماینده قضایی
walking delegate
نماینده سیار
parliamentarians
نماینده مبرز
envoy
مامور نماینده
envoi
مامور نماینده
chemical
ماده شیمیایی دارویی
urinalysis
تجزیه شیمیایی ادرار
photochemical smog
دود مه فتو شیمیایی
chemical feedstock
مواد اولیه شیمیایی
cloud attack
تک شیمیایی با مواد سمی
chemosynthesis
سنتز باکتری شیمیایی
chemical affinity
میل ترکیبی شیمیایی
oxide
ماده شیمیایی از اکسیژن
photochemical smog
دود مه نور شیمیایی
chemical weapon
جنگ افزار شیمیایی
oxides
ماده شیمیایی از اکسیژن
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
thermolysis
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
c.o.d
نیاز شیمیایی به اکسیژن
acid equivalent
معادل شیمیایی اسید
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
petrochemicals
مواد شیمیایی نفتی
biochemical catalyst
کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical alarm
اعلام خطر شیمیایی
petrolum chemicals
مواد شیمیایی نفتی
immunochemistry
علم ایمنی شیمیایی
chemical bonding
تشکیل پیوند شیمیایی
chemicals
ماده شیمیایی دارویی
polyphonic
نماینده چندین صدا
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...