Dictiornary-Farsi | نمره ازمایش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
evaluation score	نمره ازمایش


Other Matches

use testing	ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout	ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method	عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assay	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test	ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
flight test	ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
test element	دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
insulation test	ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination	بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
service test	ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
flight test	ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test	ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test	ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
environmental test	ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
mark	نمره
grade	نمره
marks	نمره
grades	نمره
numerals	نمره
numeral	نمره
thread fineness	نمره نخ
scores	نمره
scored	نمره
t score	نمره T
score	نمره
yarn count	نمره نخ
accuracy score	نمره دقت
scoring	نمره گذاری
additional score	نمره اضافی
numbering	نمره زنی
unweighted score	نمره غیروزنی
grades	نمره دادن
grading	نمره گذاری
gain score	نمره افزوده
grade	نمره دادن
weighted score	نمره وزنی
score	چوب خط نمره
composite score	نمره مرکب
conduct grade	نمره انضباط
grader	نمره گذار
graphic score	نمره نگارهای
gross score	نمره خام
ipsative score	نمره نسبی
lie score	نمره دروغگویی
main score	نمره اصلی
percentile score	نمره صدکی
raw score	نمره خام
grade score	نمره کلاسی
sigma score	نمره معیار
standard score	نمره معیار
true score	نمره حقیقی
total score	نمره کامل
time score	نمره زمانی
derived score	نمره اشتقاقی
deviation score	نمره انحراف
test value	نمره ازمون
test score	نمره ازمون
error score	نمره خطا
evaluation score	نمره ارزیابی
stanine score	نمره نه بخشی
real score	نمره واقعی
scored	نمره اوردن
number	نمره شمردن
scores	چوب خط نمره
numbers	نمره شمردن
number	نمره دادن به
scores	نمره اوردن
graded	نمره دار
numbers	نمره دادن به
score	نمره اوردن
scored	چوب خط نمره
standardized score	نمره بهنجار شده
The car had no licence ( number ) plate .	اتوموبیل بی نمره بود
differential scoring	نمره گذاری افتراقی
subjective scoring	نمره گذاری ذهنی
normalized score	نمره هنجار شده
corrected score	نمره اصلاح شده
observed score	نمره مشاهده شده
point	نمره درس پوان
transmuted score	نمره تبدیل شده
configural scoring	نمره گذاری طرحی
scoring key	کلید نمره گذاری
conspect reliability	پایایی نمره گذاران
paged	صفحات را نمره گذاری کردن
marks	نمره گذاری کردن علامت
pages	صفحات را نمره گذاری کردن
telephone dial	صفحه نمره گیر تلفن
page	صفحات را نمره گذاری کردن
predicted score	نمره پیش بینی شده
mark	نمره گذاری کردن علامت
I give you full marks for that .	نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
annual average score	میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
The police officer took down the car number .	افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
mallet goal	نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
outpoint	سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
The shoes are a size too big for my feet.	کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
yarn sorting	دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
otis quick scoring mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
scores	نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
accession number	نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
score	نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored	نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
dial	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
shake bottle	بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring	تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
shy	ازمایش
g	ازمایش
assay	ازمایش
assays	ازمایش
shied	ازمایش
shies	ازمایش
shyer	ازمایش
trial	ازمایش
experimentation	ازمایش
vetting	ازمایش
checking	ازمایش
tested	ازمایش
shying	ازمایش
shyest	ازمایش
trials	ازمایش
testing	ازمایش
experiments	ازمایش
examen	ازمایش
experimenting	ازمایش
experiment	ازمایش
experimented	ازمایش
screening	ازمایش
tests	ازمایش
fatigue test	ازمایش خستگی
gage	ازمایش کردن
final test	ازمایش نهائی
random test	ازمایش نامنظم
flattening test	ازمایش توزیعی
preliminary test	ازمایش مقدماتی
probational	ازمایش امتحان
probationership	ازمایش کاری
material testing	ازمایش مصالح
program testing	ازمایش برنامه
drop test	ازمایش سقوطی
psychometry	ازمایش هوش
factorial design	ازمایش فاکتوریل
explosion proof	ازمایش- انفجار
experimentalist	اهل ازمایش
hammer test	ازمایش سقوطی
izod test	ازمایش ایزود
hanging test	ازمایش کشش
intelligence test	ازمایش هوش
insulation voltage	فشار ازمایش
inspection test	ازمایش کار
impact test	ازمایش ضربه
tension test	ازمایش کشش
retrials	ازمایش مجدد
tested	ازمایش کردن
experimental design	طرح ازمایش
drop test	ازمایش ضربهای
image test	ازمایش تصویر
examination of the soil	ازمایش خاک
lucas test	ازمایش لوکاس
test	ازمایش کردن
load test	ازمایش بار
line tester	ازمایش کننده خط
hardness test	ازمایش سختی
random test	ازمایش پیشامدی
weathring test	ازمایش فرسایش
testing stand	سکوی ازمایش
testing of materials	ازمایش مواد
testing of materials	ازمایش مصالح
tester	دستگاه ازمایش
tester	ازمایش کننده
test specimen	نمونه ی ازمایش
test specimen	نمونه ازمایش
test set	دستگاه ازمایش
test series	سری ازمایش
test plan	طرح ازمایش
test piece	نمونه ازمایش
test model	نمونه ی ازمایش
testing stand	میز ازمایش
testing time	زمان ازمایش
two stage experiment	ازمایش دو مرحلهای
turing's test	ازمایش تورینگ
trier	ازمایش کننده
triaxial test	ازمایش سه بعدی
triaxial shear test	ازمایش سه محوری
trial and error	ازمایش ولغزش
trial and error	ازمایش و خطا
trial and erroe	ازمایش و خطا
triable	ازمایش کردنی
triers	ازمایش کننده
torsion test	ازمایش پیچش
to bring to the proof	ازمایش کردن
test hole	چاه ازمایش
test equipment	وسایل ازمایش
stripping test	ازمایش زدودن
spot test	ازمایش فوری
testing load	بار ازمایش