Dictiornary-Farsi | نور افکن با تشعشع عرضی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
broad beam headlamp	نور افکن با تشعشع عرضی


Other Matches

broadside aerial	تشعشع کننده عرضی
fallout contours	خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
emission control	کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
crossbar	خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbars	خط عرضی صلیب میله عرضی
survey meter	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
searchlight	نور افکن
trajectory	فرا افکن
radiator	گرما افکن
radiators	گرما افکن
electron injector	الکترون افکن
shadowy	سایه افکن
projectors	پرتو افکن
trajectories	فرا افکن
irradiative	پرتو افکن
factious	نفاق افکن
bombers	بمب افکن
searchlights	نور افکن
bomber	بمب افکن
flame thrower	شعله افکن
fire thrower	شعله افکن
disruptive	نفاق افکن
projector	پرتو افکن
projectors	پیش افکن
peashooters	نخود افکن
projector	پیش افکن
bombardier	بمب افکن
falmethrower	شعله افکن
torpedo boat	اژدر افکن
peashooter	نخود افکن
adumbral	سایه افکن
umbriferous	سایه افکن
bomber	هواپیمای بمب افکن
torpedo plane	هواپیمای اژدر افکن
fighter bomber	شکاری- بمب افکن
pt boat	ناوچه اژدر افکن
shady	سایه افکن مشکوک
bombers	هواپیمای بمب افکن
destroyer boat	قایق اژدر افکن
torpedo boat	ناوچه اژدر افکن
pharos	نور افکن دریایی
searchlights	اشعه نور افکن
searchlight	اشعه نور افکن
antiradiation	ضد تشعشع
total radiation	تشعشع کل
luminance	تشعشع
flashes	تشعشع
radiational	تشعشع
emission	تشعشع
emissions	تشعشع
flash	تشعشع
flashed	تشعشع
radiation	تشعشع
transect	بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
stratojet	نوعی هواپیمای بمب افکن قاره پیمای 6 موتوره
fluorescent radiation	تشعشع فلورسنت
aura	تشعشع نورانی
dosimeter	تشعشع سنج
emitter	تشعشع کننده
radiator	تشعشع کننده
electronic radiation	تشعشع الکترونی
corpuscular radiation	تشعشع ذرهای
cosmic rays	تشعشع کاسمیک
glary	دارای تشعشع
induced radiation	تشعشع القایی
radiators	تشعشع کننده
radiance	تابندگی تشعشع
ray	روشنایی تشعشع
intensity of radiation	شدت تشعشع
radiation pressure	فشار تشعشع
radiation source	منبع تشعشع
radiometer	تشعشع سنج
radioscopy	تشعشع سنجی
refulgence	جلال تشعشع
scattered radiation	تشعشع پراکنده
space radiation	تشعشع رادیویی
thermal radiation	تشعشع حرارتی
radiation	تشعشع اتمی
auras	تشعشع نورانی
x irradiation	تشعشع رونتگن
radiation loss	تلف تشعشع
neutron radiation	تشعشع نوترونی
emitted	تشعشع کردن
emits	تشعشع کردن
emit	تشعشع کردن
nuclear radiation	تشعشع هستهای
emitting	تشعشع کردن
prompt radiation	تشعشع کامل
radiacmeter	تشعشع سنج
radiantly	تشعشع بطورمنشعب
radiancy	تابندگی تشعشع
fluorescence	تشعشع ماهتابی
ray	تشعشع داشتن
stratofortress	نوعی هواپیمای قاره پیمای استراتژیکی بمب افکن 8موتوره
x radiation	تشعشع اشعه مجهول
ultra violet radiation	تشعشع ماوراء بنفش
magnetic dipole radiation	تشعشع دوقطبی مغناطیسی
background count	عکس العمل تشعشع
radiation intensity	شدت تشعشع اتمی
radio active	دارای تشعشع اتمی
radiological survey	تجسس تشعشع اتمی
directive radiation	تشعشع جهت دار
radiant	تشعشع کننده حرارتی
glare	تابش خیره کننده تشعشع
radiological	رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
glared	تابش خیره کننده تشعشع
emissivity	قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
glares	تابش خیره کننده تشعشع
candescent	دارای تشعشع یاگرمای شدید
roentgen	واحد سنجش تشعشع اتمی
isodose rate	خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
solar flare	تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
fluorescent	لامپ مهتابی دارای تشعشع
emissions	تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
luminous flux	جریان تشعشع در طول موج مریی
phosphorism	مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
radiological survey	بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
emission	تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
rem	مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
roentgen	واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
terrain return	انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
cross	عرضی
traverse	عرضی
transverse	عرضی
traversed	عرضی
traverses	عرضی
crossbar	خط عرضی
crossbars	خط عرضی
crosser	عرضی
lateral	عرضی
traversing	عرضی
crossest	عرضی
crosses	عرضی
radioactivity	قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
radial load	بار عرضی
radial play	بازی عرضی
northing	مختصات عرضی
cross section	نیمرخ عرضی
lateral forces	نیروهای عرضی
profiles	مقطع عرضی
lateral route	جاده عرضی
lateral shifts	تغییرات عرضی
lateral stability	پایداری عرضی
lateral tell	سبقت عرضی
latitude band	کمربند عرضی
leak coil	بوبین عرضی
latitude band	نوار عرضی
timber	دنده عرضی
transverse reinforcement	ارماتور عرضی
transverse scale	مقیاس عرضی
transverse section	مقطع عرضی
transverse stress	تنش عرضی
transverse valley	دره عرضی
transverse wave	موج عرضی
traversing fire	اتش عرضی
trimmed joist	تیر عرضی
profiling	مقطع عرضی
profiled	مقطع عرضی
profile	مقطع عرضی
transverse joint	درز عرضی
transverse fault	گسل عرضی
transverse crack	ترک عرضی
transversal wave	موج عرضی
accident	صفت عرضی
sag rod	مهار عرضی
sagrod	مهار عرضی
shape of cross section	نیمرخ عرضی
sides way	نوسان عرضی
square ball	پاس عرضی
transection	برش عرضی
transversal section	برش عرضی
transverse acceleration	شتاب عرضی
transverse axis	محور عرضی
transverse bracing	تقویت عرضی
transverse bulkhead	تیغه عرضی
transverse plane	صفحه عرضی
axis	خط طولی یا عرضی
cross fall	شیب عرضی
cross feed	تغذیه عرضی
cross hole	سوراخ عرضی
cross linking	اتصال عرضی
cross piece	تیر عرضی
cross roll	نورد عرضی
cross section	مقطع عرضی
cross section	برش عرضی
cross trail	جاده عرضی
cross cut	برش عرضی
cross compartment	دهلیز عرضی
cross brace	مهار عرضی
abeam	جهت عرضی
accidentalism	فلسفه عرضی
accidentalism	فلسفهء عرضی
athwart	به طور عرضی
baselinesman	خط نگهدار خط عرضی
collateral ganglia	عقدههای عرضی
phenomenally	عارضی عرضی
cross beam	تیر عرضی
cross head	تیر عرضی
cross brace	گیره عرضی
cross traverse	تراورس عرضی