Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
Formica
نوعی ماده پلاستیکی
Other Matches
plastic
ماده پلاستیکی
synthetic plastic material
ماده پلاستیکی مصنوعی
epoxy
نوعی اندود پلاستیکی لوله ها
strip
لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
quercitron
نوعی ماده رنگی
ammonal
نوعی ماده منفجره شدید
dunnite
نوعی ماده منفجر حساس
black widow
نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
supertropical bleach
نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
thermate
نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
plastic bombs
بمب پلاستیکی
plastic bomb
بمب پلاستیکی
elastic design
طرح پلاستیکی
plasticity
خصلت پلاستیکی
hose
لوله پلاستیکی
hosed
لوله پلاستیکی
plastid pigments
رنگدانههای پلاستیکی
hoses
لوله پلاستیکی
hosing
لوله پلاستیکی
plastic paint
رنگ پلاستیکی
pancho
بارانی پلاستیکی
sellotaping
نوار چسب پلاستیکی
sellotaped
نوار چسب پلاستیکی
sellotapes
نوار چسب پلاستیکی
plasticity
حالت پلاستیکی نرمی
plastic arts
صنایع پلاستیکی یا قالبی
plastic spray
رنگ پاشیدنی پلاستیکی
sellotape
نوار چسب پلاستیکی
playground ball
توپ پلاستیکی کودکان
suction hose
لوله پلاستیکی اب مکنده
hose coupling
پیوست لوله پلاستیکی
polyrod antenna
انتن میله پلاستیکی
plastic spray
رنگ درزگیر یا روکش پلاستیکی
box
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
plastic
خرج خمیری شکل پلاستیکی
boxes
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
mat surfer
موج سوار صفحه پلاستیکی
high explosive plastic
گلوله پلاستیکی سوختار شدید
cartridge
جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
cartridges
جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
Cellophane
لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی
radome
پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
fuller's earth
خاک رس غیر پلاستیکی که شبیه بنتونیت است
pallet
سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
celluloid
لایه پلاستیکی شفاف ازنیتروسلولز اغشته به کافور
sleeve
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeves
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
carbon ribbon
ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
CD
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
CDs
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
toner
محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
compacting
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compacts
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compact
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compacted
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
fibre
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
stencil
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciled
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciling
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stencilled
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stencilling
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
fibres
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
stencils
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
fiber
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
practice plug
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
flow diagram
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
compact
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacts
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacted
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacting
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
fibre optics
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
chips
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chip
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
glares
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glare
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
write enable ring
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
cards
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
plastic bubble keyboard
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
smarting
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarts
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smartest
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarted
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarter
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smart
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
fibre optics
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
flowchart template
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
membrane keyboard
صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
compact
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacted
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacts
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
mattered
ماده
matter
ماده
matters
ماده
mattering
ماده
substance
ماده
female
ماده
stuffed
ماده
stuff
ماده
stipulation
ماده
clause
ماده
clauses
ماده
metals
ماده
metal
ماده
catch for door bolt
ماده
abscess
ماده
abscesses
ماده
article
ماده
monoclinous
نر و ماده
articles
ماده
foamed meterid
ماده کف
stuffs
ماده
stuffless
بی ماده
nanny goats
بز ماده
nanny goat
بز ماده
antimatter
ضد ماده
nany
بز ماده
agents
ماده
anti matter
ضد ماده
provision
ماده
bitches
سگ ماده
bitched
سگ ماده
bitch
سگ ماده
bitching
سگ ماده
agent
ماده
substances
ماده
materials
ماده
material
ماده
item
ماده
items
ماده
synthetic material
ماده مصنوعی
she wolf
گرگ ماده
single clause bill
ماده واحده
vermicide
ماده کرم کش
corrosive
ماده خورنده
tabby
گربه ماده
point
ماده اصل
toxic substance
ماده سمی
preventive
ماده حفافتی
corrosive
ماده اکاله
she wolf
ماده گرگ
she deer
گوزن ماده
tellurian matter
ماده زمینی
trinitrotoluen
ماده منفجره تی ان تی
sexed
بطورمشخص نر یا ماده
tabbies
گربه ماده
synchronous material
ماده مصنوعی
woman
ماده مونث
cows
ماده گاو
cowed
ماده گاو
urea
ماده پیشاب
cow
ماده گاو
subsistance
ماده اصلی
stainer
ماده رنگرزی
solvate
ماده محلول
chlorophyll
ماده سبزگیاهی
replealed article
ماده منسوخه
article
ماده قانون
smoke agent
ماده دودانگیز
surplus material
ماده اضافی
raw material
ماده خام
symmetry substance
ماده متقارن
cowing
ماده گاو
materialist
ماده گرای
test item
ماده ازمون
articles
ماده بند
the female sex
جنس ماده یا زن
mucus
ماده مخطی
mucus
ماده لزج
lubricant
ماده روغنی
article
ماده بند
psychoactive agent
ماده روانگردان
pyrogen
ماده تب اور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com