English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English Persian
calliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
caliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
Other Matches
bow compass نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
kelvin tube لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
pitot pressure فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
dipsticks میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
kabal قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
micrometer caliper پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
Moghat مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
line gauge وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
wire gauge مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
wisha برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
fucus رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
bathometer دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
inoculum مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
aquaplane قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
gasogene مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
balbriggan یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
hypodermic syringe کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
flag stones تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
stop bath ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
poetaster is pejorative word شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
windlass ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
serinette ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
laniard طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
roller bandage نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
windlasses ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
bock یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
hundreds and thousands یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
gluteus یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chucks جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
dry pack مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
chuck جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
hot wire ammeter نوعی وسیله اندازه گیری جریان
leno یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
bolster کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
langridge اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
monochord الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
land plaster صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
bolsters کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
langrage اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolstered کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
vibrator منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
hyphens برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphen برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
amalgams الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
carbon seal وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
jute کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
anti blush tinner ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
viscosimeter وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
point size برای اندازه گیری نوع یا متن
densitometer وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
tape line تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
decibels واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
area اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
decibel واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
instrument for absolute measurement دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
areas اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
component efficiency میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
engineering units واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
caliper پرگار اهنی اندازه گیر
skiascope اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
lips واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
theodolites دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolite دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
hygrograph دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
Dhrystone benchmark سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
aluminum wool رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
batch اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batcher دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
compensator ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
grey scale سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
batches اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
resolving power اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
apostrophe که درموارد زیر بکار میرود
apostrophes که درموارد زیر بکار میرود
gyro برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
fuller's earth خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
studs زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lakh سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
lampron چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
module اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barns واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
crosse چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
bay leaf برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
baby siphon سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
plaiting [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
nuggar بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
property master متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
propety man متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
aniseed تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
baseboard چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
penetrometer وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
calipers پرگار برای سنجش
the smoking gun شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
mashy نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
manrope طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
Molotov cocktail بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
in flagrante delicto شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
Molotov cocktails بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
thyratron پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
ieee که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
toluene مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
distemper ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
goggles عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
jelutong ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
nitrobenzene ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
rollpin پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
hi فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
cellulose acetate ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
alto-rilievo [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
gage اندازه وسیله اندازه گیری
ruler میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
game theory این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
half thickness ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
stroked یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroking یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
strokes یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
design stress resultant تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
lobworm بزرگ که درماهی گیری بکار میبرند
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
dimension اندازه گیری
commensurateness اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
measurment اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
gaging اندازه گیری
measurer اندازه گیری
metering اندازه گیری
measurement اندازه گیری
measure اندازه گیری
gauging اندازه گیری
module اندازه گیری
modules اندازه گیری
measurements اندازه گیری
mental measurement اندازه گیری روانی
measuring well چاه اندازه گیری
absolute measurement اندازه گیری مطلق
font metric اندازه گیری فونت
telemetry اندازه گیری ازدور
method of measurment طریقه اندازه گیری
method of measurment متد اندازه گیری
measuring method طریقه اندازه گیری
final measurement اندازه گیری نهایی
mensurability قابلیت اندازه گیری
telemetering اندازه گیری از دور
accuracy to gage دقت اندازه گیری
measuring relay رله اندازه گیری
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
metrology علم اندازه گیری
gad اندازه گیری طول
resizing اندازه گیری مجدد
measure اندازه گیری کردن
precision اندازه گیری دقیق
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
metre وسیله اندازه گیری
measurability قابلیت اندازه گیری
metres وسیله اندازه گیری
measurable قابل اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument الات اندازه گیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com