Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 182 (9 milliseconds)
English	Persian
factionary	نگهبان قراول
Other Matches
rearward	پس قراول
sentinel	قراول
warden	قراول
wardens	قراول
sentinels	قراول
look out	قراول
sentry	قراول نگهبانی
pioneered	پیش قراول
vedette	قراول سوار
to take a	قراول کردن
sentries	قراول نگهبانی
directs	قراول رفتن
directed	قراول رفتن
direct	قراول رفتن
advance guard	پیش قراول
advance gruard	پیش قراول
pioneer	پیش قراول
pioneers	پیش قراول
aim	به نتیجه رسیدن قراول رفتن
to draw a beads on	هدف قراردادن قراول رفتن
aimed	به نتیجه رسیدن قراول رفتن
aims	به نتیجه رسیدن قراول رفتن
guardsman	نگهبان
keepers	نگهبان
life guard	نگهبان
left half back	نگهبان چپ
watchman	نگهبان
watchmen	نگهبان
keeper	نگهبان
guardsmen	نگهبان
watchdog	سگ نگهبان
custos	نگهبان
custodier	نگهبان
duty	نگهبان
guardian	نگهبان
guardians	نگهبان
conservator	نگهبان
body guard	نگهبان
custodial	نگهبان
lifeguard	نگهبان
enntinel	نگهبان
watching	نگهبان
watchdogs	سگ نگهبان
escort	نگهبان
escorted	نگهبان
escorting	نگهبان
escorts	نگهبان
watches	نگهبان
warden	نگهبان
wardens	نگهبان
watch	نگهبان
watched	نگهبان
lifeguards	نگهبان
out post	نگهبان
custodian	نگهبان
sentinel	نگهبان
sentinels	نگهبان
inspector	نگهبان
watch dog	سگ نگهبان
watch man	نگهبان
gallant	نگهبان
ward	نگهبان
wards	نگهبان
police dog	سگ نگهبان
guard dog	سگ نگهبان
K9 [canine]	سگ نگهبان
custodians	نگهبان
inspectors	نگهبان
look out	نگهبان
guard	نگهبان
guarding	نگهبان
sentry	نگهبان
guards	نگهبان
sentries	نگهبان
on guard	نگهبان
chasers	نگهبان
chaser	نگهبان
guardian angel	فرشته نگهبان
arcturus	نگهبان شمال
beach patrol	نگهبان ساحلی
curing membrane	پوسته نگهبان
boat gang	نگهبان قایق
beach patrol	نگهبان اسکله
memory guard	نگهبان حافظه
guard post	پایه نگهبان
guard signal	علامت نگهبان
guardian council	شورای نگهبان
guard band	باند نگهبان
interior guard	نگهبان داخلی
officer of the watch	افسر نگهبان
gangway staff	نگهبان پله
watch officer	افسر نگهبان
officer of the day	افسر نگهبان
port watch	نگهبان بندر
radio guard	نگهبان بی سیم
relief of sentry	عوض نگهبان
right half back	نگهبان راست
flag guard	نگهبان پرچم
sergeant of the guard	گروهبان نگهبان
to stand sentinel	نگهبان گذاشتن در
anchor watch	نگهبان لنگر
copying	نگهبان مخابراتی
tricking	سکانی نگهبان
tricked	سکانی نگهبان
cover	نگهبان بگوش
bailiff	نگهبان دژ سلطنتی
trick	سکانی نگهبان
curators	نگهبان متصدی
curator	نگهبان متصدی
wardens	نافر نگهبان
watchdogs	سگ پاسبان نگهبان
watchdog	سگ پاسبان نگهبان
bailiffs	نگهبان دژ سلطنتی
air sentinel	نگهبان هوایی
warden	نافر نگهبان
churchman	نگهبان کلیسا
covers	نگهبان بگوش
copied	نگهبان مخابراتی
copy	نگهبان مخابراتی
coverings	نگهبان بگوش
churchmen	نگهبان کلیسا
copies	نگهبان مخابراتی
Beefeater	نگهبان برج لندن
Beefeaters	نگهبان برج لندن
attendants	همراه نگهبان کشیک
attendant	همراه نگهبان کشیک
rangeguard	نگهبان میدان تیر
to relieve guard	نگهبان راعوض کردن
time orderly	نگهبان اعلام ساعت
warders	نگهبان دروازه یا قصر
warder	نگهبان دروازه یا قصر
service officer	افسر ارشد نگهبان
guardsman	سرباز هنگ نگهبان
duty officer	افسر نگهبان ستاد
sentry boxes	سایبان چوبی نگهبان
earth retaining wall	دیوار نگهبان خاک
cryptoguard	نگهبان اطاق رمز
am i the keep of my brother?	ایامن نگهبان برادرخودهستم
sentry box	سایبان چوبی نگهبان
armorer	نگهبان اسلحه زراد
wardress	نگهبان و محافظ زن در زندان
guardsmen	سرباز هنگ نگهبان
watch dog	ناو نگهبان ناوگان
air controlman	نگهبان کنترل هوایی
post	گماردن نگهبان قرار دادن
chaperons	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperones	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperone	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
sounding patrol	نگهبان عمق سنج ناو
officer of the deck	افسر نگهبان عرشه ناو
post-	گماردن نگهبان قرار دادن
rangeguard	نگهبان قرق میدان تیر
posts	گماردن نگهبان قرار دادن
watchdog	نگهبانی دادن نگهبان بودن
curatorial	نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
posted	گماردن نگهبان قرار دادن
chaperon	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
watchdogs	نگهبانی دادن نگهبان بودن
cover	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
watch fire	اتشی که پاسدار یا نگهبان روشن میکند
coverings	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
sentry box	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
covers	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
sentry boxes	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
dog watch	پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
raid clerk	نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
guardship	ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
radio guard	نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
air sentinel	گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
arcturus	نگهبان شمال الفا- گاوران الفا- عوا ارکتوروس
anchor watch	گروه نگهبانی لنگر نگهبان لنگر
on guard	مراقب بودن نگهبان بودن
retaining wall	دیوار نگهبان دیوار محافظ
custodial guard	گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
copied	پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copies	پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy	پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copying	پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
horse guards	گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
march outpost	نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
demolition guard	نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com