Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
distributing force
نیروی تکان دهنده
Other Matches
jarring
تکان دهنده
startling
تکان دهنده
convulsive
تکان دهنده
stirring
تکان دهنده
concussive
تکان دهنده
shaker
تکان دهنده
wagger
تکان دهنده
shocking
تکان دهنده
convulsively
تکان دهنده
jolter
تکان دهنده
mind-blowing
تکان دهنده
mind-boggling
تکان دهنده
A shocking tale . A moving story .
داستانی تکان دهنده
shaker
ماشین تکان دهنده
shaking bath
حمام تکان دهنده
mover
پیشنهاد کننده تکان دهنده
world shaking
تکان دهنده بسیار مهم
transmissivity
نیروی انتقال دهنده
locomotive
حرکت دهنده نیروی محرکه
locomotives
حرکت دهنده نیروی محرکه
wags
تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagging
تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wag
تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagged
تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
shakeable
تکان دادنی تکان خوردنی
shog
تکان خوردن تکان دادن
shakable
تکان دادنی تکان خوردنی
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
reenforceŠetc
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
expeditionary
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
jumble
تکان تکان خوردن
joggles
تکان تکان خوردن
jumbles
تکان تکان خوردن
shimmey
تکان تکان خوردن
joggling
تکان تکان خوردن
jumbling
تکان تکان خوردن
shimmy
تکان تکان خوردن
joggled
تکان تکان خوردن
jumbled
تکان تکان خوردن
joggle
تکان تکان خوردن
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force
نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
allocated manpower
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jostled
تکان
rocked
تکان
rocking
تکان
jostles
تکان
rock
تکان
jostling
تکان
wag
تکان
jerked
تکان
motioned
تکان
stroked
تکان
strokes
تکان
stroking
تکان
jerks
تکان
shaking
تکان
shakes
تکان
jerking
تکان
motioning
تکان
motions
تکان
jostle
تکان
shake
تکان
jarring
تکان
rocks
تکان
stroke
تکان
nods
تکان سر
jolting
تکان
shock
تکان
wags
تکان
jolts
تکان
movement
تکان
smooths
بی تکان
smoothest
بی تکان
smoothed
بی تکان
smooth
بی تکان
jerk
تکان
concussion
تکان
nod
تکان سر
nodding
تکان سر
shocked
تکان
heart quake
تکان دل
jolted
تکان
wagging
تکان
nodded
تکان سر
jolt
تکان
shocks
تکان
wagged
تکان
motion
تکان
twitch
تکان ناگهانی
budge
تکان دادن
hotch
تکان خوردن
rocks
تکان دادن
tremour
تکان جنبش
startles
تکان دادن
startled
تکان دادن
twitched
تکان ناگهانی
twitches
تکان ناگهانی
jar
تکان دادن
jar
تکان جنبش
jarred
تکان جنبش
jarred
تکان دادن
succussion
تکان سخت
bump
تکان ناگهانی
bump
تکان سخت
startle
تکان دادن
wood pusher
چوب تکان ده
twitching
تکان ناگهانی
jars
تکان جنبش
jars
تکان دادن
shake
تکان دادن
jounce
تکان خوردن
nyctitropic
در شب تکان خوردن
shock
ضربه تکان
shocks
تکان دادن
rock
تکان دادن
shocked
تکان دادن
flicks
تکان ناگهانی
shocked
ضربه تکان
quaking
تکان خوردن
flicked
تکان ناگهانی
quake
تکان خوردن
flick
تکان ناگهانی
quaked
تکان خوردن
quakes
تکان خوردن
rocked
تکان دادن
shock
تکان دادن
convulsion
تکان اشوب
shakes
تکان دادن
jounce
تکان دادن
shaking
تکان دادن
jiggly
تکان خورده
Yankees
تکان تنددادن
Yankee
تکان تنددادن
flicking
تکان ناگهانی
yanks
تکان تنددادن
yanking
تکان تنددادن
yanked
تکان تنددادن
convulsions
تکان اشوب
yank
تکان تنددادن
shocks
ضربه تکان
budged
تکان دادن
raps
تکان دادن
wags
تکان دادن
move
جنبش تکان
move
تکان دادن
wags
تکان خوردن
jiggle
تکان اهسته
jiggled
تکان اهسته
jiggles
تکان اهسته
jiggling
تکان اهسته
beck
تکان سریادست
moved
تکان دادن
moved
جنبش تکان
wag
تکان دادن
wag
تکان خوردن
wagged
تکان دادن
wagged
تکان خوردن
wagging
تکان دادن
moves
جنبش تکان
moves
تکان دادن
wagging
تکان خوردن
shrug off
تکان دادن
stir
تکان دادن
shagging
تکان دادن
shag
تکان دادن
jolts
تکان ضربه
jolts
تکان دادن
jolting
تکان ضربه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com