Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
trident
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
tridentate
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
Other Matches
grains
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
hierarchical communications system
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
rack and pinion
میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
to brachiate
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
serrate leaves
برگهای ارهای یا دندانه دندانه
saw edged
دارای لبه دندانه دندانه
pole
نیزه پرش با نیزه
When the water rise above ones head ,one fathom is.
<proverb>
آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
poles
نیزه پرش با نیزه
feeds
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
sheep hook
عصای
forkedly
بطور شاخه شاخه
branch
شاخه شاخه شدن
branches
شاخه شاخه شدن
ramify
شاخه شاخه شدن
arborization
شاخه شاخه شدگی
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
nicking
دندانه دندانه کردن
nicked
دندانه دندانه کردن
nick
دندانه دندانه کردن
dentate
دندانه دندانه مضرس
cut gears
دندانه دندانه کردن
jaggy
دندانه دندانه ناهمواری
nicks
دندانه دندانه کردن
scepters
عصای سلطنتی
sceptre
عصای سلطنتی
the staff of old age
عصای پیری
sceptres
عصای سلطنتی
bamboo
عصای خیزران
the rod of moses
عصای موسی
caduceus
عصای چاووش
bamboos
عصای خیزران
crutches
عصای زیربغل
scepter
عصای سلطنتی
crutch
عصای زیربغل
baton
عصای افسران
batons
عصای افسران
crook
عصای سرکج
crooking
عصای سرکج
tipstaff
عصای سرفلزی
tip staff
عصای سر فلزی
crooks
عصای سرکج
divining rod
عصای اب یاب
bourdon
عصای زوار
pigstick
عصای دکل
alpenstock
عصای قدیمی کوهنوردی
crosier
عصای اسقفی یاکشیشی
sceptered
دارای عصای سلطنتی
crozier
عصای اسقفی یاکشیشی
staddle
عصای زیر بغل
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
stilt
چوب پا عصای زیر بغل
malacca cane
عصای چوب خیز ران
stilts
چوب پا عصای زیر بغل
saw tooth
دندانه اره ای
[گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
caduceus
[عصای بلند بالدار با دو مار بزرگ در اطرافش]
divining rod
میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
swagger cane
عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
bifurcate
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
electronic
قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
pic
نیزه
shaft
نیزه
dart
نیزه
spearing
نیزه
spears
نیزه
butt shaft
نیزه
lances
نیزه
gavelock
نیزه
darted
نیزه
shafts
نیزه
darting
نیزه
halberd
نیزه
halbert
نیزه
lancer
نیزه زن
javelin
نیزه
harpoons
نیزه
harpoon
نیزه
lance
نیزه
lancing
نیزه
speared
نیزه
spear
نیزه
lanced
نیزه
barracuda
نیزه ماهی
barracudas
نیزه ماهی
pole vaults
پرش با نیزه
lanced
ضربت نیزه
lancelet
نیزه ماهی
lancer
نیزه دار
lances
ضربت نیزه
jaculator
نیزه دار
spearheads
نوک نیزه
spiculum
نیزه کوچک
pikestaff
چوب نیزه
javelineer
نیزه دار
gad
نیزه سنان
lancethrust
زخم نیزه
spearhead
نوک نیزه
javelin throw
پرتاب نیزه
javelin thrower
پرتابگر نیزه
spearheaded
نوک نیزه
spearheading
نوک نیزه
throwing the javelin
پرتاب نیزه
lance
ضربت نیزه
marlinespike
نیزه ماهی
lancing
ضربت نیزه
marlinspike
نیزه ماهی
job
سوخمه سر نیزه
vaulter
پرنده با نیزه
styloid
شبیه نیزه
spearing
نیزه دار
pike
نیزه زدن
spear
نیزه دار
speared
نیزه دار
sword bayonet
سر نیزه دم دار
spear fisherman
ماهیگیر با نیزه
spearfisher
ماهیگیر با نیزه
fix bayonets
به نیزه فنگ نیزه فنگ
spontoon
نیزه کوتاه
spearer
نیزه دار
pole vault
پرش با نیزه
marlin
نیزه ماهی
spearman
نیزه دار
spearman
نیزه انداز
demilance
نیم نیزه
spears
نیزه دار
jaculator
نیزه انداز
pole vaulter
پرنده با نیزه
pole vaulting
پرش با نیزه
quarter staff
نیزه چوبی
sea needle
نیزه ماهی
needle fish
نیزه ماهی
green bone
نیزه ماهی
gaff
نیزه چنگک
sarissa
نیزه مقدونی
gar
نیزه ماهی
jobs
سوخمه سر نیزه
styliform
نیزه مانند
vault
پرش با نیزه
vaults
پرش با نیزه
spiculum
نوک نیزه
receding leg
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
fix bayonets
نیزه فنگ کردن
jousts
نیزه بازی سواره
jousting
نیزه بازی سواره
joust
نیزه بازی سواره
throwing circle
دایره پرتاب نیزه
javelin
نیزه دستی سبک
piker
سرباز نیزه دار
javelin
زوبین پرتاب نیزه
spearfish
ماهیگیری با پرتاب نیزه
ox goad
نیزه گاو رانی
pikestaff
دسته چوبی نیزه
jousted
نیزه بازی سواره
pkeman
سرباز نیزه دار
lanceolate
نیزه مانند نیزهای
spearfishing
ماهیگیری با پرتاب نیزه
lancer
تشر زن نیزه انداز
uhlan
سوار نیزه دار
foin
فرو بردن شمشیر یا نیزه
power head
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
styliferous
ستون دار نیزه مانند
joust
نیزه بازی از روی زین
jousted
نیزه بازی از روی زین
jousting
نیزه بازی از روی زین
jousts
نیزه بازی از روی زین
spear gun
وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
gig
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gig
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gigs
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
banderillero
عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
gigs
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
jumping event
مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
tiltyard
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
he ran the animal through
ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
hop step
طرز گام برداشتن در پرتاب نیزه
tilting yard
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
leister
نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
banderilla
نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
picador
عضو گروه گاوباز سوار نیزه دار
to tilt at the ring
سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
crossbars
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
throwing line
نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
pike
نیزه دسته چوبی میخ نوک تیز
crossbar
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
plug
دو شاخه
plugs
دو شاخه
plugging
دو شاخه
acaulescent
بی شاخه
nib
شاخه
bifurcation
شاخه
branch cutter
شاخه بر
virga
شاخه
connection plug
دو شاخه
nibs
شاخه
three way
سه شاخه
pin
در شاخه
nid
شاخه
pinned
در شاخه
pinning
در شاخه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com