English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
wave guide هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
Other Matches
telescope وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
telescopes وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
plane polarized تابشهای الکترومگنتیک
electromagnetic radiation تابشهای الکترومگنتیک
photovoltaic cell مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
controlled environment محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
npn transistor طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
coupler وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
jumpers سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumper سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
insulate مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
silicon عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
superconductor خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductors خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
electromagnetic الکترومگنتیک
electromagnetic spectrum طیف الکترومگنتیک
electromagnetic waves امواج الکترومگنتیک
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
conductor rail ریل هادی شمش هادی
mask طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
masks طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
infra-red تابشهای فروسرخ
infra red تابشهای فروسرخ
terrestrial radiation تابشهای زمینی
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
photon ذره بنیادی انرژی الکترومگنتیک که از انتقال یک
p channel mos تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
mos روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
metal oxide semiconductor روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
dose rate میزان متوسط تابشهای یونیزه کننده
chip وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
ebam Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
dosimeter وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive هادی حساس نسبت به نور هادی نور
continuous wave امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
directorial هادی
electric conductor هادی
directors هادی
leading line خط هادی
director هادی
steerer هادی
cabled هادی
guides هادی
ductile هادی
cable هادی
guide هادی
guided هادی
conductor هادی
conductors هادی
leads هادی
lead هادی
semi conductor نیمه هادی
conductors هادی رسانا
lead غلاف هادی
electric conductor هادی الکتریسیته
bus bar ریل هادی
guide flag پرچم هادی
guide vane تیغه هادی
dredging ladder هادی سطل
directing staff ستاد هادی
electric conductor هادی برق
conductors سیم هادی
lizard بند هادی
directress هادی خط راهنما
directrix هادی خط راهنما
leads غلاف هادی
superconducter مافوق هادی
leads کابل هادی
leads سبقت هادی
heat conductor هادی حرارت
water main لوله هادی اب
water mains لوله هادی اب
lead کابل هادی
internal conductor سیم هادی
superconductors فوق هادی
superconductor فوق هادی
lead سبقت هادی
wireway سیم هادی
lizards بند هادی
director sight دوربین هادی
single core هادی تک رشتهای
light quide هادی نور
solid state نیمه هادی
twin conductor هادی دوبل
ideal conductor هادی ایده ال
conductor resistance مقاومت هادی
conducting staff ستاد هادی
conductive silver نقره هادی
conductor current جریان هادی
valve guide هادی سوپاپ
conductor هادی رسانا
light guide هادی نور
semicinductor نیمه هادی
vascular tissue بافت هادی
conductor rail شینه هادی
light pipe هادی نور
single conductor هادی تک رشتهای
guide bank دیوار هادی سد
noninductive غیر هادی
duct لوله هادی
conductor سیم هادی
circuit line هادی جریان
superconducting computers کامپیوترهای مافوق هادی
gallium arsenide قطعه نیمه هادی
solid state cartridge کارتریج نیمه هادی
wires هادی فلزی نازک
insulated conductor هادی عایق شده
wire هادی فلزی نازک
polestar هادی مورد توجه
port شیار هادی دهانه
ohmage مقاومت هادی برق
p type semiconductor نیمه هادی نوع "پی "
n type semiconductor نیمه هادی نوع N
semiconductor memory حافظه نیمه هادی
semiconductor device دستگاه نیمه هادی
nozzle guide vane تیغههای هادی یا راهنما
current carring wire سیم هادی جریان
nonconductor جسم غیر هادی
semiconductor storage حافظه نیمه هادی
lead in مدار هادی اشتعال
photoconductor هادی حساس نسبت به نور
integrate semiconductor circuit مدار نیمه هادی مجتمع
guides post نفر هادی مستقر شوید
metallic oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی
quadrattrix راهنمای تربیع منحنی هادی
conductors وسیله هادی اجرا کننده
conductor وسیله هادی اجرا کننده
solid-state مربوط به وسایل نیمه هادی
doubled تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled up تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
low gap semiconductor نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
current حرکت قط عات بار دار در یک هادی
currents حرکت قط عات بار دار در یک هادی
variable camber سطوح هادی گاز به داخل توربین
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
conductors هادی جریان برق رشته سیم
electric حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
complementary metal oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
conductor هادی جریان برق رشته سیم
nonsparking ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
wafer تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
leader هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
conductors مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
cladding ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
bathyconductograph وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
leaders هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
wafers تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
randomly حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
conductor مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
random حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
photoresist فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
jumbo chip مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
transistors وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
diode دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
led دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lightest دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
silicon محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
lighted دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
multilayer تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
fet Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
marks نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
field emission پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
dtl Logic Transistor Diod منطق میکروالکترونیکی که براتصالات میان دیودهای نیمه هادی و ترانزیستور استواراست
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
oxides روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxide روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
integrated circuit مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
microchip مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
pnp transistor emiher آن از نوع نیمه هادی P هستند و base آنها نوع n است
braid shield روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
solid-state وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
varistor مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
counter recoil cylinder استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
board وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com