Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
spindle
هرزگرد ماشین تراش
spindles
هرزگرد ماشین تراش
Other Matches
bench lathe
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
multi spindle drilling machine
ماشین مته با چند هرزگرد
turnery
کارخانه تراش ماشین تراش
automatic stub lathe
ماشین تراش
turning machine
ماشین تراش
lathes
ماشین تراش
lathe
ماشین تراش
automatic machine
ماشین تراش
milling machine
ماشین تراش
duplicating lathe
ماشین تراش نمونهای
turning chisel
قلم ماشین تراش
automatic lathe for taper turning
ماشین تراش مخروطی
automatic lathe
ماشین تراش خودکار
turning chisel
اسکنه ماشین تراش
automatic coping lathe
ماشین تراش خودکار
turns
گشت ماشین تراش
turn
گشت ماشین تراش
gap bridge
گلویی ماشین تراش
lathe dog
گیره ماشین تراش
lathe mandrel
مرغک ماشین تراش
precision lathe
ماشین تراش دقیق
polishing lathe
ماشین تراش پرداخت
planer machine
ماشین صفحه تراش
car wheel lathe
دستگاه ماشین تراش
capstan lathe
ماشین تراش دوار
chuck lathe
سه نظام ماشین تراش
center sleeve
مرغک ماشین تراش
center lathe
ماشین تراش متمرکز
engine lathe
ماشین تراش با هرزگردهدایت و کشش
crank shaper
ماشین میل لنگ تراش
automatic lathe operator
اپراتور ماشین تراش خودکار
combination turret lathe
ماشین تراش کاپستان مرکب
automatic roughing lathe
ماشین تراش سایشی خودکار
polygonal turning machine
ماشین تراش چند لبه
fixed center turret lathe
ماشین تراش با مرکز ثابت
flat turret lathe
ماشین تراش رولور تخت
full automatic lathe
ماشین تراش تمام اتوماتیک
cam operated automatic lathe
ماشین تراش اتوماتیک بادامکی
semi automatic lathe
ماشین تراش نیمه خودکار
saddles
صفحه رنده بند ماشین تراش
saddled
صفحه رنده بند ماشین تراش
slater
ماشین یا تیغه تراش پوست خام
saddle
صفحه رنده بند ماشین تراش
lathe center
مرکز یا محور دوران ماشین تراش
planer
دستگاه رنده نجاری میزی ماشین صفحه تراش دروازهای
back gear
یک رشته چرخ دنده که به پایه نظام ماشین تراش وصل می شوند
back gear shaft
محور چرخ دنده هایی که به پایه نظام ماشین تراش متصل می شوند
slabber
ماشین تراش تکه تکه کننده
leadscrew
هرزگرد
spindle nose
سر هرزگرد
spindle head
سر هرزگرد
driving spindle
هرزگرد محرک
loose roller bearing
رولبرینگ هرزگرد
cutter spindle
هرزگرد کاتر
loose pulley
پولی هرزگرد
idler wheel
چرخ هرزگرد
gipsy
گردونه هرزگرد
cutter spindle bearing
یاطاقان هرزگرد کاتر
camlock spindle nose
هرزگرد بادامکی شکل
loose gear
چرخ دندانه هرزگرد
eight spindle automatic machine
دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
self binder
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal joints
اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
universal
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinist
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
machines
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
faxes
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
butteris
سم تراش
paring iron
سم تراش
shave
تراش
paring knife
سم تراش
rasure
تراش
shaves
تراش
shaved
تراش
scart
تراش
erasement
تراش
erasion
تراش
excoriation
تراش
parings
تراش
paring
تراش
exfoliaion
تراش
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
xylographer
چوب تراش
grazes
اتش تراش
grazed
تیر تراش
wood carver
چوب تراش
grazed
اتش تراش
beading
تراش تسبیحی
dredger
دستگاه کل تراش
lathe
چرخ تراش
cape chisel
قلم تراش
flat fire
تیر تراش
chasers
قلم تراش
chaser
قلم تراش
gear cutter
دنده تراش
dredgers
دستگاه کل تراش
nail files
ناخن تراش
grazing fire
اتش تراش
beadings
تراش تسبیحی
scratched
تراش چرکنویس
faceted
تراش دار
graze
اتش تراش
stonecutter
سنگ تراش
turnery
تراش کاری
turner
تراش کار
rasped
تراش دادن
tool
قلم تراش
turntables
صفحه تراش
turntable
صفحه تراش
rasping
تراش دادن
tile cutter
کاشی تراش
lathes
چرخ تراش
rasps
تراش دادن
lathe tool
تیغه تراش
scratching
تراش چرکنویس
scratches
تراش چرکنویس
machinable
قابل تراش
graze
تیر تراش
machinability
قابلیت تراش
sculptors
پیکر تراش
sculptor
پیکر تراش
ivory turner
عاج تراش
turning tool
قلم تراش
turning tool
کارد تراش
stonemason
سنگ تراش
rasp
تراش دادن
scratch
تراش چرکنویس
grazes
تیر تراش
lapicide
سنگ تراش
grinding
تراش فلز
skiving tool
قلم تراش
curette
الت تراش
sharpener
مداد تراش
diamond cutter
الماس تراش
lathe tool
ابزار تراش
shaper
صفحه تراش
boring cutter
قلم تراش
raspatory
استخوان تراش
rough d.
الماس بی تراش
cut off tool
قلم تراش
scalping iron
استخوان تراش
xyster
استخوان تراش
sharpeners
مداد تراش
sculptress
پیکر تراش
sharper
مداد تراش
skiving tool
ابزار تراش
skiver
پوست تراش
cut stone
سنگ تراش
machining allowance
تراش خور
free cutting steel
فولاد خوش تراش
form cutting tool
قلم تراش
cutting tool
قلم تراش
parer
پوست تراش
brick cutter
اجر تراش
cutters
الت تراش
cuts
تراش دادن
cutter
الت تراش
stripping
تراش لایه رو
cut
تراش دادن
carver
سنگ تراش
diamond cut
دارای تراش الماس
lathe tool holder
نگهدارنده تیغه تراش
safety razor
تیغ خود تراش
cam turning attachment
تجهیزات تراش بادامک
rose cut
دارای تراش فلامک
kevel
تیشه سنگ تراش
chucking reamer
برقو با جدار تراش
jack plane
رنده درشت تراش
cut stone
سنگ تراش دار
lathes
دستگاه سوپاپ تراش
pullery
پوست تراش خانه
freestone
سنگ تراش بردار
freestone
سنگ مخصوص تراش
lathe
دستگاه سوپاپ تراش
full edged
چهار تراش کامل
factionist
توط ئه گر مخالف تراش
head stock
جعبه هرزگردماشین تراش
shaping machine
دستگاه صفحه تراش
garnet paper
صفحه لعل تراش
box tool
قلم تراش چهارگوش
shaver
صورت تراش سلمانی
shavers
صورت تراش سلمانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com