Dictiornary-Farsi | هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
billboard	هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
billboards	هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود


Other Matches

picket	ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed	ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets	ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
back room	محوطه بین خط پایانی ودیوار
trailer	گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
trailers	گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
signboards	تخته اعلان اعلان
signboard	تخته اعلان اعلان
advertisers	اعلان کننده اعلان
advertiser	اعلان کننده اعلان
balustrade	نرده
guard-rails	نرده
banisters	نرده
guard-rail	نرده
rail	نرده
zariba	نرده
lattic-bridge	پل نرده ای
allering	نرده
fence	نرده
fences	نرده
fencing	نرده
balustrades	نرده
carriages	نرده
carriage	نرده
palisad	نرده
barriers	نرده
parapet	نرده
hand rail	نرده
parapets	نرده
picket line	خط نرده ها
picket lines	خط نرده ها
barrier	نرده
palest	نرده
pale	نرده
railings	نرده
paler	نرده
railing	نرده
colomella	صراحی نرده
gratling	نرده فلزی
balustrum	نرده محراب
balconet	نرده ایوان
hand rail	دستگیره نرده
balconette	نرده ایوان
paling	نرده سازی
railing post	میله نرده
railing	نرده کشیدن
railings	نرده کشیدن
handrail bracket	پایه نرده
parclose or per	نرده یا تجیر
companionways	نرده پلهای
companionway	نرده پلهای
baluster	ستون نرده
snake fence	نرده مارپیچ
balustrade	نرده پلکان
communion-rail	نرده محراب
frieze-rail	نرده پیشخوان
list	شیار نرده
guarding	نرده حفافتی
Laudian rails	نرده محراب
handrail	نرده ساختمان
fender	نرده حفاظ
guard	نرده حفافتی
guards	نرده حفافتی
bar	نرده حائل
handrails	نرده ساختمان
newel	پایه نرده
bars	نرده حائل
newels	پایه نرده
notice	اعلان
declarations	اعلان
advertisements	اعلان
advertisement	اعلان
proclamation	اعلان
proclamations	اعلان
declaration	اعلان
noticed	اعلان
assertion	اعلان
advertising	اعلان
noticing	اعلان
notices	اعلان
denunciation of treaty	اعلان
poster	اعلان
announcements	اعلان
posters	اعلان
announcement	اعلان
wreaths	نرده پلکان مارپیچی
fender	نرده روکش نردهای
peel	خلال نرده چوبی
handrails	نرده مخصوص دستگیره
palest	در میان نرده محصورکردن
paler	در میان نرده محصورکردن
pale	در میان نرده محصورکردن
stake truck	کامیون نرده دار
balustrade Order	ترتیب نرده ستون ها
catch fence	نرده محکم سر پیچ
bridgheboard	نرده پلکان چوبی
bridgeboard	نرده پلکان چوبی
stair rod	نرده راه پله
chancel-rail	نرده مشبک [کلیسا]
handrail	نرده مخصوص دستگیره
wreath	نرده پلکان مارپیچی
peels	خلال نرده چوبی
to rail a place	گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
paling	حصار کشی نرده
hand rail	دست انداز نرده
taffrail	نرده پاشنه ناو
empale	نرده کشیدن دور
give out	اعلان کردن
gazette	اعلان و اگهی
declaration of bankruptcy	اعلان ورشکستگی
publishment	اشاعه اعلان
macro declaration	درشت اعلان
signposts	تابلو اعلان
proclaims	اعلان کردن
playbill	اعلان نمایش
declaration of neutrality	اعلان بیطرفی
notice to mariner	اعلان دریایی
declaration of war	اعلان جنگ
play bill	اعلان نمایش
dos prompt	اعلان DOS
dot prompt	نقطه اعلان
procedure declaration	اعلان رویه
proclamation of independence	اعلان استقلال
proclamation of the republic	اعلان جمهوری
fly bill	اعلان دستی
indigitation	اعلان شمارش
declared	اعلان شده
proclamation of the republic	اعلان جمهوریت
playbills	اعلان نمایش
system prompt	اعلان سیستم
signpost	تابلو اعلان
declaring	اعلان کردن
To stick (put,fix)up a notice (poster).	اعلان زدن
declares	اعلان کردن
declare	اعلان کردن
they proclaimed him sovereign	اعلان کردند
billsticker	اعلان چسبان
throwaway	ورقهی اعلان
Over and out!	پایان اعلان !
array declaration	اعلان ارایه
affiche	اعلان دیواری
advertize	اعلان کردن
proclaiming	اعلان کردن
announcers	اعلان کننده
announcer	اعلان کننده
proclaimed	اعلان کردن
proclaim	اعلان کردن
advertise	اعلان کردن
vendition	اعلان فروش
scalar quantity	کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
wattle	نرده گذاری کردن بستن
taffrail	نرده قسمت عقب کشتی
scalar field	میدان نرده ای [ریاضی] [فیزیک]
scalar	کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
dogleg	نوعی نرده چوبی دهقانی
handrail	نرده دور پله ناو
handrails	نرده دور پله ناو
rail	نرده کشیدن توبیخ کردن
fencible	مناسب برای نرده کشی
pickets	نرده کشیدن مراقبت کردن
picketed	نرده کشیدن مراقبت کردن
picket	نرده کشیدن مراقبت کردن
fences	حفظ کردن نرده کشیدن
fence	حفظ کردن نرده کشیدن
alarm	اعلان خطر اخطار
audible alarm	اعلان خطر سمعی
alarms	اعلان خطر اخطار
alarmingly	اعلان خطر اخطار
alarmed	اعلان خطر اخطار
to proclaim war	اعلان جنگ دادن
poster	اعلان نصب کردن
posters	اعلان نصب کردن
placards	اعلامیه رسمی اعلان
To stick a poster on the wall.	اعلان به دیوار چسباندن
placard	اعلامیه رسمی اعلان
dimension statement	حکم اعلان بعد
to file for bankruptcy	اعلان ورشکستگی کردن
declarations	افهار افهارنامه اعلان
declaration	افهار افهارنامه اعلان
bans	اعلان ازدواج در کلیسا
banning	اعلان ازدواج در کلیسا
ban	اعلان ازدواج در کلیسا
denunciations	اعلان الغاء یا خاتمه
denouncement	اعلان قطع رابطه
proclamation of martial law	اعلان حکومت نظامی
show bill	تابلو اعلان نمایش
declare martial	اعلان حکومت نظامی
denunciation	اعلان الغاء یا خاتمه
declaration of war	اعلان جنگ دادن
guards	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
curtail	[نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
guarding	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard rail	نرده دست انداز راه پله
pole sitter	راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
to declare oneself bankrupt	خود را ورشکست اعلان کردن
advertises	اعلان کردن انتشار دادن
advertised	اعلان کردن انتشار دادن
to declare war upon a nation	اعلان جنگ به ملتی دادن
Hereby I declare ...	بدین وسیله اعلان می کنم که...