Dictiornary-Farsi | هرچیزی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 74 (4 milliseconds)

English	Persian
aught	هرچیزی


Other Matches

palms	کف هرچیزی پهنه
crown	بالای هرچیزی
palm	کف هرچیزی پهنه
loose end	انتهای شل هرچیزی
loose ends	انتهای شل هرچیزی
crowns	بالای هرچیزی
buttoning	هرچیزی شبیه دکمه
buttoned	هرچیزی شبیه دکمه
spool	هرچیزی شبیه قرقره
spools	هرچیزی شبیه قرقره
button	هرچیزی شبیه دکمه
rind	پوسته بیرونی هرچیزی
rinds	پوسته بیرونی هرچیزی
blade	هرچیزی شبیه تیغه
steelyard	هرچیزی شبیه قپان
rattail	هرچیزی شبیه دم موش
petticoats	هرچیزی شبیه شلیته
petticoat	هرچیزی شبیه شلیته
shoulders	هرچیزی شبیه شانه
shouldering	هرچیزی شبیه شانه
shouldered	هرچیزی شبیه شانه
shoulder	هرچیزی شبیه شانه
sheeting	هرچیزی بشکل ورقه
w	هرچیزی بشکل حرف w
core	مغز ودرون هرچیزی
broadsides	سطح پهن هرچیزی
knife-edges	لبه تیز هرچیزی
knife-edge	لبه تیز هرچیزی
spindles	هرچیزی شبیه دوک
knife edge	لبه تیز هرچیزی
nates	هرچیزی شبیه کفل
broadside	سطح پهن هرچیزی
spindle	هرچیزی شبیه دوک
cores	مغز ودرون هرچیزی
bonnet	کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
blinds	هرچیزی که مانع عبورنور شود
blinded	هرچیزی که مانع عبورنور شود
blind	هرچیزی که مانع عبورنور شود
crumbs	هرچیزی شبیه خرده نان
backboard	تخته یا صفحهء پشت هرچیزی
blazing star	هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
bolus	قطعه کوچک وگردی از هرچیزی
crumb	هرچیزی شبیه خرده نان
facture	عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
boats	کرجی هرچیزی شبیه قایق
boat	کرجی هرچیزی شبیه قایق
bonnets	کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
stirrups	هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
anathema	هرچیزی که مورد لعن واقع شود
what have you <idiom>	هرچیزی که شخص میخواهد و دوست دارد
insignia	علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
bond	عهد ومیثاق هرچیزی که شخص رامقیدسازد
insigne	علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
world is one's oyster <idiom>	هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
stirrup	هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
whiplash	هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
in the clear <idiom>	رها از هرچیزی که موجب حرکت یا دیدمشکل شود
tub	حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
whiplashes	هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
lancets	هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
lancet	هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
tubs	حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
crow's foot	هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
utilitarianism	بدی هرچیزی بسته بدرجه سودمندی ان برای عامه مردم است
c	سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
pilaster	هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
producer's goods	هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
skein	کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
skeins	کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
breast	نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breasts	نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
cube	هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
cubes	هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن