English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
English Persian
three decker هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
Other Matches
single stage یک طبقهای
class barrier مانع طبقهای
multistage چند طبقهای
class consciousness اگاهی طبقهای
class consciousness شعور طبقهای
class culture فرهنگ طبقهای
class mobility تحرک طبقهای
class struggle مبارزه طبقهای
class status پایگاه طبقهای
class inclusion درون گنجی طبقهای
intraclass coefficient ضریب درون طبقهای
caste system نظام طبقهای منفصل
anyone هرچیز
sondwitch لایهای
laminated لایهای
anything هرچیز
neritic بر اب لایهای
elite طبقه ممتازه هرجامعه و بخصوص طبقهای که قدرت حاکمه را در دست دارد
pair هرچیز دو جزئی
shell structure ساختار لایهای
platter هرچیز پهن
pads هرچیز نرم
laminar flow جریان لایهای
laminated structure ساختمان لایهای
minims هرچیز کوچک
minim هرچیز کوچک
platters هرچیز پهن
lamination ناخالصی لایهای
apiece هرچیز هریک
pad هرچیز نرم
flip side پشت هرچیز
sandwitch construction ساختمان لایهای
rib هرچیز شبیه دنده
stratified sampling نمونه گیری لایهای
(live off the) fat of the land <idiom> بهترین از هرچیز را داشتند
mixed bag هرچیز قاتی پاتی
intercalation compound ترکیب بین لایهای
shelf هرچیز تاقچه مانند
flip side بخش ثانوی هرچیز
pot هرچیز برجسته ودیگ مانند
pots هرچیز برجسته ودیگ مانند
potting هرچیز برجسته ودیگ مانند
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
valve lift کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
stratified random sampling نمونه گیری لایهای تصادفی
signaled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
blasius flow جریان کاملا لایهای تئوریکی
restrictor لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
signalled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
pickup هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
layer لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
behemoth کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
everything is good in its season <proverb> گویند که هرچیز به هنگام خوش است
layers لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
charger دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
stratosphere ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
chargers دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
bobtail اسب یا سگ دم کل هرچیز ناقص یامختصر شده ادم مهمل
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
ozonosphere لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
layers لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
ballast هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
passivating پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
intergeneric بین انواع نژادی بین طبقهای
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pike نوک نیزه هرچیز نوک تیز
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
dud ترقه خراب هرچیز خراب
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com