Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (7 milliseconds)
English
Persian
performing arts
هنرهای نمایشی
Search result with all words
performing
وابسته به هنرهای نمایشی
Other Matches
craft reimbursable supply
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
fine arts
هنرهای زیبا
graphic arts
هنرهای زیبا
beaux arts
هنرهای زیبا
Ecole des Beaux-Arts
هنرهای مستظرفه
beaux arts
هنرهای مستظرفه
visual arts
هنرهای دیدنی
visual arts
هنرهای بصری
imitative arts
هنرهای تقلیدی
minor arts
هنرهای فرعی
conservatory
هنرستان هنرهای زیبا
conservatories
هنرستان هنرهای زیبا
conservatoire
اموزشگاه هنرهای زیبا
greenhouse
هنرستان هنرهای زیبا
arts and crafts
هنرهای تجسمی و دستی
craftshop
کارگاه هنرهای دستی تفریحی
manual training
دوره اموزش هنرهای دستی
the nine
نه تن الهه شعر و هنرهای زیبا
aestheticism
زیبایی پرستی علاقمندی به هنرهای زیبا
polytechnic
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnical
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnics
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
femme-fleur
[طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
macdraw
معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
expository
نمایشی
flashy
نمایشی
epideictic
نمایشی
exhibitive
نمایشی
flashiest
نمایشی
flashier
نمایشی
showdowns
نمایشی
scenic
نمایشی
dramatically
نمایشی
showdown
نمایشی
dramatic
نمایشی
false arch
قوس نمایشی
expositive
نمایشی نمایشگاهی
ideogrammic
نمایشی تجسمی
hot dogging
عملیات نمایشی
figure skating
یخ بازی نمایشی
display architecture
معماری نمایشی
ideogramic
نمایشی تجسمی
demonstration effect
اثر نمایشی
representative arts
فنون نمایشی
demo
نمونه نمایشی
stagy
نمایشی صحنهای
showboat
نمایشی بازی کردن
the drama
تصنیف داستانهای نمایشی
display menu
فهرست انتخاب نمایشی
mock up
نمونه نمایشی کالا
amphibious demonstration
عملیات نمایشی اب خاکی
traverses
حرکت نمایشی اسب
amphibious demonstration
عملیات اب خاکی نمایشی
traversed
حرکت نمایشی اسب
traverse
حرکت نمایشی اسب
academic assault
شمشیر بازی نمایشی
demonstrability
نمایشی نمایش دادنی
traversing
حرکت نمایشی اسب
exhibition game
بازی نمایشی به نفع خیریه
to put over a play
موافق بدادن نمایشی شدن
international demonstration effect
اثر نمایشی بین المللی
problem plav
نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
dramaturge
نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
monopolylogue
نمایشی که در ان یک تن عهده دارچند بخش است
indiental music
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
showdowns
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
varieties
نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
showdown
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
variety
نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
colours
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colour
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
tragi comedy
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
colours
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colour
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
mosaic
حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
It was an enjoyable performance, if less than ideal.
این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
thin window display
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
dramatic monologue
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
trick ski
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
multiviewports
صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
flat
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
presentation graphics
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
monitor
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
analogue
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com