English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
fluidic وابسته بجسم سیال
Other Matches
fluidal مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
luteal وابسته بجسم زردتخمدان یا زرده تخم مرغ
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
transubstantiate بجسم دیگری تبدیل کردن
transubstantiation تبدیل جسمی بجسم دیگر
transubstantiation اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
transport stream ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
fluids سیال
fluid سیال
fulidal سیال
unthickened سیال
effluent سیال خروجی
floating reserve احتیاط سیال
working fluid سیال متحرک
fluid جسم سیال
working fluid سیال عامل
intransit strenth پرسنل سیال
effluents سیال خروجی
intransit stock اماد سیال
fluid intelligence هوش سیال
real fluid سیال واقعی
electric fluid سیال برقی
perfect fluid سیال کامل
ideal fluid سیال ایده ال
mobiles روان سیال
influent سیال ورودی
mobile روان سیال
mobile سیال تغییرپذیر
fluids جسم سیال
floating سیال مواج
fluid resistance مقاومت سیال
superfluid ابر سیال
mobiles سیال تغییرپذیر
fluid capital سرمایه سیال
fluid centre مرکز سیال
fluid bed polymerization بسپارش در بستر سیال
fluor قاعدگی زنان سیال
bleeds فرار کردن یک سیال
maintenance float شارژ انبار سیال
fluid bed vulcanization وولکانش در بستر سیال
brain storming سیال سازی ذهن
viscous stress تنش برش سیال
visualization مرئی ساختن سیال
working lead fluid سیال متحرک یا عامل
bleed فرار کردن یک سیال
baffled منحرف کننده جریان سیال
baffle منحرف کننده جریان سیال
baffles منحرف کننده جریان سیال
baffling منحرف کننده جریان سیال
supercritical fluid chromatography کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vapor lock قطع کامل جریان سیال
whirls چرخش یا دوران جریان سیال
whirl چرخش یا دوران جریان سیال
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
whirled چرخش یا دوران جریان سیال
whirling چرخش یا دوران جریان سیال
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
vorticity میزان برداری دوران موضعی سیال
fluidic مایع مانند جسم سیال یامایع
floatation اضافی بودن سطح سیال اماد
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
coanda effect گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
prill بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
circulations حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulation حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
underway در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
s.f.c chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
reynolds stress تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
notches بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
head pessure فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
supercritical fluid chromatography/mass spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
notch بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
velocity gradiant میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
hydraulic fluid سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
viscosity valve شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
s.f.c/m.s mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
real stagnation point نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
mobile warfare جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
vortex tube وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
fluidify تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
constant displacement pump پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
compensating port مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
transonic سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof وابسته به ان
cephalic وابسته به سر
tuitionary وابسته به
diphtheric وابسته به
of kin وابسته
attendants وابسته
attendant وابسته
interdependent وابسته
pertaining وابسته
pertianing وابسته
elfin وابسته به جن
cantabrigian وابسته به
pertinent وابسته
carpal وابسته به مچ
thereof=of that وابسته به ان
appurtenant وابسته
affiliating وابسته
federating وابسته
federated وابسته
federate وابسته
attache وابسته
commissarial وابسته به
comprador وابسته
syncop وابسته به غش
akin وابسته
affiliates وابسته
affiliated وابسته
aquatic وابسته به اب
adjective وابسته
adjectives وابسته
related وابسته
affiliate وابسته
federates وابسته
plantar وابسته به کف پا
congenerous وابسته
hanger on وابسته
pyrexial وابسته به تب
pyrexic وابسته به تب
febile وابسته به تب
germane وابسته
belonging وابسته ها
dependant وابسته
subordinates وابسته
pyretic وابسته به تب
wedded وابسته
contingents وابسته
israelitish وابسته به
contingent وابسته
dependent وابسته
subordinate وابسته
subordinated وابسته
dependants وابسته
elysian وابسته به
riverrine وابسته به
messianic وابسته به
levitical وابسته به
attributable وابسته به
sexual organs وابسته به
relevant وابسته
monitorial وابسته به
correspondent وابسته
subordinating وابسته
correspondents وابسته
relative وابسته
attached وابسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com