Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
Other Matches
general properties of bodies
خواص عمومی اجسام
axiology
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
hydrological
وابسته به خواص اب
static
وابسته به اجسام ساکن
hydraulic
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
gyromagnetic
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
physio chemical
وابسته به شیمی فیزیکی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
attribute
خواص
properties
خواص
attributing
خواص
attributes
خواص
elastic properties
خواص ارتجاعی
mechanical properties
خواص مکانیکی
product capabilities
خواص محصول
chemical properties
خواص شیمیایی
collective properties
خواص کولیگاتیو
somatology
علم اجسام
bulk properties
خواص گروهی
magnetic materials
اجسام مغناطیسی
intensive properties
خواص شدتی
diamagnetic materials
اجسام دیامغناطیسی
property list
سیاهه خواص
ferromagnetic substances
اجسام فرومغناطیسی
attributes
صفت خواص
non magnetic materials
اجسام نامغناطیسی
golgy tendon organ
اجسام گلژی
intrinsic properties
خواص ذاتی
attribute
صفت خواص
geniculate bodies
اجسام زانویی
attributing
صفت خواص
hard goods
اجسام سخت
paramagnetic
اجسام پارامغناطیسی
adhesion agent
ماده تشدیدکننده خواص
acoustics
خواص صوتی ساختمان
properties of section
خواص مقاطع تیرها
solids press down
اجسام جامد سوی
electro magnetism
برق و خواص مغناطیسی
corpora quadrigemina
اجسام چهار قلو
magnetics
علم خواص مغناطیسی
oleaginous
دارای خواص روغن
isomer
اجسام متشابه الترکیب
salvaging
انبار اجسام قراضه
micromotion
حرکت اجسام خرد
papaverous
دارای خواص خشخاش
hard goods
اجسام پایدار ومقاوم
salvage
انبار اجسام قراضه
salvaged
انبار اجسام قراضه
amphoteric
دارای خواص متضاد
statics
مبحث اجسام ایستا
partial molar properties
خواص جزیی مولی
dynamics
مبحث حرکت اجسام
salvages
انبار اجسام قراضه
gyrostatics
مبحث چرخش اجسام
telekinesis
حرکت اجسام بوسیله ارواح
separation of interfering substances
جدا کردن اجسام مزاحم
statics
ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
unsex
از خواص جنسی محروم کردن
shiwari
شکستن اجسام سخت درکاراته
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
pneumatics
علم خواص هوا و گاز
optics
علم مطالعه در خواص نور
electronography
ثبت خواص الکتریسته ساکن
propertied
متمکن دارای خواص معین
electrokinetics
علم خواص برق متحرک
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
actinology
دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
plastomer
اجسام چند وجهی سخت وجامد
wham
صدای بهم خوردن اجسام جامد
isotropic
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
to turn something
تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
electro statics
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
ballistics
علم حرکت اجسام پرتاب شونده
dioptrics
مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
dry measure
مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
deep draw
ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
kinetic theory
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
stereography
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
metamerism
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
pneumatology
روح شناسی علم خواص هواو گازها
blisters
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blistered
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
ideogram
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
cabinet prejection
نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
atom
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
actinic
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
physical
فیزیکی
Green tea is esteemed for its health-giving properties.
ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
aerostatics
مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
durometer
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
buttock lines
نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
mechanics
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
catalysts
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalyst
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
physicalism
فیزیکی نگری
physico mathematical
فیزیکی و ریاضی
physical state
حالت فیزیکی
hardware
واحدهای فیزیکی
physical constraints
محدودیتهای فیزیکی
physical quantity
کمیت فیزیکی
physical security
امنیت فیزیکی
physical record
رکورد فیزیکی
physiotherapy
درمان فیزیکی
physical unit
واحد فیزیکی
physical analysis
تجزیه فیزیکی
physical capital
سرمایه فیزیکی
biophysical
زیستی- فیزیکی
physical change
تغییرات فیزیکی
psychopaysical
روانی- فیزیکی
physical constant
ثابتهای فیزیکی
physical design
طرح فیزیکی
platinum metal
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
additives
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
goldstone
جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
adjustable split die
وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
miscibility
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
lay (light) into
<idiom>
حمله فیزیکی کردن
environment
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
marginal physical product
محصول فیزیکی نهائی
physical constant
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
physical drive
دیسک گردان فیزیکی
physical
فیزیکی مربوط به تاسیسات
physical format
قالب بندی فیزیکی
environments
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
plastogene
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
charactristic curve
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
catapulted
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
catapults
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
sailings
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
cryogenics
سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
color code
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
marginal physical product of capital
محصول فیزیکی نهائی سرمایه
line
اتصال فیزیکی به ارسال داده
sizes
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
deformation
تغییر شکل فیزیکی درساختمان
marginal physical product of labor
محصول فیزیکی نهائی کار
lines
اتصال فیزیکی به ارسال داده
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
electro magnetism
علم روابط فیزیکی میان
size
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
environmental security
تامین محیطی و فیزیکی منطقه
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
epiphytology
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
built into
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
gather writer
تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
pedestal
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
hands on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
pedestals
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
hands-on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
ether
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
media
هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
networking
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
networks
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
channelled
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeling
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channeled
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
interior label
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
channels
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com