Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
notarial
وابسته به دفتر اسناد رسمی
Other Matches
notary office
دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
notary public
دفتر اسناد رسمی
notary
سر دفتر اسناد رسمی
notaries
سر دفتر اسناد رسمی
notary public's office
دفتر اسناد رسمی
natarize
دفتر اسناد رسمی را اداره کردن
registries
دفتر ثبت اسناد
registry
دفتر ثبت اسناد
voucher register
قسمت یا دفتر ثبت اسناد یااسناد هزینه
notary
سردفتر اسناد رسمی
notary public
سردفتر اسناد رسمی
notaries
سردفتر اسناد رسمی
specialty debt
تعهدات مستند به اسناد رسمی
procuration fee
حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
private decument
درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
to marry at a registry office
در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
blotters
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
engineering office
دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
blotter
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
induction station
دفتر استخدام دفتر پذیرش
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
journalize
در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
returned
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
review
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed
بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary
مامور رسمی مقام رسمی
reviewing
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews
بازدید رسمی یاسان رسمی
officious
نیمه رسمی شبهه رسمی
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
central postal directory
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
exchange devaluation
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
delation
اسناد
materials
اسناد
imputation
اسناد
documents
اسناد
attribution
اسناد
records
اسناد
material
اسناد
predication
اسناد
chain of authorities of a tradition
اسناد
ascription
اسناد
liabilities
اسناد دیونی
treasury bonds
اسناد خزانه
attributing
اسناد کردن
attributes
اسناد کردن
attribute
اسناد کردن
title deed
اسناد مالکیت
registration of documents
ثبت اسناد
forgeries
جعل اسناد
forgery
جعل اسناد
documentation center
مرکز اسناد
ship's papers
اسناد حمل
document file
پرونده اسناد
misapplication
اسناد غلط
documentary collection
وصولی اسناد
property voucher
اسناد داراییی
turnaround documents
اسناد برگشت
identity paper
اسناد هویت
ascribed
اسناد کردن
ascribable
قابل اسناد
liability
اسناد دیونی
shipping documents
اسناد حمل
secret papers
اسناد سری
negotiable instrument
اسناد بهادار
ascribe
اسناد کردن
ship papers
اسناد کشتی
ascribing
اسناد کردن
assignment
تخصیص اسناد
assignment
واگذاری اسناد
s.i
اسناد قانونی
credit instrument
اسناد اعتباری
aircraft records
اسناد هواپیما
attributable
قابل اسناد
import documents
اسناد واردات
export documents
اسناد صادرات
commerical papers
اسناد تجارتی
assignments
واگذاری اسناد
assignments
تخصیص اسناد
ascribes
اسناد کردن
treasury bills
اسناد خزانه
treasury bill
اسناد خزانه
predicability
قابلیت اسناد
briefcases
کیف اسناد
promissory notes
اسناد اعتباری
promissory note
اسناد اعتباری
imputability
قابلیت اسناد
treasury securities
اسناد خزانه
writing obligatory
اسناد تعهداور
predicable
قابل اسناد
briefcase
کیف اسناد
inquiry documents
اسناد بازرسی
Br
اسناد دریافتنی
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
extensions
تمدید اسناد تجاری
imputably
بطور قابل اسناد
extension
تمدید اسناد تجاری
despatch documents
اسناد ارسال کالا
documents
پرونده ها
[اسناد]
[اوراق]
imputatively
از راه اسناد یا اتهام
lost documents
اسناد و مدارک گم شده
inventory reconciliation
تطبیق اسناد موجودی
ascribed
اسناد دادن دانستن
ration return
اسناد هزینه جیره
international acts
اسناد بین المللی
cash items
اسناد تنخواه گردان
cash against documents
پول در مقابل اسناد
precontract preparations
تهیه اسناد قرارداد
combined transport document
اسناد حمل ترکیبی
negotiable instruments
اسناد قابل معامله
release documents against
واگذاری اسناد در مقابل
documentation
مدرک یا مدارک اسناد
ascribing
اسناد دادن دانستن
ascribes
اسناد دادن دانستن
registration code
قانون ثبت اسناد
document file
پرونده اسناد یکان
documents of indentity
اسناد سجل احوال
document of identity
اسناد سجل و احوال
ascribe
اسناد دادن دانستن
documentation
ارائه اسناد یا مدارک
documents against payment
اسناد در مقابل پرداخت
bearer stock
اسناد در وجه حامل
suspension of vouchers
معلق کردن اسناد
refusal to accept a bill
نکول اسناد تجاری
payment against documents
پرداخت در برابر اسناد
suspension of vouchers
برگرداندن اسناد هزینه
administrative crypto account
نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
confirmed by documents
<adj.>
تایید شده توسط اسناد
registration of documents and lands
اداره ثبت اسناد و املاک
negotiating bank
بانکی که اسناد را معامله میکند
surplusage
حشو و زوائد در اسناد نوشتن
archive
ضبط اسناد و اوراق بایگانی
instruments of ratification
اسناد دال بر تصویب و تصدیق
document against payment
تحویل اسناد در ازای پرداخت
deposit of instrument of ratification
ایداع اسناد دال بر تصویب
burnbag
سطل سوزاندن اسناد باطله
portfolio
اسناد بهادارجمع اوری شده
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
imputable
اسناد دادنی سزاوار سرزنش
portfolios
اسناد بهادارجمع اوری شده
authenticator
تایید کننده اعتبار اسناد
competroller
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
commercial paper
اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
bill falls due on
تاریخ سر رسید اسناد مدت دار
documents aganist acceptance
تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
bumf
اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
attache case
چمدان یا جامه دان مخصوص حمل اسناد
factoring agent
فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
discount house
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
authentication
تعیین اعتبار و صحت اسناد اعلام نشانی کردن
d/a
acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
disposal
انهدام اسناد و مدارک یا وسایل مصرف واگذار کردن
book of account
دفتر کل
volumes
دفتر
books
دفتر
booked
دفتر
offices
دفتر
book
دفتر
volume
دفتر
cahier
دفتر
record
دفتر
bureau
دفتر
ledgers
دفتر کل
ledger
دفتر کل
bureaus
دفتر
in office
در دفتر
notary public office
دفتر
office
دفتر
desk accessories
وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
notary assistant
دفتر یار
book
مجلد دفتر
automated office
دفتر خودکار
inventory
دفتر دارایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com