Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (12 milliseconds)
English
Persian
input block
واحد ورودی
input unit
واحد ورودی
Search result with all words
central
واحد ورودی و خروجی
microprocessor
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessors
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
cpu
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
input control unit
واحد بازرسی ورودی
input output unit
واحد ورودی- خروجی
symbolic i/o assignment
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
input/output module
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I/O module
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
Other Matches
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
JK flip flop
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
morpheme
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
functional unit
واحد در حال کار واحد تابعی
d/a converter
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel
کانال ورودی- نهر ورودی
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted
توان ورودی ورودی
input
توان ورودی ورودی
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
one
واحد
ones
واحد
module
واحد
univalent
واحد
unilinear
در یک خط واحد
plank
واحد
modules
واحد
unitage
یک واحد
unit
واحد
measure
واحد
singlets
خط واحد
monad
واحد
at the same time
در ان واحد
single
واحد
singlet
خط واحد
units
واحد
inputted
ورودی
input
ورودی
inflow
ورودی
intakes
ورودی
intake
ورودی
propylaeum
سر در ورودی
inlets
ورودی
inlet
ورودی
gateway
ورودی
entrance door
ورودی
input queue
صف ورودی
entrancing
ورودی
access
ورودی
entrances
ورودی
entranced
ورودی
entrance
ورودی
primary
ورودی
entry door
در ورودی
front door
[of house]
در ورودی
entrance
در ورودی
entrance door
در ورودی
front door
[of house]
ورودی
entry door
ورودی
gust
واحد چشایی
main unit
واحد اصلی
industrial unit
واحد صنعتی
input unit
واحد اولیه
program module
واحد برنامه
plant
واحد صنعتی
information unit
واحد اطلاعات
tape unit
واحد نوار
logical unit
واحد منطقی
sample
واحد نمونه
sampled
واحد نمونه
repeating unit
واحد تکراری
rad
یک واحد دوزاتمی
interlocking directorate
مدیریت واحد
lambert
واحد روشنایی
quarterstaff
واحد یموت
lighting unit
واحد روشنایی
plants
واحد صنعتی
pyramiding
مدیریت واحد
logic unit
واحد منطقی
magnetic unit
واحد مغناطیسی
stepping
واحد مجزا
processing unit
واحد پردازنده
one
یک واحد یگانه
unity
شماره یک واحد
personality module
واحد شخصیت
peripheral unit
واحد جنبی
ounce
واحد جرم
ounces
واحد جرم
bars
واحد فشار
output unite
واحد خروجی
bar
واحد فشار
object module
واحد مقصد
motor unit
واحد حرکتی
object module
واحد مقصود
pound
واحد وزن
pounds
واحد وزن
mpu
واحد میکروپروسسور
pounding
واحد وزن
phot
واحد روشنایی
physical unit
واحد فیزیکی
ones
یک واحد یگانه
step
واحد مجزا
fractions
1-بخشی از یک واحد
fraction
1-بخشی از یک واحد
measuring unit
واحد سنجش
processing unit
واحد پردازش
memory module
واحد حافظه
basis
قیمت واحد
microcycle
واحد زمان
microprocessing unit
واحد ریزپردازنده
gusts
واحد چشایی
monetary unit
واحد پولی
monetary unit
واحد پول
monitor unit
واحد مبصر
monomeric unit
واحد تکپار
phyton
واحد گیاهی
pounded
واحد وزن
fee
بهای واحد
unit distance
با فاصله واحد
unit elasticity
کشش واحد
unit hydrograph
هیدروگراف واحد
unit load
واحد بار
unit matrix
ماتریس واحد
unit of account
واحد محاسبه
unit of currency
واحد پولی
unit of fire
واحد اتش
unit of issue
واحد توزیع
concerns
واحد اقتصادی
unit cost
هزینه واحد
cost unit
قیمت واحد
angstrom unit
واحد انگستروم
command unit
واحد فرمان
unified budget
بودجه واحد
control unit
واحد کنترل
unit cell
سلول واحد
driver unit
واحد محرک
absolute unit
واحد مطلق
unit of time
واحد زمانی
concern
واحد اقتصادی
unit price
واحد بهاء
electrostatic unit
واحد الکترواستاتیک
efficiency unit
واحد کارایی
derived unit
واحد فرعی
dust arrester
واحد گردگیری
secondary unit
واحد فرعی
work unit
واحد کار
display unit
واحد نمایش
display unit
واحد نمایشگر
disk unit
واحد دیسک
datum
یک واحد داده
unit price
واحد قیمت
unit price
قیمت واحد
unit price
بهای واحد
unit record
رکورد واحد
cpu
واحد کنترل
unit tube
لوله واحد
unit weight
وزن واحد
cu
واحد کنترل
data item
واحد داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com